آیا این جمله صحیح است: «احادیث و اخباری که در مورد ثواب سوره‌های قرآن است، به جهت وجود اشخاصی که در آنها وجود دارد و در روایات این افراد را ملعون و دروغ‌گو دانسته‌اند، اطمینانی به صدور این روایات از ائمه نیست» (پی نوشت ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه ابراهیم محدث بندرریگی).

پاسخ اجمالی

بعد از بررسی روایاتی که شیخ صدوق در کتاب «ثواب الاعمال»، درباره ثواب سوره‌های قرآن نقل کرده است،[۱] در بیشتر آنها افراد ضعیفی مانند محمَّد بن حَسَّان‏ وجود داشته و تقریباً همه این احادیث، روایتی ضعیف‌ می‌باشند،[۲]ولی از طرفی این‌که تلاوت هر بخشی از قرآن دارای پاداش فراوانی است، موضوعی نیست که بتوان در آن تردید کرد، بلکه در خود قرآن نیز بدان توصیه شده است و از طرف دیگر با توجه به «اخبار من بلغ» می‌توان در انتظار پاداش‌های خاص وعده‌داده شده در این روایات نیز بود.
براساس «اخبار من بلغ»، چنانچه کسی به حدیثی – که در بردارنده ثوابی برای انجام یا ترک عملی است- دست یابد و برای نیل به آن ثواب، به مقتضای حدیث عمل کند، پاداش آن به وی داده می‌شود؛ هر چند حدیث، آن‌گونه که نقل شده، نباشد.
[۳]
ناگفته نماند؛ قرآن کتاب عمل است. از نظر اسلام باید به قرآن مجید به عنوان کتاب زندگی و یک مجموع کامل درس‌های انسان‌سازی نگاه کرد. کسانی که تنها به دنبال ثواب قرائت و تلاوت سوره‌های قرآن هستند، از برکات عمل به قرآن محروم می‌شوند.
[۴] بنابراین، این فضیلت و ثواب‌ها براى کسانى نیست که تنها الفاظ قرآن را بخوانند، و مفاهیم آن‌را به فراموشی سپارند، بلکه این عظمت به جهت محتواى عظیم سوره‌ها است. محتوایى بیدارگر ایمان‌بخش و مسئولیت‌آفرین و تقوازا که وقتى انسان در آن اندیشه کند و این اندیشه در اعمال او پرتوافکن گردد، خیر دنیا و آخرت را براى او به ارمغان می‌آورد.[۵]

 

 منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. نک: شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، ص ۱۰۴ – ۱۲۹، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.

[۲]. در این‌باره می‌توان به نرم افزار «اسناد شیخ صدوق»، تولید مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور، مراجعه کرد.

[۳]. نک: برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج ‏۱، ص ۲۵، قم، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق؛ خویی، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج ۲، ص ۳۱۸ – ۳۲۰، قم، منشورات مکتبه الداوری؛ مقاله «اخبار من بلغ».

[۴]. نک: «ثواب قرائت سوره‌های قرآن»، سؤال ۸۷۲.

[۵]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۱۸، ص ۳۱۱، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.