این سؤال دو بخش دارد که باید جداگانه به آن‌ها پرداخت.

بخش یکم : وفاداری یاران

 

منابع تاریخی هنگام ذکر وقایع شب عاشورا، این نکته را متذکّر شده‌اند که هنگام درخواست امام (علیه السّلام) از اصحاب و خویشان خود مبنی بر ترک او و واگذاشتنش در مقابل دشمن، آنان بالاتّفاق با سخنان حماسی و شورانگیز خویش مراتب جانفشانی خود در رکاب امام (علیه السّلام) را یادآور شده و هیچ‌کدام حاضر به ترک او نشدند. در این‌جا بود که امام (علیه السّلام) جمله‌ی معروف خود را فرمود:«… فانی لا أعلم أصحابا أولى و لا خیرا من أصحابی و لا أهل بیت أبرّ و لا أوصل من أهل بیتی»؛[۱] «من یارانی برتر و بهتر از یاران خود نمی‌شناسم و همین‌طور خاندانی را نیکوکارتر و مفیدتر به صله‌ی رحم از خاندان خود نمی‌دانم».

 

از سوی دیگر در همین منابع از پراکنده شدن تعداد زیادی از یاران امام (علیه السّلام) در منزل زَباله و هنگام شنیدن خبر شهادت برادر رضاعی آن حضرت (عبد الله بن یقطر) خبر می‌دهند! پس از شنیدن خبرهای نا امید کننده، امام حسین (علیه السّلام) طیّ نوشته‌ای ضمن اعلان خبر شهادت مسلم، هانی و عبد الله چنین فرموده بود:«… وَ قَدْ خَذَلَتْنَا شِیعَتُنَا فَمَنْ أَحَبَّ مِنْکُمُ الِانْصِرَافَ فَلْیَنْصَرِفْ لَیْسَ عَلَیهِ مِنَّا ذِمَام‏»؛[۲] «شیعیان ما، خوارمان کردند! پس هر کس که دوست دارد، مارا ترک کند، چنین کند که ما بیعت خود را از شما برداشتیم».

در این هنگام بود که گروه گروه سپاهیان آن حضرت (علیه السّلام) جدا شدند و در پایان تعداد اندکی با سیّد الشّهداء (علیه السّلام) ماندند که این تعداد عمدتاً همان‌هایی بودند که از مدینه با آن حضرت حرکت کرده بودند!

کسانی که امام (علیه السّلام) را ترک کردند، اعرابی بودند که به خیال آن‌که امام (علیه السّلام) به شهری آرام و آماده‌ی اطاعت می‌رود و در آن‌جا حکومت خود را به راه می‌اندازد، به دنبال آن حضرت به راه افتاده بودند.[۳] البتّه چنین جدایی طبیعی می‌نمود.

در منابع معتبر از این منزل به بعد، سخنی از ترک یاران نیست؛ امّا در نوشته‌های متأخّر، گزارشی از کتابی غیر معتبر و مجهول به نام نور العیون نقل شده که در آن از قول جناب سکینه دختر امام حسین (علیه السّلام) سخن از ترک دسته جمعی سپاه به صورت دسته‌های ده تایی و بیست تایی به میان آمده است که در پایان نفرین سکینه را به دنبال دارد![۴]

این روایت ضعیف و متأخّر نمی‌تواند در برابر آن همه گزارش‌های معتبر با ذکر سلسله اسناد مقاومت نماید؛ به ویژه آن‌که این گزارش جعلی با سخنان اصحاب و خاندان امام (علیه السّلام) در شب عاشورا و نیز عبارت مشهور آن حضرت در مدح آنان تنافی دارد.

 

بخش دوّم. تعداد یاران

 

منابع مختلف تعداد یاران امام (علیه السّلام) در روز عاشورا متفاوت ذکر کرده‌اند.[۵]

برخی مانند طبری این تعداد را نزدیک صد نفر دانسته‌اند که در میان آن‌ها پنج نفر از فرزندان امام علی (علیه السّلام)، شانزده نفر از بنی هاشم و تعدادی دیگر از قبایل مختلف دیده می‌شود.[۶]

برخی مانند ابن شهر آشوب این تعداد را ۸۲ نفر ذکر کرده‌اند.[۷]

ابن نما از بزرگان شیعه در قرن ششم و هفتم، اصحاب امام (علیه السّلام) را صد پیاده و ۴۵ سواره می‌داند.[۸] همین تعداد از سوی سبط ابن جوزی نیز مورد تأیید قرار گرفته است.[۹] روایتی از امام باقر (علیه السّلام) نیز- که در جوامع روایی شیعه نقل شده- این قول را تأیید می‌کند.[۱۰]

عجیب‌تر از همه قول مسعودی است که تا هنگام نزول امام (علیه السّلام) در کربلا، تعداد یاران آن حضرت (علیه السّلام) را پانصد سواره و صد پیاده ذکر می‌کند.[۱۱]

امّا قول مشهور- که هم‌اکنون نیز دارای شهرت است- آن است که تعداد یاران امام (علیه السّلام) در کربلا ۷۲ نفر بودند که به ۳۲ سوراه و چهل پیاده تقسیم می‌شدند.[۱۲] *

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی ویژه محرم؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: گروه مؤلفان


 

[۱]. وقعه الطف، ص ۱۹۷ و نیز ر.ک: طبقات ابن سعد، ج ۵، ص ۹۹؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص ۴۱۸؛ شیخ مفید، الارشاد، ص ۴۴۲٫

[۲]. وقعه الطف، ص ۱۶۶٫

[۳]. همان.

[۴]. اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، ج ۲، ص ۱۸۲٫

[۵]. از این‌جا تا پایان این پرسش، همه‌ی منابع را به نقل از کتاب «تاریخ امام حسین (علیه السّلام)» ج ۳، ص ۲۴۲-۲۵۰ نقل می‌کنیم. این کتاب عظیم که تاکنون پنج جلد آن توسّط انتشارات آموزش و پرورش به چاپ رسیده است، حاوی عبارات کتب عاشورا نگاری از آغاز تا دوره‌ی معاصر درباره‌ی وقایع مختلف مربوط به امام (علیه السّلام) است.

[۶]. تاریخ طبری، ج ۵، ص ۳۹۳٫

[۷]. المناقب، ج ۴، ص ۹۸٫

[۸]. مثیر الاحزان، ص ۲۷ و ۲۸٫

[۹]. تذکره الخواص، ص ۱۴۳٫

[۱۰]. بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۴٫

[۱۱]. مروج الذهب، ج ۳، ص ۷۰٫

[۱۲]. انساب الاشراف، ج ۳، ص ۱۸۷؛ دینوری، الاخبار الطوال، ص ۲۵۴؛ ابن اعثم، الفتوح، ج ۵، ص ۱۸۳؛ بحار النوار، ج ۴۵، ص ۴؛ فتّال نیشابوری، روضه الواعظین، ص ۱۵۸ و….

*. برای آگاهی از نام‌های شهدا ر.ک:

  1. بحار الانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۶۹-۲۷۴ زیارت ناحیه مقدّسه که در آن اسامی تک تک شهدا آمده و بر آن‌ها درود فرستاده شده است.
  2. سماوی، شیخ محمّد، ابصار الحسین فی انصار الحسین (علیه السّلام)، که در آن نام ۱۱۳ تن از یاران امام حسین (علیه السّلام) و شرح حال آن‌ها ذکر شده است.
  3. فضیل بن زبیر، و تسمیه من قتل مع الحسین (علیه السّلام) منه اهله و اولاده و شیعته، که در مجلّه‌ی «تراثنا» شماره‌ی ۲، سال ۱۴۰۶ ق چاپ شده است.