ایران و شبه قارۀ هند از زمانهای قدیم روابط مستحکم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشتهاند؛ کما اینکه در دورۀ اسلامی، ملل مسلمان آسیایی اعم از اعراب، ترکان و ایرانیان با فرهنگ شبه قاره تماس پیدا کردند؛ از اینرو تمدن هند از مبادی اسلامی تأثیر پذیرفته است.
برخی از خاورشناسان با تأکید بر پارهای از اختلافاتی که در گذشته و حال میان مسلمانان و هندوها وجود داشته است، اظهار میدارند که ماهیت جوامع اسلامی کنونی هند در نوع فرایند معکوس با متعلقهای فعلی هندوستان قرار داشته و نقش آنان را در مضمون سنت و تحول در ابعاد منطقهای ناکارآمد ساخته است که بازتاب آنرا میتوان در اثرات ژرف این ویژگی بر جهاننگری روابط ایران و هند در دورۀ معاصر مشاهده نمود. در این خصوص پژوهشگران ایران و شبه قاره با باز کاوی مجدد فرضیّه اشاره شده در تحقیقات خویش، مسئلههای جدیدی دربارۀ روابط دو کشور با توجه به نقش تاریخی اسلام طرح کردهاند. مقالۀ حاضر نیز با توجه ویژه به برخی از جنبههای این مسئله به بررسی مبانی نظری مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هند و ایران با تکیه بر موضوع اسلام در فرایند تحولات تاریخی دو کشور میپردازد.
گفت و گوی فرهنگ ها: اسلام، ایران و هند
مقاله ای از مشیر الحسن و شهرام پناهی خیاوی
پاسخ دهید