سؤال: چه کنم تا پسر نوجوان خود را نمازخوان و اهل قرآن و عترت پرورش بدهم؟ چگونه این میل را در او به وجود آورم؟

جواب:

اصلاً خود نوجوان به معنویت گرایش دارد و این گرایش به عنوان یک نیاز دوره‌ی نوجوانی است. ولی گاهی اوقات ممکن است والدین، کارهای دیگری را در ذهن نوجوان خود پررنگ کنند و در واقع برای او نیازهای کاذب ایجاد کنند؛ مثلاً تماشای یک مسابقه‌ی فوتبال نیاز حقیقی برای نوجوان نیست؛ ولی برخی از والدین این مسئله را آن‌قدر پر رنگ می‌کنند که نوجوان حاضر است بنشیند و مسابقه‌ی فوتبال را ببیند و نماز خود را در اوّل وقت نخواند.

در برخی موارد حتّی این مسابقه‌ی فوتبال برای پدر هم بسیار اهمّیّت دارد؛ یعنی آن‌قدر که پدر برای مسابقه‌ی فوتبال اهمّیّت قائل است، به نماز اهمّیّت نمی‌دهد؛ در نتیجه این نیازهای کاذب در نوجوانان رشد می‌کنند.

لذا اگر می‌خواهیم این نیاز حقیقی خود را نشان بدهد، باید چتری تحت عنوان نیازهای کاذب را بر سر فرزند خود نیندازیم.

راهکارها:

الف. مدیریت مکان ها

برای این‌که گرایش به معنویات از جمله توجّه به نماز و اهل بیت در فرزندان ما زیاد شود، اوّلین کاری که ما باید انجام دهیم این است که محیط‌هایی را که فرزندان ما در آن قرار می‌گیرند، یک مقدار مدیریت کنیم. در این زمینه چند نکته مهم باید رعایت شود:

  1. ۱. تأثیر دیدن در تربیت دینی

یک نکته این است که فرزندان ما براساس آنچه که می‌بینند تربیت می‌شوند. وقتی بچّه ها در اطراف خود انسان‌های نماز خوان را می‌بینند، بخشی از تربیت محقّق می‌شود. به عنوان مثال، اگر در مدارس معلّمین و مدیران در نمازخواندن پیشتاز باشند و دوستان فرزندان ما نیز اهل نماز باشند، آنها با دیدن این نمونه‌ها اهل نماز خواهند شد.

انسان‌ها براساس آنچه که می‌بینند، تأثیر می‌پذیرند و تربیت می‌شوند. این امر در زمینه مدگرایی نیز صادق است؛ چرا که یک فرد وقتی به سمت مدگرایی می‌رود که آن را می‌بیند و بعد از دیدن، از آن تبعیت و تقلید می‌کند.

  1. ۲. تأثیر شنیدن در تربیت دینی

دومین نکته این است که فرزندان طبق آنچه که می‌شنوند، تربیت می‌شوند. ما باید در مورد این موضوعات با فرزندان خود صحبت کنیم؛ امّا نه به صورت آمرانه؛ زیرا نوجوان به دلیل حسّ استقلال‌طلبی که دارد در مقابل امر و نهی زیاد والدین مقاومت می‌کند. لذا ما باید بسیار دوستانه و با جملات عاطفی با فرزند خود صحبت کنیم.

گاهی می‌توانیم برای فرزند خود یک روایت بگوییم. باید توجّه داشت که روایات نور هستند؛ چون کلام اهل بیت علیهم السّلام است و کلام اهل بیت، کلام خداست؛ لذا گفتن این کلمات و روایات و آیات الهی به فرزندان می‌تواند در این زمینه‌ اثرات مثبتی بگذارد و آن‌ها را تربیت کند.

  1. ۳. تأثیر گفتن در تربیت دینی

گاهی فرزندان ما براساس آنچه که می‌گویند تربیت می شوند. در  دین مبین اسلام ‌نیز به کلمات و حرف ها خیلی توجّه شده است.

از امام صادق علیه السّلام آمده است که فرمودند: «مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ وَ هُوَ شَابٌّ مُؤْمِنٌٌ اخْتَلَطَ الْقُرْآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ»[۱]؛ وقتی یک جوان قرآن می‌خواند، قرآن با گوشت و خون او آمیخته می‌شود. در حقیقت قرآن خواندن روی این فرد اثر می‌گذارد.

ما در روایات و توصیه‌ها‌ی بزرگان داریم که چقدر خوب است هر انسانی ۴۰ حدیث را حفظ کند. برای تقویت این کار بد نیست که ما به فرزندان خود در صورتی که روایت حفظ کنند، هدیه ای بدهیم و او را تشویق کنیم.

ب. تقویت اصول دین در نوجوان

برای اینکه فرزندان ما خصوصاً در سنّ نوجوانی اهل نماز باشند، ما باید یک مقدار آگاهی آن‌ها را در زمینه اصول دین تقویت کنیم. درست است که نماز را به عنوان ستون دین و عمود دین مطرح می‌کنند؛ امّا نماز از فروع دین ما است و دلیل آن هم این است که یک اصل و ریشه می‌خواهد که آن را ایجاد شود.

شناخت، منشاء احترام است!

مثلاً وقتی من کسی را به عنوان رئیس قبول داشته باشم، به او احترام می‌گذارم؛ ولی اگر اصلاً ندانم که او چه کسی است، ممکن است پیش بیاید که به او بی‌احترامی‌ کنم و بعد متوجّه شوم که او فلان رئیس بوده است.

در ماجرایی از تاریخ نقل شده است که روزی مالک اشتر از کوچه‌ای رد می‌شد، جوانی برای تمسخر ایشان و خندیدن دوستانش روی جناب مالک زباله ریخت. یک نفر آمد و گفت: آیا تو او را نمی‌شناختی؟ او سردار لشکر آقا امیر المؤمنین علیه السّلام است. جوان به وحشت افتاد و دنبال جناب مالک دوید تا از او عذرخواهی کند.

وقتی انسان کسی را می‌شناسد، به او احترام بیشتری می‌گذارد و توجّه بیشتری به او می‌کند؛ بنابراین ما باید خدا را به فرزندانمان بشناسانیم. این شناخت منجر می‌شود که فرزندان ما عبادات و ارتباط خود با خدا را بیشتر جدّی بگیرند.


[۱]– الکافی، ج ۲، ص ۶۰۳٫