حکومت دینى در اصل با رهبرى معصومان  (علیهمالسلام) انجام مىگیرد که نقطه آغازین آن «امامت و رهبرى» پیامبر عظیمالشأن اسلام و سپس ائمه اهل بیت  (علیهمالسلام) است. در عصر غیبت نیز «ولى فقیه»؛ یعنى، کسى که جامع شرایط فتوا و رهبرى جامعه است، از جانب معصومان به رهبرى امت اسلامى نصب گردیده است و با وجود شرایط لازم، بر او است که به نیابت از ائمه اطهار (علیهمالسلام)«زعامت و رهبرى» امت را به دست گیرد.

بنابراین در عصر غیبت، حکومت دینى بدون «ولایت فقیه» معنا ندارد. سرّ آن نیز با کاویدن ویژگىهاى حکومت دینى و شرایط لازم حاکمان در اسلام، روشن مىشود. به عبارت دیگر همه امور در حکومت دینى، باید بر اساس احکام و قوانین الهى تنظیم شود. بنابراین حضور رهبرى دانا و توانا در تشخیص احکام الهى و قادر به انطباق آن بر نیازمندىهاى زمان و متعهد و پاىبند به هنجارهاى دینى، کاملاً روشن و بدیهى است. از این رو در روایتى از امیر مؤمنان (علیهالسلام)آمده است:

«شایسته زمامدارى کسى است که بر آن تواناتر و نسبت به احکام الهى در آن داناتر باشد».[۱] [۲]نیز از امام حسین (علیهالسلام) روایت شده است که: «سر رشته امور باید به دست عالمانى ربانى باشد که نسبت به احکام و حلال و حرام خدا وفادار و امین مىباشند».[۳]

 

پرسش و پاسخ های دانشجویی پیرامون حکومت دینی/ مؤلف:حمیدرضا شاکرین

دفتر نشر معارف


[۱] – «ان احق الناس بهذاالامر اقویهم علیه و اعلمهم بامرالله فیه»، نهجالبلاغه، خطبه ۱۷۳٫

[۲] – براى آگاهى بیشتر ر.ک: معرفت، محمدهادى، ولایت فقیه، ص ۱۶۵٫

[۳] – «مجارى الامور و الاحکام على ایدى العلماء بالله الامناء على حلال الله و حرامه»، مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۱۵، باب ۱۱٫