یک اعجاز الهی در روز غدیر
«از سفیان بن عیینه در باره شأن نزول آیه شریفه:سَألَ سائلٌ بعذاب سؤال نمودند؟ او گفت: از مسئله‌‌ای سؤال کردید که تاکنون کسی از من نپرسیده است. پدرم از حضرت جعفر بن محمد از پدران بزرگوارشان نقل نمود: هنگامی‌که رسول خدا(ص) به سرزمین غدیر خم رسید، مردم را ندا داد و چون مردم اجتماع نمودند، دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرمود:من کنت مولاه فعلی مولاه، این سخن میان مردم اشتهار پیدا کرد، تا این که این خبر به حارث بن نعمان فهری رسید، از این‌رو سوار بر ناقه‌ای خود را به أبطح و نزد رسول خدا(ص) رساند، از مرکب خود پیاده شد و پای شتر خود ببست و در حالی که حضرت میان جمعی از صحابه حضور داشتند جلو آمد و گفت: یا محمد، ما را امر نمودی تا شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت تو دهیم و در پنج موعد به نماز بایستیم و زکات بپردازیم و ماه رمضان را روزه بگیریم، و حج گزاریم. این همه را پذیرفته و انجام دادیم. اما گویی به این مقدار رضایت نداده و بعد از آن دست پسر عموی خود گرفتی و بر ما فضیلت بخشیدی و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه. آیا این نیز از جانب خداست و یا از جانب خود چنین امری می‌نمایی؟ رسول خدا(ص) فرمود:«به خدای یکتا قسم که تمام اینها از جانب خداوند است».حارث بن نعمان وقتی این سخن را شنید رو بر‌گردانید و در حالی که محل را ترک می‌کرد گفت: خدایا اگر آنچه که محمد می‌گوید حقیقت دارد باران سنگ و یا عذاب سختی از آسمان فرو فرست. با گفتن این سخن او که هنوز به مرکب خود نرسیده بود سنگی از آسمان فرود آمد و بر فرق سر او اصابت نمود و از عقب او خارج گشت و او را در همان مکان به قتل رسانید. در همین حال بود که آیه نازل شد:سَأَلَ سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع»- تفسیر الثعلبی؛ ج ۱۰، ص ۳۵٫

 

 

منبع:پرسمان