در برخی منابع روایی و تاریخی، اصل این جریان و دلیل آن با اندک تفاوت‌هایی ذکر شده است؛[۱] مانند این‌که ابن شهر آشوب (متوفای ۵۸۸ق) چنین نقل می‌کند:
ابن مهدى مامطیرى در کتاب «المجالس» گفته است: پیامبر(ص) به خسرو [پرویز] نوشت: «از محمّد، فرستاده خدا، به خسرو، پورِ هرمز. امّا بعد، اسلام بیاور تا به سلامت بمانى، و هر گاه چنین نکنی، پس جنگ با خدا و رسول او را اعلام کرده‌ای. درود بر کسى که از راه راست، پیروى کرد!».
چون نامه به خسرو رسید، آن‌را پاره کرد و بدان، بی‌احترامى نمود و گفت: این کیست که مرا به دین خود، فرا می‌خوانَد و نامش را پیش از نام من می‌آورد؟! و مُشتى خاک براى پیامبر(ص) فرستاد.
پیامبر(ص) فرمود: «خداوند، مُلک او را پاره پاره کند که نامه مرا پاره کرد! بدانید که به زودى، شما مُلک او را متلاشى خواهید کرد. و برایم مشتى خاک فرستاد؛ بدانید که به زودى، خاک او را تصرّف خواهید کرد».
و چنان شد که ایشان فرمود.
[۲]

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏۲۰، ص ۳۸۹، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق؛ طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج ‏۲، ص ۶۵۴، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق؛ ابن کثیر دمشقی‏، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج ‏۴، ص ۲۶۹، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج ‏۲، ص ۵۰۹، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.

[۲]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج ‏۱، ص ۷۹، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.