در منابع موجود اهل سنت، عموماً فراتر  از  بیان عدد امامان، اطلاعات بیشتری دربارۀ مصادیق ائمه علیهم السلام  ذکر نشده و نهایتاً به قرشی بودن آنان از جهت نسب و قبیله اشاره شده است. البته در لابلای احادیث اهل سنت، صفات متعددی برای امامان حق و امامان جور بیان شده که از این طریق می توان مصادیق حقیقی امام را از مصادیق دروغین آن تمیز داد؛ اما در کتاب های شیعه، شواهد روایی متعددی حاکی از آن است که پیامبر اکرم صل الله علیه وآله ، اوصاف ائمه علیهم السلام  را به مراتب دقیق تر معین کرده اند. در برخی از  این  روایات (مانند حدیث لوح و حدیث خضر)، به اسامی امامان تصریح شده است؛ اما چرا روایاتی که حاوی نام ائمه بوده است، هیچ گاه شهرت پیدا نکرده و همه گیر نشدند؟
توجه به فضای حاکم بر حدیث در قرن اول و عدم تمایل حاکمان بنی امیه به پخش احادیث فضائل[۵] نشان می دهد نقل این قبیل احادیث در چنان بستری، جرمی نابخشودنی تلقی می شد؛ چراکه تعیین مصادیق امامانِ به حق، به منزلۀ نفی مشروعیت حاکمان و داخل دانستن آنان در جرگۀ امامان جور بود.[۶] از سوی دیگر حاکمان غاصب علاوه بر تلاش برای جلوگیری از نشر این اخبار، کوشیدند تا احادیثی در مقابل این احادیث ساخته و منتشر کنند.[۷] افزون بر آن  تعلّق بسیاری از راویان متقدم به جریان عثمانی در سدۀ نخست هجری، جریان غالب اهل حدیث در بسیاری از بلاد را شکل می داد، علت دیگری بود که این اخبار شایع نشود.[۸] در بین شیعیان نیز با توجه به شرایط سخت سیاسی _ به ویژه بعد از واقعۀ عاشورا _  امامان علیهم السلام  توصیۀ شدیدی به حفظ و کتمان اسامی می کردند[۹] تا احادیث حاوی نام امامان، در بین شیعیان به مثابۀ یک راز حفظ شود. طبق برخی شواهد، شیعیانِ آگاه از مسئله نیز با پایبندی کامل به وظیفۀ دینیِ تقیه، می کوشیدند تا این احادیث به دست نااهلان نیفتد؛[۱۰] تا جایی که طبق نظر برخی محققان، آنان حتی از نگارش این احادیث خاص، به صورت روشن و  واضح، در کتابهای حدیثی خود نیز اجتناب کرده و سعی می کردند تا حد ممکن احادیث ثبت شده جلب توجه نکند.[۱۱] ازاین رو طبیعی بود که حتی برخی از اصحاب ائمه نیز نسبت به اسامی امامان پَسین، اطلاع یا اطمینان کافی نداشته باشند.[۱۲]
درهرحال، با سپری شدن دوران حضور امامان و آغاز دورۀ غیبت، اخبار دوازده امام با اوصاف عمومی یا خاص آنان، به تدریج از اخباری با کارکرد اِخبار از غیب، به نصوصی در اثبات نظریۀ شیعیان دوازده امامی بدل شد؛ به ویژه آن که در بین دیگر فرقه ها، یافتن مصادیق آن اخبار پر از ابهام و تردید بود. درست در همین برهه بود که شیخ کلینی، نعمانی و… به نگارش ابواب روایی در نقل این روایات دست زدند تا با استناد به اخبار پیشین پیامبر  و  ائمۀ اطهار علیهم السلام ، بر دوازده امام که به نوعی صحت آن با آغاز غیبت کبرا تأیید شده بود، حقانیت شیعۀ اثناعشری را نشان دهند.
پس از استناد شیعیان اثناعشری به این اخبار، به مرور، برخی از مخالفین به فکر پاسخ افتادند و  به عنوان اولین راه  حل، بر  این اخبار اعتراضاتی را  وارد  کردند. به نظر می رسد زیدیان مهم ترین گروه از اشکال کنندگان بوده اند. آنان در ابتدا تلاش کردند که اصالت روایات دال بر امتداد ائمه از نسل امام حسین علیه السلام  را زیر سؤال ببرند. ازجمله اشکالات مطرح شده این بود که اگر صحابه و برخی راویان سنی و زیدی، این اخبار را نقل کرده اند، چرا خود به مضمون آن عمل نکردند و شیعه نشده اند؟! همچنین مدعی شدند که این روایات همگی ضعیف اند، چراکه در سند آن ها، راویان غیرموثق قرار دارند.[۱۳] این اشکالات به نگارش آثاری مستقل از سوی برخی علمای شیعه چون شیخ صدوق، خزاز قمی و ابن عیاش جوهری منجر شد تا با جمع آوری روایات اهل سنت و استناد به احادیث برون فرقه ای، اصالت بشارت به ائمۀ اثناعشر علیهم السلام  و دلالت آن بر دوازده امام شیعه را نشان دهند.
در دوران معاصر، برخی از شیعه پژوهان نیز به این مسئله علاقه مند شده و با مقایسۀ داده های ابوابی از کتاب های باقی ماندۀ امامیه از قرن دوم و سوم که دربارۀ دوازده امام سامان یافته بود، با نگاشته های قرون بعدی در باب تطور فکر شیعۀ امامیه پس از غیبت، به نظریه پردازی پرداخته اند.[۱۴] در گفتار آنان محورهای گوناگونی از اشکالات – برخی متکی بر اخباری خاص و برخی عام تر-  به چشم می خورد؛ اما عمدۀ اشکالات همان مواردی است که در کتاب های زیدیه آمده است و محدثین شیعه از دیرباز بدان پرداخته اند.[۱۵] امروزه، هرچند پژوهش های جدیدی در این باب قابل مشاهده است[۱۶] که برخی از سوالات را پاسخ می گوید، اما درعین حال زوایایی از این مباحث هم چنان نیاز  به پژوهش های بیشتر دارد.
آنچه به اختصار بیان شد، نشان می دهد اخبار دوازده امام علیهم السلام ، از موضوعات مهم در مباحث حدیثی اسلامی به شمار می رود و طیف های وسیعی از اندیشمندان از فرقه های گوناگون اسلامی گرفته تا خاورشناسان را به سوی خویش جذب کرده است. حوزه هایی از این موضوع، نیاز به پژوهش دارد که گفتارهای زیر از مجموعه مقاله های این شمارۀ فصلنامۀ امامت پژوهی، می کوشد در این مسیر گام بردارد:
اولین مقاله با عنوان دوازده امام در تورات: «نگاهی نو به بشارت ابراهیم در سفر پیدایش»، به پیشینۀ این بشارت در کتب مقدس پرداخته و به طور خاص با بررسی نسخه های کهن عبری و سریانیِ عهد عتیق، به بررسی بشارت خداوند به ابراهیم در آیۀ ۱۷: ۲۰ از سفر تکوین می پردازد.

مقالۀ دوم: «رمزگشایی از تشبیه عددی ائمه به نقبای بنی اسرائیل: در حدیث نبوی کعده نبقاء بنی اسرائیل» نیز با کاوش در سنت دوازده منتخب در ادیان ابراهیمی و با بررسی موردی جایگاه نقبای بنی اسرائیل با استفاده از آیات تورات و قرآن، سعی در رمزگشایی از حدیث معروف پیامبر دارد که در پاسخ سؤال از عدد ائمه فرمودند: «الاثناعشر، کعده نقباء بنی اسرائیل».
مقالۀ سوم: «حدیث بشارت رسول خدا به دوازده امام در متون اهل سنت»: به جست وجو و بررسی شواهدی می پردازد که حاکی از جلوگیری از نقل صحیح و کامل بشارت پیامبر به امامان پس از خود است که محتملا شامل ویژگی های دقیق تری از این امامان بوده است. البته همان طور که گفته آمد، برخی از این ویژگی ها، در لابلای احادیث باقی مانده در میراث اهل سنت قابل پی جویی است که مقالۀ چهارم: «شناخت و تمییز امامان حقّ از امامان جور بر پایۀ شاخصه ها با محوریت ائمۀ اثناعشر»، متکفل این امر است.
مقالۀ پنجم: «بررسی قدمت احادیث دوازده امام در الکافی»، با منبع یابی روایات باب «الائمه اثناعشر» در الکافی، اصالت و قدمت داده های این باب را محک زده و برخی از اشکالات مطرح شده دراین باره را پاسخ می گوید.
دو مقالۀ آخر به طور خاص به اشکالات مرتبط با دو روایت از همین باب پرداخته اند. مقالۀ ششم: جستاری در باور زیدیه متقدم به اخبار امامان اثنا عشر؛ نمونۀ موردی ابوالجارود، با بررسی شواهد تاریخی متعدد، سعی در راستی آزمایی گزارش ابوالجارود از حدیث لوح (حدیث نهم این باب) داشته و  از  این رهگذر، تصور  مرسوم  از  باور  زیدیان متقدم را به چالش کشیده است. علاوه بر این، حدیث نخست از این باب الکافی نیز با پرسش های گوناگونی مواجه شده است. مقالۀ هفتم و آخر: حدیث شهادت خضر بر دوازده امام: بررسی اصالت و نحوۀ انتقال از اصول اولیه به جوامع حدیثی، با روش شناسی برقی در بخش کتاب العللازالمحاسن، کوشش کرده است تا به چرایی تفاوت های سندی و متنی نقل این حدیث در المحاسن با الکافی و دیگر منابع نقل این خبر بپردازد.
در انتها یادآور می شویم که این پرونده فتح بابی است برای بازخوانی تاریخ اعتقاد به دوازده امام علیهم السلام  و مسائل مرتبط با این بشارت ابراهیمی و نبوی که در کتاب های متکلمین عمدتاً در صدر ادلۀ اثباتی تشیّع قرار داشته است؛ بنابراین تمامی نظرات تکمیلی و انتقادات خوانندگان گرامی را پذیراییم. 

 


پی نوشت ها :

[۱]دانشجوی دکترای قرآن وحدیث دانشگاه تهران،دبیرعلمی پروندهghandehari@ut.ac.ir.
. McKnight, Scot. “Jesus and the Twelve”. Bulletin for Biblical Research, Vol.11, pp.203-232, 2001
[2]. ر.ک: آل طه، سید حسن، جامع الاثر فی امامه الائمه الاثنی عشر علیه السلام  الباب الخامس؛ صافی گلپایگانی، لطف الله،منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر، فصل اول.
[۳]. ر.ک: نرم افزار جوامع الکلم. صحابۀ راوی این روایت، جابر بن سمره، عبدالله بن مسعود، أبی جحیفه وهب بن عبدالله، عبدالله بن عمر، عبد الله بن عمرو بن العاص السهمی، جابر بن عبدالله انصاری و سمره بن جناده (پدر جابر بن سمره) هستند.
[۴]. طبق نقل های نعمانی (الغیبه، ۵۷_۱۱۰): ۴ صحابی؛ طبق نقل های خزاز (کفایه الاثر، سرتاسر): ۲۸ صحابی؛ طبق نقل های صدوق (الخصال، ۲/۴۶۶_ ۴۸۰): ۱۰ صحابی و طبق نقل های ابن عیاش جوهری (مقتضب الاثر، سرتاسر): ۱۲ صحابی.
[۵]. ر.ک: مقدمۀ سید عبدالعزیز طباطبایی بر کتاب فضائل امیرالمؤمنین از احمد بن حنبل.
[۶]. به عنوان تنها یک نمونه، ر.ک: جوهرى بصرى، احمد بن عبد العزیز، مقتضب الأثر، ۴۳٫
[۷]. برای آگاهی از تعدادی از احادیث جعلی این باب، ر.ک: دینوری، عبدالله بن مسلم بن قتیبه، عیون الأخبار، ۱/۳۰۲٫
[۸] . به عنوان نمونه عمرو بن ثابت از اصحاب امام باقر علیه السلام ، برخی از احادیث نصوص را روایت کرده است؛ اما طبق نقل محمد بن حبان (د.۳۵۴ هـ) احادیث او بایکوت می شده است (المجروحین، ۶۲۵)؛ از همین رو طبیعی است که عموم اخبار حاوی نام ائمه نیز در منابع فعلی شیعه از طرق عمدتاً علوی نقل شده باشد. ر.ک: صحابیان و تابعین راوی احادیث حاوی نام ائمه در مقتضب الاثر که عمدتاً علوی هستند.
[۹]. برای دیدن نمونه هایی از سفارش امامان به مخفی نگه داشتن نام وصی، ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ۱/۳۰۸، ح ۴؛ ابن بابویه، علی بن حسین، الإمامه و التبصره من الحیره، ۶۶؛ ابن بابویه، محمد بن علی،کمال الدین،  ۱/۲۵۳؛ همو،من لا یحضره الفقیه،  ۴/۴۱۳؛ خزاز رازی، علی بن محمد،کافیه الاثر، ۲۵۵٫
[۱۰]. ناقلین روایات ائمۀ اثناعشر علیهم السلام  در برخی موارد برای حفظ سرّ، به حذف نام ائمه علیهم السلام  می پرداختند. برای نمونه ر.ک: ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ۱/۲۸۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، همان، ۳/۳۲۵ و ۷/۳۴؛ برقی، احمد بن محمد،محاسن، ۱/۴۴، ح ۵۸٫
[۱۱]. محمد علی امیرمعزیدر برخی نگاشته های خود به تاکتیک های تقیه ای و روش «تبدید العلم» در ثبت احادیث این باب و نیز احادیث مهدویت توجه داده است، مانند: همو، The Divine Guide in Early Shi’ism، ۱۰۳_۱۰۴ و ۲۱۳، پاورقی ۵۳۷ و همو، صفار قمی و کتاب بصائرالدرجات؛ امامت پژوهی، ۴/ ۱۰۲، پاورقی ۳٫ البته نویسنده با تحلیل های او دربارۀ احادیث معارض، موافق نبوده و آن ها را ناشی از خطای راویان و مستنسخین می داند.
[۱۲]. البته روشن است که در آن زمان، دانستن اسامی امامانِ بعد، جزء ضروریات دینی نبوده و ندانستن آن نیز به اعتقادات یک شیعه ضربه ای وارد نمی کرده است.
[۱۳]. به عنوان نمونه، ر.ک: اشکالات نقل شده از زیدیان در: ابن بابویه، محمدبن علی،کمال الدین، ۱/۶۷ و ۶۸٫
[۱۴]. ظاهراً اولین فرد از محققین غربی که نوظهور بودن عقیده به دوازده امام در شیعۀ امامیه را مطرح کرده است، ویلیام مونتگومری وات، کشیش مسیحی معاصر است (به نقل از رحمتی، محمد کاظم، غیبت صغری و نخستین بحران های امامیه، تاریخ اسلام، ۲۵/۳۵_۸۲):
W. Montgomery Watt, The Majesty That Was Islam (London,1976) pp:169-170
بعد از وی،اتانکلبرگدرمقالۀ از امامیه تا اثنی عشریه، ایننظریهرابسطدادهاست (Kohlberg, From Imāmiyya to Ithnā-’ashariyya. گفتنی است این مقاله به طور مستقل نقد شده است؛ ر.ک: الویری، محسن، نقد نظریه ای در پیدایش شیعۀ اثنی عشری، مجلۀ دانشگاه امام صادق علیه السلام ، شمارۀ اول.) در ادامه، مدرسی طباطبایی نیز کوشیده است تا شواهد معارض با این نظریه را توجیه نماید. ر.ک:
 Modarressi Tabatabai, Hossein, Crisis and Consolidation in
. the Formative Period of Shi`ite Islam, pp 99-102
[15]. مفید، محمد بن محمد،المسائل الجارودیه، ۳۵؛ خزاز رازی، علی بن محمد، همان، ۳۰۴_۳۰۷
[۱۶]. به عنوان یک نمونه از تحقیقات جدید دربارۀ نقل های سنی این حدیث: ر.ک: مصلایی پور یزدی، عباس و امرایی، رحیم؛ تحلیل انتقادی شروح و تفاسیر حدیث «یَکُونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَه»، دو فصلنامۀ مطالعات قرآن و حدیث، و برای نقل های شیعی، ر.ک: وهابی، محمدرضا، منابع احادیث اثناعشر در کتب شیعه از سه قرن نخست، علوم حدیث،  شماره ۱_۲ (پیاپی ۶۰). آندره نیومن نیز، برخی تحلیل های شیعه پژوهان غربی را دربارۀ نقل های شیعی این حدیث به نقد کشیده است. ر.ک: The Formative Period of Twelver Shiism, p. 66, 84-5, 150 (این کتاب با مشخصات زیر ترجمه شده است: نیومن، آندره جی، دورۀ شکل گیری تشیع دوازده امامی، شیعه شناسی، قم، ۱۳۸۶)
 

فهرست منابع :
آل طه، سید حسن، جامع الاثر فی امامه الائمه الاثنی عشر علیه السلام ، ۱ جلد، تهران، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۹٫
ابن بابویه، على بن حسین، الإمامه و التبصره من الحیره، مدرسه الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشریف _ قم، چاپ: اول، ۱۴۰۴ ق.
ابن بابویه، محمد بن علی (صدوق)، الخصال، جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۲
______________، کمال الدین و تمام النعمه، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۹۵ ق.
______________، من لا یحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۳ ق.
ابن حبان، محمد، کتاب المجروحین، دار البارز، مکه، بی تا
ابن  حنبل ، احمد بن  محمد‏‫، فضائل أمیر المومنین علی بن أبی طالب علیه السلام، با تحقیق و تعلیق و مقدمه: عبدالعزیز طباطبایی، دارالتفسیر، چاپ اول، قم، ۱۴۳۳ق.
الویری، محسن، نقد نظریه ای در پیدایش شیعه اثنی عشری، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق، سال اول، شماره دوم، ۱۳۷۴
امیرمعزی، محمدعلی، صفار قمی و کتاب بصائر الدرجات؛ امامت پژوهی، شمارۀ۴، زمستان ۱۳۹۰٫
برقی، أحمد بن محمد بن خالد، المحاسن، تحقیق جلال الدین محدث، دار الکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۷۱
جوهرى بصرى، احمد بن عبد العزیز، مقتضب الأثر فی النصّ على الأئمه الإثنی عشر، انتشارات طباطبایى _ قم، چاپ: اول، بى تا.
خزاز رازى، على بن محمد، کفایه الأثر فی النصّ على الأئمه الإثنی عشر، بیدار _ قم،
۱۴۰۱ ق.
دینوری، عبد الله بن مسلم بن قتیبه، عیون الأخبار، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۸ ق.
رحمتی، محمد کاظم، غیبت صغری و نخستین بحران های امامیه، تاریخ اسلام،
 ۲۵/۳۵_۸۲
صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر فی أحوال الإمام الثانی عشر، قم، دفتر آیت الله صافی، ۱۳۸۰ ش.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ ق.
مصلایی پور یزدی، عباس و امرایی، رحیم؛ تحلیل انتقادی شروح و تفاسیر حدیث «یَکُونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَه»، دو فصلنامۀ مطالعات قرآن و حدیث، سال هفتم، شماره ۱ (پیاپی ۱۳)، پاییز و زمستان ۱۳۹۲٫
مفید، محمد بن نعمان، المسائل الجارودیه، الموتمر العالمی للشیخ المفید _ قم، چاپ: اول، ۱۴۱۳ق.
نعمانی، محمد بن إبراهیم، الغیبه، نشر صدوق، تهران، ۱۳۹۷ ق.
وهابی، محمدرضا، منابع احادیث اثناعشر در کتب شیعه از سه قرن نخست، علوم حدیث، سال شانزدهم، شماره ۱_۲ (پیاپی ۶۰)، بهار و تابستان۱۳۹۰٫
Amir-Moezzi, Mohammad Ali, The Divine Guide in Early Shi’ism: The Sources of Esotericism in Islam, David Streight, tr, Albany: State University of New York Press, 1994.
Kohlberg, Etan, From Imāmiyya to Ithnā-’ashariyya, Bulletin of the School of Oriental and African Studies, Volume 39, Issue 03, October 1976.
McKnight, Scot. “Jesus and the Twelve”. Bulletin for Biblical Research, Vol.11, pp.203-232, 2001
Modarressi Tabatabai, Hossein, Crisis and Consolidation in the Formative Period of Shi’ite Islam: Abu Ja’far ibn Qiba al-Razi and his Contribution to Imamite Shi’ite Thought, Princeton: The Darwin Press, 1993.
Newman, Andrew, The Formative Period of Twelver Shi’ism: Hadith as Discourse Between Qum and Baghdad; Richmond: Curzon, 2000.
Montgomery Watt, William, The Majesty That Was Islam, London, 1976.
نرم افزار جوامع الکلم، نسخه ۴، ۵٫