به حول و قوۀ الهی و تحت عنایات حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، در این مقاله (به اختصار)، به برخی از شبههایِ وهابیت پاسخ داده شده است. برای مشاهدۀ پاسخ تفصیلی، می توانید به سایت های مندرج در پایان هر سؤال، مراجعه کنید.
- آیا دین اسلام توسل به صالحان را پذیرفته است، با چه شرایطی؟
- آیا توسل به انبیا و اولیا، که از دنیا رفتهاند، مفید و عین توحید است؟
- چه دلیلی بر مشروعیت زیارت قبور داریم ؟
- آیا تبرک جستن به آثار اولیای خدا شرک محسوب می شود؟
- آیا توسل به معصومان علیهم السلام شرک است؟
- آیا هر حاجتی را از هر نقطه از جهان از اهلبیت علیهم السلام درخواست کنیم، همان موقع میشنوند؟
آیا دین اسلام توسل به صالحان را پذیرفته است، با چه شرایطی؟
پاسخ: بله.
۱ – ۱ – وسیله بودن آن چیز از طریق کتاب و سنت برای نیل به مقاصد دنیوی یا اخروی ثابت شود.
۱ – ۲ – هیچ گونه اصالت و استقلالی برای اسباب و وسایل، قائل نشویم و تأثیر آنها رامنوط به اذن و مشیت الهی بدانیم.
مانند: توسل به دعای صالحان
توسل به ساحت پیامبران و اولیای خاص خداوند برترین نوع توسل است، تا برای انسان از درگاه الهی دعا کنند.
توسل در قرآن نمونههایی دارد که به دو مورد اشاره می کنیم:
قرآن مجید به کسانی که بر خویشتن ستم کردهاند (گنهکاران) فرمان میدهد که سراغ پیامبر بروند و در آن جا، هم خود طلب مغفرت کنند، هم پیامبر برای آنان طلب آمرزش کند و نوید میبخشد که: در این هنگام، خدا را توبه پذیر و رحیم خواهند یافت:
«مَا أَرْسلْنَا مِن رَّسولٍ إِلا لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظلَمُوا أَنفُسهُمْ جَاءُوک فَاستَغْفَرُوا اللَّهَ وَ استَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَّحِیما»[۱]
طبق فرموده قرآن، فرزندان یعقوب علیه السلام از پدر خواستند بابت گناهانشان از خدا برایشان آمرزش طلبد و یعقوب علیه السلام نیز درخواست آنان را پذیرفت و وعدهی استغفار داد:
«قَالُوا یَأَبَانَا استَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَطِئِینَ*قَالَ سوْف أَستَغْفِرُ لَکُمْ رَبی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»[۲]
آیا توسل به انبیا و اولیا، که از دنیا رفتهاند، مفید و عین توحید است؟
پاسخ: برای پاسخ به این سؤال یا ایراد، دو نکته را یادآور می شویم:
الف) حتی اگر فرض کنیم شرط توسل به نبی یا ولی، حیات داشتنِ آنهاست، توسل به انبیا و اولیایِ الهی پس از مرگ آنان، کاری غیر مفید خواهد بود، نه مایه ی شرک. این نکتهای است که غالباً از آن غفلت می شود و میانگارند که حیات وموت، مرز توحید و شرک است! در حالی که بر فرض پذیرفتنِ چنین شرطی، زنده بودن شخص نبی و ولی، ملاک مفید و غیر مفید بودن توسل خواهد بود، نه مرز توحیدی و شرک آمیز بودن عمل!
ب) مؤثر و مفید بودن توسل دو شرط بیشتر ندارد:
۱– ۱ – فردی که به وی توسل می جویند، علم و شعور و قدرت داشته باشد.
۱ – ۲ – میان توسل جویندگان و او ارتباط برقرار باشد.
در توسل به انبیا و اولیایی که از جهان در گذشتهاند، هر دو شرط فوق به دلایل روشن عقلی و نقلی تحقق دارد.
وجود حیات برزخی، یکی از مسائل مسلّم قرآنی و حدیثی است، که در جای خود به اثبات رسیده است.
در جایی که به تصریح قرآن، شهدای راه حق حیات و زندگی دارند،مسلّماً پیامبران و اولیای خاص الهی، که بسیاری از ایشان نیز شهید شدهاند، از حیاتِ برتر و بالاتری دارند.
یکی از دلایل وجود ارتباط میان ما و اولیای الهی این است که: امیرمؤمنان علی علیه السلام آنگاه که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم را غسل می داد، به او چنین گفت: «بابی انت و امی یا رسول الله لقد انقطع بموتک ما لم ینقطع بموت غیرک من النبوه والانباء و اخبار السماء… بابی انت و امی اذکرنا عند ربک و اجعلنا من بالک؛ پدر ومادرم فدای تو باد ای رسول خدا، با مرگ تو چیزی منقطع شد، که با مرگ دیگران قطع نشده بود: با مرگ تو، رشته نبوت و وحی گسسته شد… پدر و مادرم فدای تو باد، ما را نزد خدایت به یادآور و ما را به خاطر داشته باش.»
گفتنی است که توسل به انبیا و اولیا صورت های مختلفی دارد، که مشروح آن در سایت های زیر موجود است:
http://tohid.ir/index.php/page,538A2288.html
http://www.hajij.com/fa/1390-02-02-17-15-39/religious/55
چه دلیلی بر مشروعیت زیارت قبور داریم ؟
پاسخ: با توجه به کتاب و سنت و فعل صحابه به این پرسش پاسخ می دهیم:
الف( قرآن کریم:
«وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ الله وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ الله تَوَّابًا رَّحِیمًا؛[۳]اگر آنان وقتی به خود ستم میکردند، سراغ تو میآمدند و از خداطلب آمرزش میکردند و پیامبر هم برای آنان آمرزش میطلبید، خدا را توبهپذیر و مهربان می یافتند.»
این آیه به زیارت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم در حیات و ممات تشویق میکند؛ چنان که سُبکی میگوید: علما از این آیه عمومیت حکم در حیات و وفات پیامبر صل الله علیه و آله و سلم را استفاده کرده اند، چون طبق روایات، از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود: حَیاتی خَیرٌ لَکُمْ تحدثون و نحدث لکم و وفاتی خیر لکم تعرض علی أعمالکم…[۴]
ب) سنت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم
روایتها و حدیثهای بسیاری از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم در تشویق به زیارت قبر شریف خود نقل شده است: «مَنْ زَارَ قَبْرِی وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی؛ هرکس قبرم را زیارت کند، شفاعتِ من بر او واجب میشود.»[۵]
ج) فعل صحابه
«إنَّ عُمَرَ لمّا قدم المدینه من فتوح الشام کان أوّل مابدأ بالمسجد وسلّم عَلی رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ؛ عمر آنگاه که وارد مدینه شد، نخستین اقدامش این بود که به مسجد آمد و بر پیامبرخدا صل الله علیه و آله و سلم سلام و درود فرستاد.»[۶]
«إنَّ ابنَ عُمَرَ کان إذا قدم من سفرٍ دخل المسجد ثمّ اتی القبر فقال: السلام علیک یا رسول الله…؛ هرگاه عبداللهبن عمر از سفری باز میگشت، داخل مسجد میشد، سپس نزد قبر پیامبر صل الله علیه و آله و سلم میآمد و میگفت: سلام بر تو ای فرستاده خدا.»[۷]
برای مشاهده پاسخ تفصیلی رجوع کنید به:
http://hajj.ir/hadjwebui/library/wfViewBookPage.aspx?bookId=720 علیهم السلام pageId=2615
http://www.shamsa-co.org/ziyarat/about-ziyarat/588-ziyarat-sireye-ashab
آیا تبرک جستن به آثار اولیای خدا شرک محسوب می شود؟
پاسخ: تبرک جستن به آثار اولیاى خدا مسئله نیست که هم اکنون در میان گروهى از مسلمانان پدید آمده باشد، بلکه ریشههاى این رفتار را در تاریخ زندگانی رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم و صحابه آن حضرت مىتوان یافت.
نه تنها پیامبر گرامى صل الله علیه و آله و سلم و یاران وى، بلکه پیامبران پیشین نیز، بدین امر مبادرت مىورزیدند.
دلایل مشروع بودنِ تبرک به آثار اولیا از دیدگاه کتاب و سنّت:
۱ – ۱ – در قرآن کریم می خوانیم: هنگامى که یوسف صدیق، خود را به برادران خویش معرفى کرد و آنان را مورد بخشودگى قرار داد، فرمود:
«ذْهَبُواْ بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا»[۸]
پیراهن مرا با خود ببریید و بر صورت پدرم (یعقوب) افکنید تا دیدگانش بینا شود.
سپس مىفرماید:
« فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیرًا »[۹]
آن گاه که مژده دهنده آن پیراهن را بر رخسار او افکند، بینایىِ وى بازگشت.
این سخن گویاىِ قرآن، گواهی روشن بر تبرک جستن پیامبر خدا (یعقوب) به پیراهن پیامبرى دیگر (حضرت یوسف) است،
آیا مىتوان گفت رفتار این دو پیامبر گرامى از چارچوب توحید و پرستش خدا خارج بوده است؟!
۱ – ۲ – شکى نیست که پیامبر گرامى اسلام صل الله علیه و آله و سلم ، هنگام طواف خانه خدا، حجرالاسود را استلام مىفرمود یا آن را مىبوسید.
بخارى در صحیح خود مىگوید: مردى از عبدالله بن عمر درباره استلام حجر پرسید و او در پاسخ گفت: «رأیت رسول الله صل الله علیه و آله و سلم یستلمه و یقبّله. پیامبر را دیدم که حجرالاسود را استلام مىکرد و مىبوسید». پس اگر لمس کردن یا بوسیدنِ سنگى شرک به خدا بود، هرگز پیامبر صل الله علیه و آله و سلم که منادى توحید است به چنین کارى مبادرت نمى ورزید.[۱۰]
برای مشاهده توضیح به سایت های زیر مراجعه کنید:
http://www.nooreaseman.com/forum251/thread3614.html
http://www.fetrat.com/WFM_QuestionAnswer.aspx?FLD_ID=265
http://www.vahabiat.porsemani.ir/content/
آیا توسل به معصومان علیهم السلام شرک است؟
پاسخ: روی آوردن به درگاه این بزرگواران و برگزیدگانِ خداوند بدان معنا نیست که ما از خود آنها حل مشکل را مستقلاً طلب میکنیم، بلکه معتقدیم که این بزرگواران اگر کاری میکنند، به اذن خداوند است. اما وهابیها که به دلیل این دعاها و توسلها، نسبت شرک و کفر به ما میدهند، سخت در اشتباهند و معنای حقیقی و واقعی شرک و کفر را نفهمیدهاند؛ همانگونه که ماهیت توسل شیعه را ندانستهاند.
به هر حال، معتقدان به دعا و توسل، بزرگان و اولیا را شریک خدا نمیدانند، بلکه ایشان را به درگاه خداوند شفیع قرار میدهند؛ و به عبارت دیگر، ما همان اعتقادی را داریم که در آیه ۱۱۰ سوره مائده، درباره حضرت مسیح علیه السلام آمده است:
«وإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِىءُ الأَکْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَى بِإِذْنِی…»؛ هنگامیکه به فرمان من، از گل چیزی به صورت پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به فرمان من پرندهای میشد و به فرمان من کور مادرزاد و مبتلا به بیماریِ پیسی را شفا میدادی و نیز مردگان را به فرمان من زنده میکردی …
در این آیه شریفه، زنده کردن مردگان، شفای بیماران، آفرینش پرندگان، همه، به حضرت مسیح نسبت داده شده است، اما همه آنها با اذن و دستور خداوند متعال بوده است. شیعه نیز جز این نمیگوید و معتقد است که بزرگان و اولیای دین میتوانند به اذن و دستور خداوند کارهایی را که دیگران از انجام آن عاجزند، انجام دهند یا شفیع و واسطه بین بندگان و خدا بشوند، تا حضرت حق مشکلات بندگان را حل کند؛ بنابراین، دعا و توسل شیعه نه شرک است و نه کفر.
برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به:
http://www.hawzah.org/Hawzah/Questions/QuestionView.aspx?…
http://www.fetrat.com/WFM_QuestionAnswer.aspx?FLD_ID=381
http://www.rasekhoon.net/article/show-37304.aspx
آیا هر حاجتی را از هر نقطه از جهان از اهلبیت علیهم السلام درخواست کنیم، همان موقع میشنوند؟
پاسخ: آری. در هر زمان و مکانی که از اهلبیت علیهم السلام طلب حاجت بخواهیم، درخواست ما را میشنوند و به آن پاسخ میدهند. و این مطلب با دلایل ذیل قابل اثبات است:
الف) عرضه شدن اعمال امت بر پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم
اعمال امت همواره بر رسول خدا و سپس، بر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عرضه میشود و آن حضرت از تمام اعمال ما آگاه است.
تعرض علی أعمالکم فما رأیت من خیر حمدت الله علیه وما رأیت من شر استغفرت الله لکم. [۱۱]
ب) شاهد بودن پیامبر صل الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام بر امت
طبق آیات و روایتهای فراوان، رسول خدا و ائمه علیهم السلام ، شاهد بر اعمال امت هستند و اعمال همه را زیر نظر دارند و در روز قیامت، یکی از شاهدان خواهند بود و بر طبق آنچه دیدهاند، شهادت خواهند داد .
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً»[۱۲]
ج) سلام خطابیِ مسلمانان در نماز
تمام مسلمانان در پایان نماز، به رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم سلام میدهند. اگر پیامبر خدا سلام آنها را نمیشنود، پس کار همه مسلمانان بیهوده است و اگر میشنوند، پس قطعاً توسلهای ِ ما را نیز میشنوند و به آنها پاسخ میدهند.
د) تسلط عزرائیل بر تمام جانداران
طبق روایتهای موجود، عزرائیل در آنِ واحد میتواند جان تمام افراد را بگیرد. طبق روایتهای دیگر، هر روز به تمام خانههایِ رویِ زمین سر میزند و تمام عالم همانند طشتی در برابر اوست و… .
«إن اللّه حوى الدنیا لملک الموت حتى جعلها کالطست بین یدی أحدکم فهل یفوته منها شئ.»
[۱۳] پاسخ تفصیلیِ این شبهه را می توانید در سایت های زیر ببینید:
http://www.fetrat.com/WFM_QuestionAnswer.aspx?FLD_ID=311
منبع: نشریه سراج منیر
[۱] نساء/ ۶۴
[۲] یوسف/ ۹۷و ۹۸
[۳] نساء /۶۴
[۴] طرح التثریب، ص۲۹۷
[۵] السنن الکبری، ج۸، ص۴۴، ح ۱۰۴۰۶
[۶] شفاء السقام، ص۱۴۴
[۷] وفاء الوفا، ج۴، ص۱۳۶۰
[۸] یوسف، / ۹۳
[۹] همان، / ۹۶
[۱۰] صحیح بخارى، جزء۲، کتاب الحج، باب تقبیل الحجر، ص۱ ۱۵-۱۵۲
[۱۱] مجمع الزوائد، الهیثمی، ج ۹ ص ۲۴
[۱۲] احزاب/۴۵
[۱۳] الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۷۳، تفسیر الثعالبی، ج ۴، ص ۳۲۸، تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۴۶۶
پاسخ دهید