سؤال: دختر چهار ساله ای دارم که شکل خداوند را تصویر می‌کند و بر اساس آن برای خودش قصّه می‌سازد و سوالاتی را در این زمینه مطرح می‌کند؛ با او باید چگونه برخورد کنیم؟

جواب:

یکی از ویژگی های کودکان زیر هفت سال این است که هنوز درکی از عالم ماوراء ندارند و همه چیز را بر اساس محسوسات خودشان می‌فهمند و درک می‌کنند؛ لذا اگر با بچّه ها درباره خدا زیاد صحبت شود، به خدا جسم می‌دهند که این تجسّم ممکن است بر اساس تخیّلات ذهنی خودشان باشد.

تصوّرات کودکانه از خدا

بر اساس پژوهشی که در مهدها و پیش دبستانی های کشور خودمان انجام شد، از هزار کودک سوال کردند که خدا چه گونه است؟ بیشتر آنها خدا را شبیه یک انسان تصوّر کردند که بزرگتر از انسان است.

در دوران کودکی نباید خیلی درباره خدا با بچّه ها صحبت کنیم و اگر می‌خواهیم درباره خدا صحبت کنیم، باید خیلی کوتاه باشد؛ به این صورت که اجازه‌ی فکر کردن را به بچّه ها در این زمینه ندهیم.

یک نمونه

مادری در یکی از جلسات مشاوره می‌گفت: روزی سر سفره غذا و در حال خوردن ماکارانی بودیم و بچه من مدام درباره خدا سوال می‌کرد و می‌گفت خدا کجا است؟ من هم به او گفتم که خدا در همه جا هست؛ یک مقدار که گذشت و با خود فکر کرد، به من گفت: مامان یعنی خدا توی ماکارانی هم هست؟ من گفتم بله خدا همه جا هست. وقتی غذایش تمام شد به من گفت: مامان من خدا را خوردم! بچّه ای که به این راحتی تصوّر می‌کند و ما به او فرصت می‌دهیم که این تصوّراتش را بر اساس تخیّلات کودکانه اش شکل بدهد، خدا برای او قابل خوردن می‌شود.

استفاده از حواس پرتی

اگر می‌خواهیم درباره‌ی خدا با فرزندمان صحبت کنیم، باید به صورت کوتاه به آنها جواب دهیم و فوراً حواس او را پرت کنیم؛ مثلاً وقتی فرزند ما سوال می‌کند که خدا کجا است؟ ما می‌‎توانیم به او بگوییم که خدا در همه جا هست، حالا بیا با هم برویم و نقّاشی بکشیم؛ با این کار این اجازه را به او نمی‌دهیم که خدا در تخیّلات این بچّه شکل بگیرد و سوالات جدیدی را در ذهن او پدیدار کند. ما با این رفتار پرونده این سوال را در ذهن او می‌بندیم و اجازه فکر کردن بیشتر را درباره‌ی این موضوع به او نمی‌دهیم.

کودکان بعد از هفت سالگی

اوّلین کار در انتقال مفهوم خدا به بچّه ها بالای هفت سال این است که بر تصوّرات ذهنی غلط آنها خط بطلان بکشیم؛ چون ممکن است که تا به حال فکر می‌کردند که خدا جسم دارد و مانند ما دارای سر و چشم و دست است. اگر بچّه در هفت سالگی درباره خدا سوالی پرسیدند، اوّلین قدم این است که به آنها بگوییم  خدا مثل ما نیست که سر و دست و پا داشته باشد. از هفت سالگی به بعد تصوّرات ماورائی بچّه ها شکل می‌گیرد و آنها می‌توانند این تصوّر را داشته باشند که موجوداتی وجود دارند که شبیه ما انسان ها نیستند.

معرّفی کتاب

در این زمینه کتابی را معرفی می‌کنیم تا والدین عزیز با مراجعه به این کتاب بدانند که باید مفاهیم دینی را به چه صورتی به بچّه ها انتقال بدهند. این کتاب نوشته ی آقای دکتر ناصر باهنر است که تحت عنوان آموزش مفاهیم دینی، همگام با روانشناسی رشدو توسّط انتشارات نشر بین المللبه چاپ رسیده است. این کتاب در نوع خودش کم نظیر و متناسب با هر سنّی است.