کلماتی که از سوی خداوند متعال به آدم تعلیم شد عبارت بود از:«یا حمید بحقّ محمّد، یا عالی بحقّ علی، یا فاطر بحقّ فاطمه، یا محسن بحقّ حسن، یا قدیم الاحسان بحقّ حسین».پس خداوند به برکت این پنج وجود مقدّس توبۀ آدم را پذیرفت.

ماهنامۀ رسمی «اتفاد نیزوبِ» روسیه در سال ۱۹۵۳ نوشت: هنگامی که باستانشناسان روسی در کوههای آرارات در جستجوی آثار باستانی به حفّاری مشغول بودند به چند تخته پارۀ قطور و پوسیده برخورد نمودند که پس از تحقیق مشخص شد که عمر پنج هزار ساله داشته و متعلّق به کشتی نوح است (که بنا به فرمودۀ قرآن در کوه جودی در همین منطقه بر زمین نشست). باستانشناسان دو سال دیگر به حفّاری خود ادامه دادند و لوحی چوبی یافتند که بر آن چند سطر از کهن ترین خطوط جهان نقش بسته بود. این لوح که از جنس همان تخته های یافت شدۀ پیشین بود، بر خلاف آنها سالم مانده و پوسیده نشده بود به طوری که خواندن خطوط نقش بسته بر آن امکان پذیر بود. ادارۀ کل باستانشناسی روسیه هیئتی متشکل از زبده ترین باستانشناسان و خط شناسان روسی و چینی را مأمور بررسیِ این لوح کرد که اسامی ایشان عبارت بود از:

۱-پروفسور سولی نوف؛ استاد زبانهای باستانی دانشگاه مسکو. ۲-ایقاهان فینو؛ دانشمند و استاد زبانشناس دانشکدۀ لولوهان چین. ۳-میشاتن لوفارتک؛ مدیرکل آثار باستانی روسیه. ۴-تانمول گورف؛ استاد لغات دانشکدۀ کینزو. ۵-پروفسور دی راکن؛ استاد باستانشناسی آکادمی علوم لنین. ۶-ایم احمد کولا؛ مدیر تحقیقات واکتشافات عمومی روسیه. ۷- میچر کولتوف؛ رئیس دانشکدۀ استالین.

این هیئت پس از هشت ماه تحقیق گزارش دادند که این عبارات به زبان سامی است که در حقیقت ریشۀ لغات بوده و منتسب به سام بن نوح می باشد. معنای این عبارات بدین شرح است:

«ای خدای من و ای یاور من، به رحمت و کرمت مرا یاری فرما، و به پاس این نفوس مقدّسه؛ محمّد، ایلیا، شبر، شبیر[۳۳۰]و فاطمه، که همگی بزرگواران و گرامیانند و جهان به برکت ایشان بر پاست، به احترام نام ایشان مرا یاری فرما. تنها تویی که می توانی مرا به راه راست هدایت فرمایی».

لوح سلیمان نبی: در سال ۱۹۱۶در طول جنگ جهانی اول، هنگامی که سربازان انگلیسی در چند کیلومتری بیت المقدس در دهکدۀ اونتره مشغول سنگرسازی بودند، یک لوح نقره ای پیدا کردند که حاشیه اش به جواهرات گرانبها مرصّع و در وسط آن خطوطی با حروف طلایی نگارش یافته بود. سربازان این لوح را به فرماندۀ خود میجر ای. ان. گریندل تسلیم کردند و او نیز آن را به سرپرست ارتش انگلستان(لیفتونانت) تحویل داد. لوح سرانجام به دست گلدستون رسید و او نیز آن را باستانشناسان سپرد. پس از خاتمۀ جنگ در سال ۱۹۱۸ میلادی، کمیته ای از اساتید خط شناس انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی و آلمانی و… تشکیل شد که در سوم ژوئیۀ ۱۹۲۰ اعلام کردند که این یک لوح مقدس است به نام «لوح سلیمانی» که به الفاظ عِبرانی قدیم نگاشته شده است:

«یا احمد مقذا، یا ایلی انصطاه، یا باهتول ای کاشنی، یا حاسن اضومظع، یا حاسین بارفو. اموسلیمان صوه غتخب زا لهلاداقتا بذات الله کم ایلی».

«ای احمد به فریادم رس، یا علی مرا مدد فرما، ای بتول نظر رحمت فرما، ای حسن کرم فرما، ای حسین خوشی بخش. این سلیمان اکنون به این پنج بزرگوار استغاثه می کند، و علی قدرت الله است».

چون ترجمۀ این لوح به اسقف اعظم انگلستان رسید گفت: اگر این لوح در موزه گذاشته شده و در معرض دید مردم قرار گیرد، بنیاد مسیحیت متزلزل خواهد گردید و خود مسیحیان جنازۀ مسیحیت را بر دوش گرفته و در گورستان فراموشی دفن خواهند نمود. پس بهتر است که این لوح در رازخانۀ کلیسای انگلستان نهاده شود.

 

 

منبع:پرسمان