بحث معرفی خلیفه پس از نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله در ماجرای انذار عشیره، ممکن است امری ساده انگارانه جلوه کند و به زبان مخالفین شیعه خوش آید. به گونه ای که بیان می کنند، مگر می شود رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، زعامت امت خویش ا به دست کودکی سپرده باشد؟ مگر آن سن، سن خوبی برای دریافتن به شخصیت و استعدادهای یک فرد است؟ مگر ممکن است، عقل کاملی، چون رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، یک کودک را به عنوان جانشین خود معرفی نماید؟ کودکی که هنوز جای تکامل دارد و هیچ علو و استعلایی نیز بر امت نداشته باشد؟ اینها سؤالاتی است که قصد دارد فضیلت واقع در یوم انذار را از درجه اعتبار ساقط کند. ما قصد داریم که در این وجیزه به پاسخ این مطلب بپردازیم.
الف) تعیینی بودن مقام خلافت
شیعه بر تعیینی بودن مقام خلافت از سوی خداوند اعتقاد دارد و بر این باور است که همان گونه که پیامبر را خدا معرفی میفرماید، وصی او نیز میباید از جانب خداوند متعال تعیین گردد. تاریخ زندگانی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بر این اصل گواهی میدهد؛ زیرا ایشان در موارد متعددی حضرت علی علیهالسلام را به عنوان جانشین خود تعیین نمودهاند، که اینک به یکی از موارد آن اشاره میکنیم:
در آغاز بعثت، آن گاه که پیامبر از جانب خدا مأموریت یافت تا خویشانش را طبق فرمانِ «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الاْ َقْرَبیِنَ»[۱]; به آیین توحید دعوت کند، بستگان خویش را به خانه خود دعوت نمود و خطاب به ایشان فرمود: «هر کس مرا در این راه یاری کند، وصی و وزیر و جانشن من خواهد بود؛ کدام یک از شما مرا در این امر یاری مینماید تا برادر و وزیر و وصی و جانشین من در میان شما باشد؟ تنها کسی که به این ندای ملکوتی پاسخ مثبت داد، فرزند ۱۳ ساله ابوطالب، علی علیهالسلام، بود. در این هنگام، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روی به خویشاوندان خود کرد و فرمود: «اًّینَّ هَذا أَخِی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوه»[۲]; این علی، برادر، وصی و جانشین من در میان شماست؛ پس به سخنان وی گوش فرا دهید و از او پیروی نمایید.
ب) علت برگزیدن علی علیهالسلام در نوجوانی
اما درباره این که چرا آن حضرت، علی علیهالسلام را با وجود سن کم به وصایت خویش برگزید باید گفت که:
اولاً: اعطای موهبتی الهی همچون نبوت و یا وصایت پیامبری به یک کودک یا نوجوان، امر غریب و نامعقولی نیست؛ همچنان که قرآن کریم درباره حضرت یحیی علیهالسلام میفرماید: (وَ آتیناه الحکم صبیاً)[۳]; و ما فرمان نبوت را در کودکی به او دادیم.
ثانیاً: تحقق عملی جانشینی پیامبر صلیاللهعلیهوآله به طور طبیعی پس از وفات پیامبر صلیاللهعلیهوآله صورت میگرفت که حضرت دیگر در آن هنگام نوجوان نبودهاند.
ج) علت اعلان زودهنگام وصایت
اعلان وصایت آن حضرت که به امر و فرمان الهی از همان آغاز، رسالت صورت پذیرفت، بدان جهت بوده است که جامعه اسلامی و همه مسلمانان بدانند که خداوند چه کسی را به وصایت و خلافت بعد از رسول منصوب گردانیده است تا مبادا وفات پیامبر صلیاللهعلیهوآله مایه اختلاف امت گردد. هر چند متأسفانه در عمل با وجود همه این محکمکاریها به گونهای دیگر عمل شد.
افزون بر این، جهات دیگری نیز ممکن است وجود داشته باشد؛ مانند:
- اعلام همطرازی و آمیختگی نبوت با امامت و این که ولایت از ارکان دین و مکمل اسلام است؛ ۲٫ اعلام این مطلب که امامت و ولایت و وصایت با انتصاب الهی و بر اساس ارزشها و ملاکهای ویژه الهی صورت میپذیرد که در رأس آنها دوری از شائبه هر گونه شرک و بتپرستی است، نه بر اساس انتخاب یا راههای دیگر.
[۱] سوره شعرا، آیه ۲۱۴
[۲] تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۶۳ – ۶۲؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج ۱، ص ۴۸۸ – ۴۸۷، ذکر امر الله تعالی نبیه صلیاللهعلیهوآله باظهار دعوته؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۱۱۱، (دارصادر، بیروت)؛ شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۳، ص ۲۱۱ – ۲۱۰
[۳] سوره مریم، آیه ۱۲
پاسخ دهید