در این متن می خوانید:
      1. دیلمی گفته است:

دیلمی گفته است:

رسول خدا (ص) به خدمتکار امّ سلمه دستور داد و فرمود: جمع کن برای من آنان (همسران) را. پس آن خدمتکار، آنان را در منزل امّ سلمه، نزد رسول خدا (ص) گردآورد. حضرت به آنان فرمود: گوش فرا دارید که چه چیزی به شما می‌گویم! آنگاه با دست مبارکش به علیّ بن ابی طالب (ع) اشاره کرد و به آنان فرمود: این مرد، برادر من و وصیّ من و وارث من و قیام کننده به امر امّت و شما، بعد از من خواهد بود. بنابراین، دستورات او را اطاعت کنید و از نافرمانی‌اش بپرهیزید که اگر نافرمانی او کنید، هلاک خواهید شد.

سپس فرمود: ای علی! سفارش آنان را هم به تو می‌کنم و مادامی که اطاعت خدا کنند و مطیع تو باشند، آنان را نگاه دار و از دارایی‌ات بر آنان، انفاق کن و دستورهای خود را به آنان ابلاغ نما؛ از آنچه نمی‌خواهی، نهی و منعشان کن و هرگاه عصیان تو کردند، رهایشان کن (طلاقشان بده).

پس علی (ع) عرض کرد: ای رسول خدا! آن‌ها زن هستند و سستی و ضعف رأی در آنان، وجود دارد. رسول خدا (ص) فرمود: با آنان مدارا کن تا وقتی مدارا، بهتر باشد. پس هر کدام با تو مخالفت کرد، رهایش ساز؛ خدای متعال و رسول خدا (ص) از او، بری‌ء و بیزار است.

دیلمی گفته است: همه‌ی همسران حضرت (ص) سکوت کردند و چیزی نگفتند. جز عایشه که شروع به سخن کرد و گفت: ای رسول خدا! چنین نبوده است که ما را به چیزی وا دارید و مخالفت شما کنیم. پس حضرت به او فرمود: البته تو، امر مرا با شدیدترین وجهی مخالفت نموده‌ای. به خدا سوگند! این دستور و سفارش مرا نیز مخالفت خواهی کرد و بعد از من، عصیان او خواهی نمود و از خانه‌ای که تو را در آن ساکن کرده است، بیرون خواهی رفت در حالی که زینت کرده‌ای و گروه‌هایی از مردم، تو را در میان گرفته‌اند! بدین گونه با علی (ع) مخالفت خواهی کرد در حالی که به او ستم روا می‌داری و معصیت خدای متعال می‌کنی و در مسیر راهت، سگ‌های «حوأب» به تو، پارس خواهند کرد و بدون تردید، این واقعه روی خواهد داد.

سپس فرمود: بپاخیزید و به منازل خود بروید. و آنان، برخاستند و رفتند.

قال الدّیلمیّ:

ثُمَّ أَمَرَ (ص) خَادِمَهً لِأُمِّ سَلَمَهَ فَقَالَ: اجْمَعِی لِی هَؤُلَاءِ یَعْنِی نِسَائه فَجَمَعَتْهُنَّ لَهُ فِی مَنْزِلِ أُمِّ سَلَمَهَ، فَقَالَ لَهُنَّ: اسْمَعْنَ مَا أَقُولُ لَکُنَّ وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) فَقَالَ لَهُنَّ: هَذَا أَخِی وَ وَصِیِّی وَ وَارِثِی وَ الْقَائِمُ فِیکُنَّ وَ فِی الْأُمَّهِ مِنْ بَعْدِی فَأَطِعْنَهُ فِیمَا یَأْمُرُکُنَّ بِهِ وَ لَا تَعْصِینَهُ فَتَهْلِکْنَ لِمَعْصِیَتِهِ.

 ثُمَّ قَالَ: یَا عَلِیُّ أُوصِیکَ بِهِنَّ فأمسکن مَا أَطَعْنَ اللَّهَ وَ أَطَعْنَکَ وَ أَنْفِقْ عَلَیْهِنَّ مِنْ مَالِکَ وَ أْمُرْهُنَّ بِأَمْرِکَ وَ انْهَهُنَّ عَمَّا یُرِیبُکَ وَ خَلِّ سَبِیلَهُنَّ إِنْ عَصَیْنَکَ، فَقَالَ عَلِیٌّ (ع) یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهُنَّ نِسَاءٌ وَ فِیهِنَّ الْوَهْنُ وَ ضَعْفُ الرَّأْیِ، فَقَالَ: ارْفُقْ بِهِنَّ مَا کَانَ الرِّفْقُ أَمْثَلَ، فَمَنْ عَصَاکَ مِنْهُنَّ فَطَلِّقْهَا طَلَاقاً یَبْرَأُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْهَا.

 قَالَ: کُلُّ نِسَاءِ النَّبِیِّ قَدْ صَمَتْنَ فَمَا یَقُلْنَ شَیْئاً فَتَکَلَّمَتْ عَائِشَهُ فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا کُنَّا لِتَأْمُرَنَا بِشَیْ‏ءٍ فَنُخَالِفَهُ إِلَى مَا سِوَاهُ فَقَالَ لَهَا: بَلَى قَدْ خَالَفْتَ أَمْرِی أَشَدَّ خِلَافٍ وَ ایْمُ اللَّهِ لَتُخَالِفِینَ قَوْلِی هَذَا وَ لَتَعْصِینَهُ بَعْدِی وَ لَتَخْرُجِینَ مِنَ الْبَیْتِ الَّذِی خَلِّفُکِ فِیهِ مُتَبَرِّجَهً فِیهِ قَدْ حَفَّ بِکِ فِئَاتٌ مِنَ النَّاسِ فَتُخَالِفِینَهُ ظَالِمَهً لَهُ عَاصِیَهً لِرَبِّکِ وَ لَتَنْبَحَنَّکِ فِی طَرِیقِکِ کِلَابُ الْحَوْأَبِ أَلَا إِنَّ ذَلِکَ کَائِنٌ، ثُمَّ قَالَ: قُمْنَ فَانْصَرِفْنَ إِلَى مَنَازِلِکُنَّ فَقُمْنَ فَانْصَرَفْنَ.[۱]

 


[۱] . ارشاد القلوب: ۳۳۷، عنه البحار ۲۸: ۱۰۷٫