شناخت، زمینه ساز اعتقاد و ایمان و در نتیجه عمل و تعهّد است. چه زیبا فرموده است امیر بیان حضرت علی (علیه السّلام) که: «إنّ قیمه کلّ امری‏ء و قدره معرفته‏»[۱]؛ «ارزش و منزلت هر کسی [به اندازه] معرفت او است».

در قرآن و احادیث، شناخت امام و اعتقاد به او، از اهمیتی ویژه برخوردار بوده و امری واجب برای هر شخص مؤمن و متدیّن دانسته شده است و شناخته امام، پیوندی ناگسستنی با معرفت خدا و پیامبر دارد و زمینه‌ساز بینش عمیق در دین و منش درست و پسندیده در زندگی است. «امام»، پیشوا، راهنما و راهبر انسان‌ها به سوی تکامل و تعالی و حجّت و خلیفه خدا بر روی زمین است. «امام»، انسان کامل، برگزیده خالق، معصوم و پاک سرشت و واسطه فیض الهی است و مقامی بس والا در میان آفریده‌های خداوند دارد. «امام» طریق وصول به «حقیقت» و مبیّن و مفسّر «شریعت» است و… همان‌گونه که اطاعت و تبعیّت از امام و دوستی او، بایسته و واجب است، شناخت شخصیبت و ویژگی‌های او نیز ضروری است. در روایات و نصوص معتبر دینی نیز، سفارش خاصی به شناخت «امام» شده است.

در یکی از روایات مشهور شیعه و سنّی از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمده است:

«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه»[۲]؛ «هر کسی بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلی مرده است».

امام صادق (علیه السّلام) این جاهلیّت را چنین معرّفی می‌کند: «جَاهِلِیَّهِ کُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ ضَلَالٍ»[۳].

با توجّه به این روایات، اهمیّت شناخت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

یک. شرط اسلام واقعی

بر اساس روایات مختلف (از جمله حدیث «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ، مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً») معرفت امام عصر، شرط اسلام است و اگر کسی بدون شناخت امام از دنیا برود، گویا از اسلام واقعی و اصیل بی‌بهره بوده است. پس شناخت امام زمان، آن‌گاه می‌تواند انسان را از مرگ جاهلی دور کند که بتواند به دستورات او پاینده بوده و از ارشادات و هدایت‌های او بهره‌مند شود.

دو. رسیدن به هدایت واقعی

شناخت امام عصر (علیه السّلام) چراغ هدایت و رمز دین‌داری است و نتیجه آن دستیابی به صراط مستقیم، خدا شناسی، حق شناسی و راه کمال و سعادت است. یکی از دعاهای مهم در عصر غیبت، این دعا است که می‌گوییم: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسولَکَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏»[۴]؛ «خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خودت به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت. خداوندا! رسولت را به من بشناسان که اگر رسول خود را، به من نشناسانی، حجّتت را نخواهم شناخت. خداوندا! حجّت خودت را به من بشناسان که اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه خواهم شد».

سه. رسیدن به ثواب یاری او

بر اساس بعضی از روایات، شناخت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) و باور قلبی به او، باعث نزدیکی هر چه بیشتر انسان به او می‌شود. اگر با این معرفت از دنیا برود، از پاداش‌های بی‌شماری برخوردار خواهد شد که یکی از آن‌ها درک ثواب یاری امام عصر (علیه السّلام) در زمان ظهور است؛ یعنی، چنین شخصی، همچون کسی است که در لشکر آن حضرت بوده و یا زیر پرچم او نشسته است[۵].

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی مهدویت پیش از ظهور؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: رحیم کارگر


 [۱]. بحار الانوار، ج ۲، ص ۱۸۴٫

[۲]. الغدیر، ج ۱۰، ص ۳۶۰؛ میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۷۱، ح ۸۴۰؛ بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۱۳۵٫

[۳]. کافی، ج ۱، ص ۳۷۷، ح ۳٫

[۴]. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۴۳٫

[۵]. کافی، ج ۱، ص ۳۷٫