اخیراً با چند دختر نوجوان آشنا شدم، که همگی دوست پسر دارند و من خیلی میترسم که مبادا اینها دوران حساس زندگی خود را بد بگذرانند و در آینده حسرت بخورند و خلاصه بلایی سر خود بیاورند و… با خانواده به خصوص با مادرانشان مشکل دارند و از آن ها ناراحت هستند. من به آنها گفتم که همه چیز ریز و درشت زندگی را به مادرتان بگویید تا به شما اعتماد کنند. آنها میگویند چرا مادران ما بیرون می آیند و نمیگذارند که تنهایی بیرون برویم؟… لطفاً راهنمایی ام کنید چه کارکنم؟ احساسم این است که این افراد به خاطر نیازهای عاطفی است که به پسرها روی آورده اند.
دخترها در دوران نوجوانی موقعیّت حسّاسی را میگذرانند چون در زمان بلوغ نیاز شدید عاطفی دارند و باید سعی کرد از طریق ارتباط سالم و صمیمی با جنس موافق این نیاز را تا حد امکان بر آورده ساخت. کمکی که از دست شما برمیآید این است که سعی کنید به مناسبتهای مختلف آنها را دور هم جمع کنید و با برنامههای متنوعی که میگذارید آنها را در جهت صحیح مشغول کنید و اگر میتوانید از کسانی که توانایی دارند با آنها ارتباط خوبی برقرار کنند کمک بگیرید تا از این طریق مقداری از نیازهای عاطفی شان تأمین شود، ولی تا آنجا که میتوانید از نصیحتهای مستقیم خودداری کنید چرا که پذیرا نخواهند بود و معمولاً بیشتر لج بازی میکنند. شما می توانید با ذکر نمونههایی که دخترها از طرف جنس مخالف آسیب دیده اند آنها را آگاه کنید و از آنها بخواهید حداقل در مورد ویژگیهای جنس مخالف مطالعه کنند تا به راحتی به دوستی با پسرها اعتماد نکنند و بدانند دلیل ابراز علاقه پسران در اکثر موارد فقط سوء استفاده از دخترها است. در این مورد میتوانید کتابهایی را به آنها هدیه دهید تا آگاهی بیشتری پیدا کنند.[۱]
در ضمن بدون اینکه بچهها در جریان باشند در صورت امکان با مادرانشان ارتباط برقرار و آنها را از مسئله آگاه کنید تا بهتر بتوانند با آنها ارتباط برقرار کرده و خوب درکشان کنند. اگر مادران و پدران بدانند که با ابراز محبّت به فرزند و برآورده ساختن خواستههای عاطفی او، چه تأثیری میتوانند در سلامت دختران و پسران و از طریق آنان در سلامت جامعه داشته باشند، حتماً دریغ نخواهند کرد.
مهمترین نیازهای انسان؛ محبت، زیبادوستی، غریزه جنسی، همدمطلبی و گرایش به معنویت و فضیلتخواهی است. اگر فرزندان ما قبل از فعّال شدن غریزه جنسی، حسّ محبتخواهی و زیبادوستیشان ارضا شود، حدود حاکم بر روابط دختر و پسر و حجاب و حیا را قبل از فعالیت غریزه جنسی شناخته و ملزم به رعایت آن می گردند و با آرامش کامل از هیجانات بلوغ جنسی و درخواستهای شهوانی عبور کرده و آن را با استمداد از معنویت خواهی و فضیلتدوستی مدیریت کرده و به زمانی هدایت میکنند که برای ارضاء غریزه جنسی در قالب ازدواج انجام پذیرد.
وابستگی شدید عاطفی دختر به پسر خصوصاً دختری که از ناحیه خانواده به خصوص مادر از مهر و محبت سیراب نشده، سبب میشود گمشده خویش را در بیرون از خانواده جستجو کند و گرفتار وابستگی خطرناکی شود. زیرا از سویی وابستگی – آن هم به دلیل کم سن و کم تجربه بودن – حوادثی چون در معرض خطر بودن حیثیّت آنها را، به دنبال دارد و از سویی دیگر پسر تنوع طلب، او را ترک میکند و ضربه دیگری بر او وارد خواهد آمد و از همه مهمتر در سن کسب تجربهها و مهارتهای زندگی از قبیل: هنر و اخلاق و خصوصاً تمرکز بر روی درس، تمام حواس او به شهوات درگیر میشود، آن هم از نوع افراطی. به این ترتیب برای سالهای تعیین سرنوشت، انرژی و توان لازم و آمادگی ذهنی مناسب را نخواهد داشت.
بسیار مناسب است که این دختران را با آشنا کردن و علاقهمند کردن به هنر و ورزش و کلاسهای فوق برنامه و گردش و تفریحات سالم، درگیر با امور مناسب این سن کرده و آنها را با پیامدهای خوش، تسلّط بر هنرهای مختلف یا کسب موقعیّتهای تحصیلی آشنا کرد و از سوی دیگر با پیامدهای ناخوش دختران جامانده از رشد و پیشرفت آگاه ساخت؛ که بسیار برای خوداصلاحگری آنها مناسب است.
قابل توجه است اگر برای دختران و پسران، در سن نوجوانی قبل از آشنا شدن با هیجانات منفی، برنامهریزیهای شاد و مفرّح، بهروز و هیجانانگیز با محتوای اخلاقی، اعتقادی سالم اِعمال شود، دیگر شاهد چنین مشکلاتی نخواهیم بود.
پی نوشت
[۱] – مانند: دختران به عفاف روی میآورند، وندی شلیت.
پاسخ دهید