«… عرض کنم که حدود یک ماه بعد از پیروزی انقلاب به دنبال تحرکات ضد انقلابیون به سرکردگی «شیخ عزالدین حسینی»، روحانی نمای دغل کار و عامل جیرهخوار ساواک طاغوت در مهاباد، پادگان تیپ ۲ زرهی لشکر ۶۴ ارومیه در این شهر به محاصرهی ضد انقلاب در میآید. نقطهی آغاز بحران کردستان در حقیقت محاصرهی همین پادگان بود… همزمان با محاصرهی پادگان مهاباد، از طرف ارتش اعلامیهای با امضای «تیمسار ولی الله قرنی» اوّلین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی صادر می شود که مضمون آن از این قرار است:
«مردم! با ارتش همکاری کنید و از اطراف پادگان متفرق شوید.» لیبرالها فقط یک بار اجازهی خواندن اعلامیهی شهید قرنی را در رادیو میدهند و بعد از آن دیگر هیچ اعلامیه و خبری از قضایای کردستان به گوش مردم کشور نمیرسانند. آنها به هیچ وجه مردم را در جریان کلی قضایا قرار ندادند تا مردم بدانند چه روند خطرناکی در کردستان به وجود آمده است. هر چند این خود جزیی از سیاست کلی این آقایان برای به انحراف کشانیدن انقلاب و غصب و مسخ حکومت آتی اسلامی در کشور بود. در چنین وضعیتی بود که نهایتاً پادگان مهاباد که مملو از تجهیزات زرهی، توپخانه و پیاده – زرهی بود، کلاً خلع سلاح میشود. همزمان با خلع سلاح پادگان، حدود ۷ هزار قبضه اسلحهی سبک و تجهیزات مربوط به سلاحهای کالیبر سبک و نیمه سنگین که شامل انواع خمپارهانداز، آر. پی. جی، کالیبر ۵۰ و دوشکا میشد، توسط دولت بعثی عراق از طریق مرز وارد ایران شده و در میان ضد انقلابیون توزیع میشود.[۱]
به قول از خود شهید، در هالهای از غبار، ص ۲۵ و ۲۶٫
[۱]. نوار مصاحبهی راوی اعزامی دفتر سیاسی سپاه به مریوان با احمد متوسّلیان، آبان ۱۳۶۰، سپاه مریوان، آرشیو مدارک صوتی مؤسسهی پژوهشی یگان نگاران.
پاسخ دهید