اعوذُ بِالله مِن الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

رَبّ‏ِ اشْرَحْ لىِ صَدْرِى وَ یَسِّرْ لىِ أَمْرِى وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِّن لِّسَانىِ یَفْقَهُواْ قَوْلىِ

الحمد لله و الصلاۀ علی خاتم الانبیاء، حبیب قلوبنا، طبیب نفوسنا، ابی القاسم محمد و آله المعصومین، و لا سیَما مولانا کهف الحصین، و غیاث المضطرِ المستکین. و ملجأ الحاربین و بقیۀ الله فی العالمین ارواحنا فداه و عجل الله فرجه، و سهل الله ظهوره، و رزقنا الله رویته و خدمته و صحبته و نصرته، و رضاه و رغبۀ؛ و اللعن علی اعداهم اجمعین اِلی یوم الدین

از مرحوم علامه بزرگوار، مفسّر کبیر قرآن، بلکه خود قرآن، مرحوم علامه طباطبایی اعلی‌الله‌مقامه‌شریف نقل شده است که یکی از شاگرادن ایشان می‌گفتند: من از این بزرگوار پرسیدم که شما عمرتان را با قرآن سر کردید، کدامین آیه برای شما دلنشین و دلبر بوده است؟ ایشان این آیه را تلاوت کردند: « فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لی‏ وَ لا تَکْفُرُونِ» بقره؛ ۱۵۲٫ خدا بندگانش را به یاد خودش دعوت کرده است. یاد خدا بیمه کننده انسان از خطر تضییع عمر است. یاد خدا، انسان را از گرگ شیطان محافظت می‌کند. یاد خدا اِکسیری است که انسان را متحول می‌کند.

در این آیه کریمه خدا قول داده است: «فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُمْ»، اگر شما با من باشید، من هم با شما هستم. یادم کنید تا شما را یاد کنم. «وَ اشْکُرُوا لی‏ وَ لا تَکْفُرُونِ». شکر همین ذکر است یا نه؟! خدواند متعال دو جبهه را برای ما باز کرده‌اند، یک کلاس مقرّبین است، اهل دعا است، اهل ذکر است، «اذْکُرُونی» یعنی با خودم باشید. «وَ اشْکُرُوا لی» اگر در کلاس حضور نیست، در محضر باشد! شما سر سفره من هستید. هرچه می‌بینید، هرچه می‌شنوید و با هر چیزی که در درون و بیرون خودتان برخورد می‌کنید، همه آیات من است! «سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق». فصلت؛ ۵۳ شما به آفاق نظر کنید، جلوه خدا است. همه موجودات آینه حق تعالی هستند؛ و اهلش، خدا را در این آینه‌ها می‌بینند.

به هرجا بنگرم کوه و در و دشت               همانجا قامت رعنا تو بینم

خود انسان هم موجودی از مخلوقات خداست. درون و بیرون ما نشانه های حق تعالی هستند. خدا می‌گوید: «یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیم» حشر؛ ۲۴ وجود من هم ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ است. تمام اجزاء، سلول‌ها، موها و عروق بدن ما و خون ما، همه آیت خدا هستند و ذکر خدا می‌گویند. بنابراین شما یا با من باشید یا با نعمت‌های من! اگر با خودم بودید، جزء من ندارید؛ ولی اگر به آن مقام نرسیدید، بنگرید چه چیزی دارید که مال من نباشد؟! نعمت هایم را یاد کنید!

«وَ اشْکُرُوا لی‏ وَ لا تَکْفُرُونِ». شکر خدا را بکنید و نعمت حق تعالی را کفران نکنید. بنابراین این آیه کریمه امر به ذکر است. در آیاتی هم خدای متعال فرمود: «اُذکرالله ذکراً کثیرا»، خدا را زیاد یاد کنید! این زیاد در برابر کم است. یعنی همیشه یاد خدا باشید. أولی الألباب، کسانی هستند که زندگیشان محتوا دارد، کسانی اند که صاحب مغز هستند. کسانی که تو خالی نیستند، اینها چه کسانی هستند که عقل دارند؟ لُب دارند، مغز دارند، محتوا دارند، حقیقت دارند، ادعا و ظاهر نیستند؟!! خدا می فرماید: الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ. آل عمران؛ ۱۹۱٫ صاحبان لُب، کسانی هستند که پوچ نیستند، زندگیشان پوچ نیست، زندگیشان محتوا دارد؛ آنهایی هستند که دائماً خدا را یاد می‌کنند: «قیاماً، عقوداً و اَلاجنوبهم».

آیت الهی خواب

این “واَلاجنوبهم” مطلب بسیار هشدار دهنده ای است. ما چه کسی هستیم و بعضی‌ها کجایند!! ما یا نشستیم یا ایستادیم و یا خوابیدیم. اشخاصی هستند که در خواب هم ذکر خدا می‌گویند. خواب آنها عین بیداری است! خواب خودش از آیات الهی است. وَ مِنْ آیاتِهِ مَنامُکُمْ بِاللَّیْلِ. روم؛ ۲۳٫ از آیات الهی خواب شما در شب‌ها است. خواب نشانه قهاریت خداست. خواب مرگ است! اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حینَ مَوْتِها وَ الَّتی‏ لَمْ تَمُتْ فی‏ مَنامِها. زمر؛ ۴۲٫ خداوند در دو مجال شما را می میراند، یعنی حقیقت شما را خودش می‌گیرد. هرچه دارید در قبضه خودش خواهد بود. یکی موقع مرگ می‌آید: فَلَوْ لَا إِذَا بَلَغَتِ الحُْلْقُومَ(۸۳) وَ أَنتُمْ حِینَئذٍ تَنظُرُونَ(۸۴) سوره مبارکه واقعه. – دنبال آیاتی است که روزهای قبل در محضرتان بودیم. از سوره مبارکه واقعه:- إِذَا بَلَغَتِ الحُْلْقُومَ وقتی جان شما به حلقومتان می‌رسد؛ وَ أَنتُمْ حِینَئذٍ تَنظُرُونَ، شما در این هنگام به نظاره می پردازید. ممکن است اتفاق افتاده باشد، جلو چشمتان، عزیزتان پَرپَر می‌زند و کاری از دستتان ساخته نیست: وَ نحَْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنکُمْ وَ لَاکِن لَّا تُبْصِرُونَ. واقعه؛ ۸۵٫

عدم توان مقابله با مرگ

کسی با مرگ نمی‌تواند مقابله کند! وقتی حضرت عزرائیل می‌آید؛ هیچ سلطانی، هیچ گردن کلفتی، هیچ دانشمند مغروری – که به دانش خودش مغرور شده است-، جزء عجز، ضعف، بیچارگی و تسلیم هیچ چاره ای ندارد! در قبضه حضرت عزرائیل است! وقتی پنجه مرگ، گلوی آدم را فشار می‌دهد، هیچ کاری از آدم ساخته نیست! « لاطبیبٌ ینفعه»، نه طبیبی می‌تواند به آدم نفع برساند و نه فامیل و نزدیکان انسان؛ هر چه دست و پا بزنند، نمی‌تواند ما را از دست مرگ برهانند. این نشانه قهاریت خداست!

آدم وقتی خوابش می‌آید، خواب آدم را بیچاره می‌کند. خدا نکند که کسی را با بی‌خوابی شکنجه کنند. بی‌خوابی خودش بیچاره‌کننده است. خواب هم وقتی آمد، شما را در چنگ خودش گرفته و نمی‌توانید بیدار بمانید. آن وقتی که خواب غلبه می‌کند و شما را می‌اندازد؛ وقتی است که شما بیچاره‌اید و هیچ کار نمی‌توانید بکنید، تنها مغلوب خواب می شوید. نه خواب دست خودتان است و نه بی‌خوابی دست خودتان است! گاهی می‌خواهید بخوابید، امّا خوابتان نمی‌برد!؟ از این پهلو به آن پهلو می‌غلتید. این خواب جزء آیات الهی است و در زمره آیات قهر خدا است! قهاریت و اقتدار خداست و بیچارگی و ذلّت بشر است! در این نیرویی که ما مغلوب آن هستیم، و آنرا خواب می نامند، اسراری نهفته است.

اسرار خواب

خواب، اختیار را از انسان می‌گیرد. خواب که آمد، تمام مشاعر انسان از کار می‌افتد. چشم نمی‌بیند، گوش نمی‌شنود، اعضاء و جوارح احساس خودشان را ندارند، علاوه بر این خواب خودش یک روزنه‌ای به عالم غیب است و آن رؤیا است: إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لی‏ ساجِدینَ. یوسف؛ ۴٫ انسان در عالم خواب دری به رویش باز می‌شود که در عالم بیداری آن در به رویش باز نیست!! آدم در عالم بیداری آینده را نمی‌بیند، گذشته را نمی‌بیند، اموات و گذشتگان خودش را نمی‌بیند؛ در حالی که بسیاری از اشخاص بودند که میّتشان، پدر مرحومشان، مادر درگذشته‌شان، به خوابشان آمده و گفته که به دادم برسید. مشکل خودش را گفته، دِین خودش را گفته، بازگو کرده چه کسی به گردنش حق داشته است!

آدم در بیداری با اموات و برزخیان هیچ ارتباطی نمی‌تواند برقرار کند؛ اما به واسطه قدرت خدا، وقتی که چشم بسته است، گوش بسته است، هیچ اختیاری ندارید، در آن هنگام سیمی به عالم برزخ وصل می‌شود!؟ شما در عالم برزخ چیزهایی را می‌بینید که با چشم ظاهر نمی‌توانید ببینید!! مشاهده ائمه اطهار علیهم‌السلام، حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، امام عصر ارواحنا ‌فداه در عالم ظاهر برای خیلی‌ها مقدور نیست؛اما در خواب بسیاری، امام زمان روحی‌فداه را هم دیده اند.

خواب تربیت یافتگان

بنابراین اگر انسان خودش را تربیت کند، خوابش، خواب نخواهد بود؛ بلکه خوابش سیر و سلوک خواهد بود. خوابش کشف و شهود خواهد بود. این روزنه درون، که روزنه‌ای به عالم غیبت است، در روایات هم داریم که در زمان انبیاء سلف، رؤیا نبوده است. وقتی پیغمبران آن عصر از عوالم قیامت برای امّت خودش چیزهایی می‌فرمود، فهم و هضمش برای اینها مشکل بود. خداوند متعال رؤیا را برای انسان قرار داد تا اینها در عالم خواب چیزهایی را ببینند که در عالم بیداری نمی‌دیدند!؟ بدین وسیله امّت آن پیغمبران علیهم‌السلام، از این پل عبور کردند و با عالم ماوراء متصل شدند و به رؤیت برزخی دست یافتند. (۱۵:۰۰).

انسان وجود برزخی خودش را، عالم مثال را،  عالم کشف را، در عالم خواب می‌بیند و پیدا می‌کند؛ لذا فرمودند بی‌وضو نخوابید! مشغول‌ذمه نخوابید! با غفلت به بستر نروید! اشخاصی هستند که غسل می‌کنند و بعد می‌خوابند، غسل زیارت امام عصر عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف  می‌کنند و می‌خوابند که در عروۀ الوثقی هم آمده است که اگر کسی سه شب برای دیدار امام زمان ارواحنا فداه غسل بکند، حضرت را می‌بیند و این موضوع را برخی از دوستان ما تجربه کردند و به نتیجه هم رسیدند!

دل خوشی های حضرت زهرا سلام الله علیها

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود که سه چیز از دنیای شما دل مرا برده است. از دنیای شما سه چیز برای من دلبری کرد، یعنی اگر زنده باشم؛ دل خوشیم به این سه چیز است که اگر این سه چیز برای حضرت زهرا سلام الله علیها نباشد، زندگی نمی‌خواهم. چیزی که زندگی من را زندگی می‌کند و دلم را شارژ می‌کند، این سه چیز است! نمی‌دانم در ماه رمضان چقدر کتاب خوانده اید، در غیر ماه رمضان چقدر با قرآن اُنس دارید!؟

حضرت زهرا سلام الله علیها مفاد فرمایشاتشان این است که من عاشق تلاوت قرآن هستم. عشق من قرآن است، دلبر من قرآن است. آدم پاک باشد، مجال و مزه قرآن را درک می‌کند. قرآن حلاوت دارد، شیرین است. این تلاوت قرآن آنچنان دل انسان را می‌رباید که آمد نمی‌تواند ساکت بنشیند، دائماً آیات قرآن را تَرنّم می‌کند.

توجه به امام زادگان

در ساروق اراک، امام‌زاده‌های هفتاد و دو تن هستند که گویا بعضی از اجداد حضرت آقا آنجاست، آقا خراباتی است. من به بعضی از امام زاده‌های قم می‌رفتم، امام‌زاده خلوتی هم بود. از یکی از خادمان آن امام‌زاده‌ها پرسیدم چه کسانی به این امام‌زاده می‌آمدند؟ گفت که امام علیه‌الرحمه به زیارت این امام‌زاده می‌آمد! به امام‌زاده‌ها توجه داشته باشید. امام‌زاده‌ها آثار حضرت زهرا سلام الله علیها هستند. «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»، دشمن قسم خورده بودند که اثری از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و دودمان فاطمه سلام الله علیها نماند؛ خدواند هم به کوری چشم آنها، این نسل را در عالم منتشر کرد و در همه جا نعمت سادات وجود دارد. وجود امام‌زاده‌ها تحقق آیه کوثر است. انسان این نثر کبیر را در این امام‌زاده‌ها می‌یابد؛ یعنی اعجاز قرآن را با این امام‌زاده‌ها لمس می‌کند. به علاوه اینها شاخه‌های درختان نبوّت هستند. شاخه‌های شجره عصمت و ولایت هستند. وقتی آدم به اینها رو می‌کند، به اصلشان رو کرده است! هر کس را دوست دارید، دودمانش را هم دوست داشته باشید.

مرحوم آقای بهجت اعلی الله مقام می‌فرمود که امام‌زاده‌ها نقش ویتامین‌ها را دارند. این زیارت امام‌زاده‌ها، تقویت دین و ایمان؛ و کمک به انجام فرائض انسان است. (۲۰:۰۰) غفلت نکنید. خدا به بعضی امام‌زاده‌ها هم یک مأموریت خاص داده است؛ و نقل شده است: کسی خدمت امام عصر اَرواحنا فداه شرفیاب شده بود. وجود مقدس و نازنین امام عصر ارواحنا فداه جلوشان کاغذهایی روی هم انباشته بود. حضرت این کاغذها را یکی‌یکی بر می داشتند و چیزی کنارش می نوشتند؛ به تعبیر امروزی‌ها پاراف می‌کردند و بعضی از نامه‌ها را اول می‌بوسیدند و بعد چیزی کنارش می‌نوشتند. پرسید آقا این نامه‌ها چیست؟ حضرت فرمود: شیعیان به امام‌زاده‌ها پناه می‌برند؛ و از امام‌زاده‌ها حاجت می‌خواهند، آنها حوائجشان را به امام‌زاده‌ها حواله می‌دهند و ما امضاء می‌کنیم! این حواله‌های امام‌زاده‌ها است که به ما می‌رسد و گرفتاریهایی که به این امام‌زاده‌ها پناه می آورند، اینها‌ حاجت روا می‌شوند.

عرض کردند چرا بعضی را می‌بوسید و بعد کنارشان چیزی می‌نویسید!! فرموده بود: اینها حواله‌های عمویم حضرت ابوالفضل علیه السلام است. امام عصر ارواحنا فداه این گونه است که حواله‌های عمویشان را می‌بوسند. بنابراین از این امام‌زاده‌ها غفلت نکنید! این هم صله رحم است. أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهِ. التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص۳۳۰٫ اینها بچه‌های بابایمان هستند، باید به آنها سر بزنیم و به ایشان اظهار ارادت بکنیم. زیارت امام‌زاده‌ها، تحصیل رضای خدا است و اینها پناهگاه هستند. حتی خودم هم از حضرت عبدالعظیم علیه السلام حاجت گرفتم. خدا رحمت کند گذشتگان شما را! پدرم به من توصیه می‌کردند که به زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام برو! امام‌زاده‌ی مجربی است و تجربه شده که حاجت می‌دهد!

مرحوم کربلایی کاظم در امام‌زاده قاسم علیه السلام که امام‌زاده هفتاد و دو تن است در آنجا حافظ قرآن شده بود. مرحوم کربلایی ساروق اراکی، این بزرگوار تعجّب می‌کرده است که چرا برخی علما، برخی طلبه‌ها بیکار نشستند و قرآن نمی‌خوانند؟! شبانه روز یک ختم قرآن می‌کرده است. می‌گفته است هرگاه ساکت می‌شوم و قرآن تلاوت نمی‌کنم، آن سیدی که در آن امام زاده این قرآن را در وجود ما ریخت، جلویم ظاهر می‌شود و می‌گوید چرا قرآن نمی‌خوانی؟! کاش کسی هم هوای ما را داشت!

هدهد هم نیستیم!؟

گاهی من به امام عصر ارواحنا فداه عرض می کنم که آقاجان من به اندازه هدهد هم نیستم!؟ حضرت سلیمان علیه السلام وقتی ‌دیدند در بین موجودات هدهد نیست! تفقّد کردند. فرمودند: چه شده که من هدهد را نمی‌بینم!؟ ما لِیَ لا أَرَى الْهُدْهُد. نمل؛ ۲۰٫ آقا جان من مدت‌ها دربه‌در و سردرگم شدم، ولی یکبار نباید سراغ من را بگیرید، ببینید کجا گرگ‌ها من را خوردند؟ آخر شما آقا و صاحب ما هستید! ما به اندازه هدهد نیستیم، ولی شما آقاتر از حضرت سلیمان علیه السلام هستید! ما شیعه شما هستیم و به شما ارادت داریم. رعیت شما هستیم.

راه گشایش درب کشف و شهود در عالم رؤیا

اجمالاً اگر انسانی متذکر باشد، در عالم رؤیا دری به رویش باز می‌شود که در عالم بیداری آن در به رویش باز نیست!! بلکه خوابش سیر و سلوک؛ و کشف و شهود خواهد بود. جهت متذکر شدن، حضرت زهرا سلام الله علیها نسخه ای را فرمود که یکی از مفاد آن، تلاوت قرآن است! قرآن خواندن نزد فاطمه زهرا سلام الله علیها محبوب است. عشق فاطمه سلام الله علیها تلاوت قرآن است. آن روزهایی که از زبان و نفس افتاده بود؛ و دیگر نای نفس کشیدن هم نداشت، آن روزها به حضرت امیر علیه السلام عرض کرد: علی جان! کنارم بنشین و من را تنها نگذار! چه خوش است صوت قرآن، ز تو دلربا شنیدن! قرآن ناطق، قرآن صامت، برای قرآن سامع تلاوت می‌کرد! حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها با تلاوت حضرت امیر علیه السلام چه عالمی داشت!؟

دوّمین مفاد نسخه حضرت زهرا سلام الله علیها؛  نگاه به صورت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود! عشق فاطمه سلام الله علیها به این بود که قد و بالای پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را تماشا کند، جمال پیغمبر دیدن داشت!! وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظیم. قلم؛ ۴٫ حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم روی جسم نداشت، خَلق و خلقتش یکی بود. جسم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم پزشک است دیگر! جسم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، جسمی که مورد غفلت باشد که نیست! مثل پیراهن حضرت یوسفی علیه السلام که شفاء بود، تمام وجود پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم شفاء است! لذا در روایات دارد که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم سایه نداشت، نور بود و نور که سایه ندارد! حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قدر بابا را می‌دانست و معرفت به این مقام داشت، لذا گفت که اگر زنده‌ام رونق زندگیم این است که تماشای جمال پدرم را بکنم.

سوّمین چیزی که حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان عشق خودشان مطرح فرمودند: «الانفاق فی سبیل‌الله» بود. آن قرآن ناطق، این قرآن صامت و آن هم تبلور این جهت انفاق و ایثار است، اصلاً ما آآاایظمده ایم برای نزدیک شدن به اینها! لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ. آل عمران؛ ۹۲٫ قرآن می‌خوانید به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نگاه می‌کنید. می‌خواهید به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم برسید راهش این است! ماه رمضان است، به چند فقیر رسیدگی کردی؟ چقدر احسان کردی؟ آیا حق معلومی در مالتان، – روزانه یا ماهیانه- در صندوقی قرار دادید تا از اندوخته های خود، روز مبادایی برای کسی گره‌ای را باز کنید!؟ ماه مبارک رمضان، ماه تمرین این نوع اعمال ارزشی است؛ که ما را به خدا نزدیک می‌کند.

توصیه های قبل از خواب

حضرت نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله به دختر نازنین‌شان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: دخترم می‌خواهی بخوابی، به خواب نرو مگر این که یک عمره انجام بدهی! نخواب مگر اینکه یک ختم قرآن تلاوت کرده باشی! نخواب مگر اینکه همه انبیاء را خشنود کرده باشی! نخواب مگر اینکه همه ارواح مؤمنین را شاد کرده باشی! این را حضرت فرمودند و مشغول نماز شدند! حضرت زهرا سلام الله علیها مشغول تماشای پدر شدند تا اینکه وجود نازنین پدر، نمازشان تمام شد. حضرت زهرا سلام الله علیها عرضه داشتند که مگر می‌شود آدم هر شب از مدینه به مکه برود، عمره انجام دهد و برگردد؟ آن روزها که هواپیما و… نبود که! مگر می‌شود آدم هر شب یک ختم قرآن کند؟ مگر می‌شود انسان هر شب با همه انبیاء متصل شود و آن‌ها را خشنود کند؟! مگر می‌شود همه مؤمنان را یکجا دید و به همه تحفه‌ای داد که آنها شارژ شوند؟

حضرت توضیح دادند که اگر موقع خواب، بگوید: «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر.» این تسبیحات اربعه، ثواب عمره را برای شما دارد.

پایه‌های قدرت خدا

شاید رمزش هم از وجود نازنینشان سؤال شد که چرا کعبه مکعب و چهار گوش است؟ حضرت فرمودند برای اینکه کعبه موازی بیت‌المأمور است و بیت‌المأمور مکعب است. عرضه داشتند چرا بیت‌المأمور مکعب است؟ حضرت فرمود: برای اینکه بیت‌المأمور موازی عرش خدا است و عرش خدا مکعب است. عرضه داشتند چرا عرش مکعب است؟ فرمودند برای اینکه پایه‌های عرش خدا، سبحان‌الله، الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر است. این پایه‌های قدرت خدا است. پایه‌های تدبیر الهی است. لذا ذکر شریف «سبحان‌الله و الحمدالله و لا اله الا الله الله و الله اکبر» را که می‌گویید، برای شما در بهشت درخت‌هایی کاشته می‌شود.

این زراعت و باغکاری شما است و زیاد با این ذکر شریف، اُنس داشته باشید! فرمود سه مرتبه سوره «قل هو الله» را قبل از خواب بخوان، هر قل هو الله که می‌خوانید، ثواب ثلث قرآن را دارد. سه بار که قل هوالله را خواندید، گویا تمام قرآن را تلاوت کردید؛ و صلواتی بر پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله و همه انبیاء بفرستید. به این کیفیت «اللهم صل الله علی محمد و آل محمد و علی جمیع الانبیاء و المرسلین»، همه انبیاء را در صلوات بر پیغمبر، سهیم کنید. آنها همه پیشواز کننده پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله بودند، مقدمه بودند و راه را صاف کردند تا پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله ما بیاید؛ لذا تمامی انبیاء به گردن ما حق دارند. اگر این قبیل‌ها نبودند، زمینه برای آمدن پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله ما فراهم نمی‌شود. آنها آمدند زمینه را درست کردند. (۳۰) لذا انبیاء برای ما پیغمبر هستند و باید نسبت به همه‌شان صلوات بفرستیم و وقتی شما صلواتی بر محمد و آل محمد و همه انبیاء می‌فرستید، آنها از شما را راضی می‌شوند.

امّا همه مؤمنین را چطور می‌توان راضی و شارژ کرد؟ فرمود برایشان استغفار کنید. «استغفرالله لی و لجمیع المومنین و المؤمنات». اینها مقدمه خواب است. معلوم می‌شود انسان به گونه ای بخوابد که خوابش، خواب نباشد؛ بلکه خوابش عبادت باشد، عروج باشد و روزنه‌ای به عالم غیب و برزخ باشد. باز این نقل را یکی از اساتید بزرگوارمان، از علامه طباطبایی کردند که علامه طباطبایی فرموده بودند: شکارهای ما در عالم خواب، بیشتر از عالم بیداری بوده است! در خواب خیلی چیزها گیر آنها آمده است.

خواب هرگز نکند آنکه دلش بیدار است         ما شبی صبح نکردیم به بیداری دل

آدم دلش بیدار باشد، خوابش یک حقیقت دیگریست. لذا در این آیه کریمه الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ. آل عمران؛ ۱۹۱٫ آنهایی که جوفشان، این ظرف خالیشان را با توبه و چشمه هدایت پر کردند؛ آنها اثر پرمحتوا بودن و خالی نبودن درون را دریافت نمودند. اثر پُرمحتوا بودن این است که یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ؛ هم در حال قیام، هم در حال قعود و نشستن؛ و هم در حال بستر رفتن و بهتر است بگوییم در حال خواب، یاد خدا می‌کنند!!

برخی در حال مرگ هم یاد خدا می‌کنند، آ شیخ فضل الله نوری رضوان‌الله‌تعالی‌علیه یک مجتهد جامع الشرایطی است که نفس ملا فتحلی سلطان آبادی به او خورده است؛ و شاگرد میرزای شیرازی است. او را در این تهران دار کشیدند. ما باید قدر مردم‌مان را بدانیم! ما چه مردمی داریم و آن روز مردم چقدر خواب و بیچاره بودند. با این مردم خوب ما، امروز کسی جرأت نمی‌کند به مقدّسات ما جسارت کند، همچنین جرأت نمی‌کند به مرجعیت ما، به فقهای ما، به نایب امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجه ما و رهبرمان جسارت کند! این جوان‌های ما به حق، فدایی رهبری اند! در شهرستان‌های مختلف، در دانشگاه‌ها، فراوان به من می‌گویند،– فکر می‌کنند من زیاد خدمت حضرت آقا می‌روم- سلام ما را به آقا برسان و بگو که جان ما قربان ایشان است! راست هم می‌گویند، از این آدم‌ها فراوان داریم.

ولی در زمان شیخ فضل‌الله نوری، در زمان مشروطیت، مردم این حالت و این آمادگی را نداشتند. ایشان را به دار کشیدند و کسی جرأت نکرد اعتراض کند، و بعد از دار کشیدن هم به بدنش اهانت و جسارت کردند، من رویم نمی‌شود بگوییم و نمی‌گوییم چه کردند، ولی خودم گریه‌ام می‌گیرد که با بدن نازنین این شهید چه کردند! دیگر بالاتر از امام حسین علیه السلام چه کسی بود؟! با بدن حسین علیه السلام چه کردند! با بدن شیخ فضل‌الله نوری هم چنین کردند. جرمش هم این بود که می‌گفت حکومت باید سکولار نشود، حکومت باید الهی باشد. حکومت باید مشروع باشد.

امروزه این خون شهدای ما خیلی کارها کرده است. تا رئیس جمهوری را ولی فقیه تنفیذ نکند، بر او حرام است. هرجا از خط ولایت خارج شود، این عنوان را غضب کرده است، چوبش را می‌خورد، لعنت خدا شامل حالش می‌شود. رئیس جمهور تا وقتی نافذ بر ریاست جمهوری است، که تحت امضای ولایت باشد. با چه حقی او می‌تواند حکومت کند؟ با آرای مردم که مشروعیت پیدا نمی‌کند!! اینها بحث فقهی است، منتها عصاره آن مطلب را دارم عرض می‌کنم. مرحوم شیخ فضل الله نوری جرمش این بود که می‌گفت حکومت، مشروعیت داشته باشد و اینطور او را شهید کردند!!؟ بعد در دل شهر مخفیانه آمدند و دور از چشم مأمورین حکومتی، او را بردند و در منزلش دفن کردند که کسی متوجه نشود!!؟ مثل حضرت زهرا سلام الله علیها مخفیانه، مظلومانه و غریبانه دفن شد.

بعد از سه سال یکی از علما خواب دید که مرحوم حاج شیخ فضل الله گفته است بدن مرا به قم ببرید. بعد از مشورت و اعطای جواز، نبش قبر کردند و بدنشان را به قم بردند. جنازه را که به قم بردند، شب شد و نتوانستند دفن کنند.

مرحوم آیت‌الله العظمی آقای بهجت[۱] اعلی‌الله‌مقامه‌شریف می فرمودند؛ آقای اَشعری– من نمی‌شناسم که منظورشان کدام آقای اشعری است- برای من نقل کردند و گفتند: وقتی آ شیخ فضل الله نوری را نبش قبر کردند – که او را در همین تهران  به دار کشیدند و هیچ کس هم فریادش بلند نشد.- من کنار این جنازه تا صبح ماندم و از جنازه تلاوت و زمزمه قرآن می‌شنیدم! زمزمه قرآن را از بدن نازنین شیخ فضل الله نوری شهید من می‌شنیدم.

آدم وقتی نور بشود و با بندگی تحول پیدا کند؛ و مدارج قرآن را طی کند، به جایی می رسد که هم حکم خوابش ذکر است و هم حکم مرگش ذکر است. در عالم بزرخ هم که عالمیست، انسان بازتاب اعمال خود را دریافت می کند؛ یعنی آن فرآورده‌هایی که در این عالم باقی گذاشته، به خودش می‌رسد. گاهی به این صورت تجلّی می‌کند، که اینجا همیشه قرآن می‌خواند، آنجا وجود برزخیش قرآن می‌خواند و گوشی هم پیدا می‌شود که این صدا را بشنود؛ گاهی هم تصرف می‌شود و گوش دیگران هم می‌شوند: مثل تلاوت قرآن حضرت سیدشهدا علیه السلام که هم بالای نی و هم در طشت تلاوت قرآن کردند و تلاوت قرآن امام حسین علیه السلام هم شنیده می‌شد که امام حسین علیه السلام این آیه را می‌خواند: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً. کهف؛ ۹٫ این حقیقت ذکر است.

اما کانالهای ذکر، کلاس‌های ذکر، یکی از این کلاس‌ها خود قرآن است. وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْر. چهار مرتبه در سوره مبارکه قمر آمده است! خدای متعال فرمود ما قرآن را برای ذکر آسان کردیم. قرآن ذکرالله است. اگر خدای متعال فرمود: «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً». احزاب؛ ۴۱٫ زیاد ذکر خدا داشته باشید. اگر شما زیاد قرآن بخوانید به این آیه کریمه عمل کرده اید که اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً‌ ! یکی از مصادیق ذکر خود قرآن است که فرمود: وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما یَنْبَغی‏ لَه إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبینٌ. یس؛ ۶۹٫ خدا می فرماید: ما به پیغمبرمان شعر نیاموخته‌ایم، این شاعر نیست که بیاید برای شما شعر بگوید. در شأن پیغمبر و رسول‌ ما این نیست که بافندگی داشته باشد. پس قرآن چیست؟ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ این ذکر است و قرآن مبین است. بنابراین تلاوت قرآن ذکرالله است و مصداق دیگری برای ذکرالله هست که اگر عمری داشتیم و خدا کمکمان کرد به خدمتتان تقدیم خواهیم داشت.

توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام

 امروز توسلمان به آزاده امام حسین علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام است. خوش به حال آنها که کربلا رفتند و ضریح را دیدند که شش گوشه است، چقدر ادب می‌آموزد به فرزندان که زیر پای پدرتان باشید و بالای سرشان نباشید. علی اکبر عصمت دارد، و برای ما الگوست. تا بود ادب داشت. هیچ وقت نمی‌گذاشت که امام حسین علیه السلام صدایش بزند و جواب ندهد. هیچ وقت نمی‌شد پیش بابایش، پاهایش را دراز کند. بعد از شهادت هم پایین پای بابا خوابید. امّا نمی‌دانم چی شد!؟ وقتی پدر بر بالین آمد؛ هر چقدر صدا زد ولدی…..ولدی…؟؟! امام حسین علیه السلام فریاد می‌کشید، داد می‌زد، هفت بار گفت ولدی… پسرم… علی اکبرم…. بابا تو که خیلی حساس بودی، جلو پدرت زود جواب می‌دادی، پا دراز نمی کردی؟! چه شده است که دیگر حرف نمی‌زنی؟!!

امام حسین علیه السلام آمد کناز جنّازه، و بر روی خاک نشست، یک نگاه کرد و دید لب و دندان را خون گرفته است. نمی‌دانم با دست مبارکش یا با دهان مبارکش، خون لب و دندان را پاک کرد، باشد که یکبار دیگر صدای پسرش را بشنود. امّا دید جواب نمی‌دهد، اینجا بود که خودش را روی جنازه انداخت! مصیبت خیلی سنگین بود، هیچ جا امام حسین علیه السلام آرزوی مرگ نکرد؛ اما اینجا بود که گفت: «وَلدی علی الدنیا بعدک العفا.»

نسئلک و ندعوک؛ دل که بشکند دعا مستجاب است، خدا در دلهای شکسته است!

بفاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها

یاالله…یاالله…. یاالله…. یاالله یاالله یاالله…

یا الرحمن الراحمین…یا غیاث المستغیثین… یا ستّار العیوب، یا غفّار الذنوب، یا سریع الرضا، یا من اسمه دواء و ذکره شفاء

بارالها ما را ببخش و بیامرز! 

گذشتگان ما را، حق داران ما را ببخش و بیامرز!

خیر وب رکت را بر ما نازل بفرما!

پریشانی، گرفتاری، اضطراب و تشویش را از همه شیعیان و این جمع برطرف بفرما!

دل ما را با یاد خودت آرامش مرحمت بفرما!

سیم قلب ما را با ذات خودت، اسماء خودت، قطع مفرما!

به حق پیامبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله و آل او؛ ما را گرفتار غفلت نکن!

خدایا دل ما را با ذکر خودت زنده بدار!

بارالها! پروردگارا! ذکر دائم به همه ما مرحمت بفرما! فرج امام زمان ارواحنا ‌فداه  ما را برسان!

مقدّمات ظهور را بر وجود نازنینشان سهل و آسان قرار بده!

نسل جوان ما را از خطرات جوانی محافظت بفرما! از این پیچ خطرناک سالم عبورشان بده!

امر ازدواج، اشتغال، تهذیب، اخلاق و معرفت را بر جوانان ما تسهیل بفرما!

بر پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله و آل پیغمبر قَسَمَت می‌دهیم، حوائج این جمع، حاجات ملتمسین، عزیزانی که با ما عهد دعا دارند، برآورده بفرما!

خدایا! بازار دین را پررونق بگردان! بازار بی دینی را کساد بفرما!

نفوذی‌ها و اجانب و سکولارها را قطع بفرما! عیادی آمریکا، اسرائیل و بیگانگان بر ما مسلّط مفرما!

به حق پبغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله و آل پیغمبر، آنچه خواستیم و نخواستیم، خیر دین و دنیای ما است را به ما کرم بفرما!

سایه پربرکت نایب امام زمان‌مان، مرجع بزرگوارمان، رهبر عظیم‌شأنمان؛ با نورانیت، کرامت و نشاط و عافیت تا ظهور مستدام بفرما!

الهی شیعیان بحرین و عربستان را نجات بده! ناامنی شیعیان عراق را برطرف بفرما! طاغوت منطقه را سرنگون بفرما!

الهی سلفی‌ها را به سزای عملشان برسان! اینها و اربابهایشان را به خودشان مشغول بفرما!

امام و شهدا و گذشتگان سر این سفره، بهره مند بفرما!

غفر الله لنا و لکم

سلام علیکم و رحمه‌الله و برکات الله


 

[۱]. گاهی آدم آقای بهجت اعلی‌الله‌مقامه را، این چشمه جوشان را که در محضرش آدم می‌نشست، گویا تمام قرآن و تاریخ است، گویا تمام احادیث و نورانیت از وجود اوست.