در چه زمانی کتابی به صورت قرآن جمع آوری شده؟ و در زمان حضرت محمد (ص) قرآن به صورت کتاب بوده یا نه؟ اگر در زمان حضرت محمد (ص) کتاب قرآن نبوده پس چرا خدا در قرآن گفته هذا الکتاب؟

پاسخ اجمالی

در باره‏ى جمع قرآن سه نظر وجود دارد:


أ) قرآن در زمان خود پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم و با نظارت آن حضرت و در پرتو هدایت الهى جمع آورى شده، هر چند خود حضرت رسول‏صلى الله علیه وآله وسلم شخصاً قرآن را ننوشته، یا جمع‏آورى آیات را انجام نداده است.[۱] 


ب ) قرآن موجود توسط حضرت على ‏علیه السلام و بعد از رحلت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم جمع آورى و تدوین شده است و این کار در دورانى که حضرت على‏علیه السلام خانه نشین بودند، انجام شده است.[۲] 


ج ) قرآن بعد از رحلت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم توسط برخى صحابه، غیر از امام على‏علیه السلام، جمع آورى و تدوین شده است.[۳] 


بسیارى از علماى شیعه، به ویژه متأخرین و محققان معاصر، معتقدند که قرآن در زمان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم و با نظارت ایشان جمع آورى شده است.[۴] 


برخى از شیعیان نیز نظر دوم را پذیرفته و امیرالمؤمنین‏علیه السلام را گردآورنده‏ى آن دانسته‏اند.[۵] اما بسیارى از اهل سنت رأى سوم را اختیار کرده‏اند و مستشرقین نیز معمولا همین نظر را پذیرفته و اضافه کرده‏اند: قرآنى که حضرت على‏علیه السلام جمع آورى کرد، مورد اعتناى اصحاب واقع نشد.


چنانکه روشن است، بنابر نظر اول و دوم، جمع کل قرآن به خداوند مستند بوده و پیدایش سوره‏ها و ترتیب آنها نیز در پرتو وحى الهى بوده است، زیرا رسول اسلام‏صلى الله علیه وآله وسلم طبق آیه‏ى شریفه‏ى: ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحى یوحى[۶] هر چه مى‏فرمود، به خصوص در امور دینى، با راهنمایى وحى بوده است، و امامان معصوم‏علیهم السلام نیز اگر نبى نبودند، ولى ادامه دهنده‏ى راه رسالت و داراى منصب الهى عصمت، و علم لدنى بودند.


کسانى که رأى سوم راپذیرفته‏اند، نه تنها نخواهند توانست الهى بودن این دو – یعنى پیدایش سوره‏ها و ترتیب آنها – را اثبات کنند، بلکه در واقع آن را نفى کرده و ذوق و سلیقه‏ى شخصى اصحاب را در این مسئله دخیل مى‏دانند.
در اینجا ذکر چند نکته ضرورى است:
۱ –
علامه طباطبایى در ذیل آیه‏ى شریفه‏ى: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون[۷] مى‏فرمایند: ویژگى‏هایى که براى قرآن ذکر شده است؛ مانند فصاحت و بلاغت ، عدم وجود اختلاف و عجز از آوردن مثل آن ، همگى در همین قرآن که در دسترس ما است، وجود دارد. و نتیجه گرفته‏اند که این قرآن، همان قرآن است که در صدر اسلام و در زمان خود رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم شناخته شده بود.[۸] 


این سخن اگر چه تحریف رااز قرآن نفى مى‏کند، ولى نمى‏تواند ثابت کند که این مجموعه، با این شکل و صورت، وحیانى است؛ زیرا ویژگى‏هاى مذکور به گونه‏اى نیست که بتواند به اثبات رساند که ترتیب مجموعه‏ى آیات که سوره‏ها را به وجود آورده، و ترتیب مجموعه‏ى سوره‏ها که قرآن موجود را تشکیل داده، همانطور است که در زمان حضرت بوده است.


۲ –
اگر کسى بتواند اعجاز عددى را افزون بر مورد مفردات و تراکیب قرآنى در حوزه‏ى سوره‏ها و ترتیب آنها، ثابت کند – یعنى بین آیات یک سوره و بین خود سوره‏ها روابط عددى خاصى برقرار باشد که ایجاد آن براى بشر مقدور نیست – مى‏تواند وحیانى بودن سوره‏ها و ترتیب آنها را نیز به اثبات رساند، ولى به هرحال باز وحیانى بودن ترتیب همه‏ى آیاتى که در یک سوره گرد آمده‏است ، اثبات نخواهد شد.[۹]،[۱۰] 


۳-
در مجمع و کشاف نقل شده است که: چون آیه (واتقوا یوما…) نازل گردید، جبرئیل گفت : مکان آن ، راءس آیه ۲۸۰ از سوره بقره است . و حال آنکه سوره بقره، در اوایل هجرت نازل شده و این آیه شریفه در دهم هجرت در حجه الوداع نازل گردید. در مجمع البیان فرموده است: تمام سوره بقره مدنى است، مگر آیه (واتقوا یوما…) که در حجه الوداع نازل شده است .


اما برای اثبات قول اول دلایلی ذکر شده است که در ذیل به آن اشاره می کنیم:


۱٫
در مقدمه مجمع البیان، فن خامس، از سید مرتضى علم الهدى – رحمه الله – نقل مى کند که: قرآن در زمان رسول خدا


صلى الله علیه و آله – به صورتى که امروز هست، تاءلیف شده بود . [۱۱]به دلیل اینکه : قرآن کریم در آن ایام ، تعلیم مى شد و همه اش را حفظ مى کردند. و آن را به رسول خدا – صلى الله علیه و آله – نشان مى دادند. و بر وى مى خواندند، و عده اى مانند عبدالله بن مسعود و ابى بن کعب و دیگران ، آن را چندین بار بر پیغمبر اکرم خواندند.


۲٫
حاکم در مستدرک[۱۲] از زید بن ثابت نقل مى کند که مى گوید : (کنا عند رسول الله علیه و آله و سلم نولف القرآن من الرقاع ؛ یعنى : در نزد رسول خدا – صلى الله علیه و آله – بودیم و قرآن را از رقعه ها جمع مى کردیم ) علامه خوئى نیز آن را در البیان[۱۳]، از اتقان سیوطى و مستدرک نقل کرده است .


این سخن ، صریح است در اینکه جمعى از کتاب وحى نزد آن حضرت گرد آمده و قرآن را – که در رقعه ها و پارچه ها بود – جمع و مرتب مى کرده اند. عبدالله بن عمر مى گوید: قرآن را جمع کردم و هر شب آن را مى خواندم . این خبر به آن حضرت رسید، فرمود: قرآن را در یک ماه بخوان[۱۴]  این حدیث نیز دلالت به جمع شدن قرآن کریم در عصر آن حضرت دارد.


۳٫
شیعه و اهل سنت بالاتفاق نقل کرده اند که رسول خدا – صلى الله علیه و آله – فرموده است : (لا صلوه الا بفاتحه الکتاب ) مى دانیم که سوره حمد، اولین سوره نازل شده از قرآن نیست . پس فاتحه الکتاب بودن (حمد) در زبان رسول خدا – صلى الله علیه و آله – نشان مى دهد که قرآن کریم در عصر آن حضرت جمع شده و (حمد) در اول آن قرار داده شده بود.


۴٫
در حدیث متواتر ثقلین ، نقل شده است که رسول خدا – صلى الله علیه و آله – فرمود: (انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى … ) پس مشکل است که آن حضرت از (کتاب الله) یک چیز درهم و برهم و غیر مرتب را در نظر گرفته باشد. پس نظرش ‍ به کتاب تاءلیف یافته و مرتب شده بوده است .


۵٫
در روایات آمده است : عده اى از صحابه، قرآن را در زمان رسول خدا- صلى الله علیه و آله – جمع کردند که از آن جمله آنها (على بن ابیطالب – علیه السلام- سعد بن عبید، ابوالدرداء، معاذ بن جبل ، ثابت بن زید بن نعمان ، ابى بن کعب و زید بن ثابت) بوده اند. در تاریخ قرآن (تاءلیف ابوعبدالله زنجانى ) بعد از نقل این سخن در این زمینه ، چند روایت از بخارى و اتفان سیوطى و از بیهقى و مناقب خوارزمى، نقل کرده است. و اینها در البیان، تاءلیف آیه الله خوئى، فصل (جمع القرآن) نیز مشروحا نقل شده است. ظهور این روایات، در جمع ترتیب و تدوین قرآن کریم است که قهرا زیر نظر آن حضرت بوده است.


۶٫
بالاتر از همه اینها این است که ائمه اهل بیت – علیهم السلام – به این ترتیب ، اعتراضى نکرده و آن را پذیرفته اند. اگر این تدوین و ترتیب در زمان رسول خدا – صلى الله علیه و آله – و تحت نظر آن حضرت انجام نگرفته بود، ائمه معصومین – علیهم السلام – آن را بازگو مى کردند. ولااقل مى فرمودند که: این قرآن همان است که نازل شده و لکن این ترتیب ، بعد از آن حضرت بوده است .


وانگهى ، اهتمام بى حد رسول خدا- صلى الله علیه و آله – نسبت به قرآن ، مانع از این بود که این کار را انجام ندهد و از دنیا برود.[۱۵] 




 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱] ن.ک: سید عبدالوهاب طالقانى، علوم قرآن، ص۸۳.
[۲] ن.ک: سید محمد رضا جلالى نائینى، تاریخ جمع قرآن کریم، ص۸۷.
[۳] این نظر را اکثریت اهل سنت پذیرفته‏اند. [همان، صص۵۱ – ۱۹].
[۴] ن.ک: سید عبدالوهاب طالقانى، علوم قرآن، ص ۸۳ – سید على میلانى، التحقیق فى نفى التحریف عن القرآن الشریف، صص۴۲ – ۴۱ و ص۴۶ – محمد هادى معرفت، صیانه القرآن من التحریف، ص۳۴.
[۵] ن.ک: سید محمد رضا جلالى نائینى، تاریخ جمع قرآن کریم، ص۸۰.
[۶] و از سر هوس سخن نمى‏گوید. این سخن بجز وحیى که وحى مى‏شود نیست. (نجم، ۳ – ۲).
[۷] بى تردید، ما این قرآن را به تدریج نازل کرده‏ایم، و قطعاً نگهبان آن خواهیم بود. (حجر، ۹).
[۸] ن.ک: علامه طباطبائى، المیزان، ج۱۲، ص ۱۰۴ و ص۱۰۶ و ص۱۳۸.
[۹] مهدى هادوى تهرانى، مبانى کلامى اجتهاد، صص ۵۵ – ۵۴.
[۱۰] اقتباس از سؤال (۳۱۴ – سایت) (جمع قرآن).
[۱۱] (ان القرآن کان على عهد رسول الله صلى الله علیه و آله مجموعا مؤ لفا على ما هو علیه الآن).
[۱۲]  مستدرک ، ج ۲، ص ۲۲۹، کتاب التفسیر.
[۱۳]  البیان ، ص ۲۶۹ – ۲۷۳.
[۱۴] جمعت القرآن فقرات به کل لیله فبلغ النبى (ص ) فقال اقراه فى شهر، البیان ، ص ۲۶۹ به نقل از الاتقان.
[۱۵] نک: نگاهى به قرآن، سید على اکبر قرشى، مبحث ترکیب و ترتیب سوره های قرآن.