- سوال ۱ – آیا از آنجا که در روایات معروف لو لاالحجه ، لساخت الارض باهلها (اگر حجت نبود ، مسلما زمین ، ساکنانش را فرو می برد . ) (لو لا الحجه ) آمده است نه (لولا الامام ) آیا می توان از آن استفاده نمود که لازم نیست حجت خصوص امام باشد ، بلکه شامل نبی هم می شود ؟
- سوال ۲ – معنای این حدیث چیست که می فرماید : لو لاالحجه لساخت الارض باهلها . اگر حجت نبود ، قطعا زمین ، ساکنانش را فرو می برد .
- سوال ۳ – اگر غایت خلقت انسان ، وجود حجت است ، پس آیا باید در زمان هر انسانی حجت وجود داشته باشد ؟
سوال ۱ – آیا از آنجا که در روایات معروف لو لاالحجه ، لساخت الارض باهلها (اگر حجت نبود ، مسلما زمین ، ساکنانش را فرو می برد . ) (لو لا الحجه ) آمده است نه (لولا الامام ) آیا می توان از آن استفاده نمود که لازم نیست حجت خصوص امام باشد ، بلکه شامل نبی هم می شود ؟
(حجت ) کسی است که اعمال بندگان نزد اوست و او اعمال را پرورش داده و به خداوند متعال سوق می دهد ، و او امام است خواه نبی هم باشد مانند حضرت ابراهیم علیه السّلام و حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم ، و یا نبی نبوده و فقط امام باشد مانند ائمه اطهار علیهم السلام . خداوند متعال می فرماید : وجعلناهم ائمه یهدون باءمرنا ، و اوحینا الیهم فعل الخیرات . . . (انبیاء : ۷۲)
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می کردند ، و انجام دادن کارهای نیک را به ایشان وحی کردیم .
و نیز می فرماید : و جعلنا منهم ائمه یهدون باءمرنا لما صبروا (سجده : ۲۴)
و چون شکیبایی کردند برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می کردند .
منظور از کلمه (امر) در جمله (یهدون باءمرنا) همان (کن ) وجودی هر چیز است که در اواخر (سوره یس ) آن را بیان نموده و می فرماید : انما امره اذا اراد شیئا ، ان یقول له : کن فیکون (یس : ۸۲)
چون خداوند اراده کند که چیزی (را پدید آورد) ، تنها به آن می گوید که موجود شو . و آن چیز بی درنگ ، به وجود می آید .
و مقصود از هدایت در جمله (یهدون بامرنا) بیان فرمان الهی و (ارائه طریق ) نیست ؛ زیرا آنان نبی بودند و ارائه طریق می کردند ، بلکه منظر (ایصال الی المطلوب ) است ، و امام ، انسان و عمل او را به سوی خداوند متعال سوق می دهد .
سوال ۲ – معنای این حدیث چیست که می فرماید : لو لاالحجه لساخت الارض باهلها . اگر حجت نبود ، قطعا زمین ، ساکنانش را فرو می برد .
معنی تحت اللفظی آن مراد است ، زیرا غایت خلقت انسان ، رسیدن او به نهایت کمال است ، و این جز با وجود حجت امکان ندارد . و در غیر این صورت ، لغو بودن خلقت انسان پیش می آید .
سوال ۳ – اگر غایت خلقت انسان ، وجود حجت است ، پس آیا باید در زمان هر انسانی حجت وجود داشته باشد ؟
برای هر انسانی یک حجت باید باشد زیرا خلقت او بدون غایت نمی شود ، و اگر حجت نباشد ، یعنی غایت ندارد ، و صدور چنین فعلی از خداوند متعال محال است ؛ بنابراین ، بازگشت این مسأله به این است که فعل خداوند متعال غایت می خواهد .
به عبارت دیگر ، عالم انسانی که خلقت انسان است دارای کمال خاصی است که باید به آن کمال هدایت شود؛ و هدایت ، حجت می خواهد ، و اگر حجت از بین برود ، باید غایت از بین برود ، و اگر غایت از بین برود فعل خدا بی غایت می شود و لغویت در خلقت لازم می آید و صدور چنین امری از خدا محال است . خداوند متعال می فرماید : و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما الا بالحق (حجر : ۸۵)
ما آسمانها و زمین و موجودات میان آن دو را جز به حق و هدف دار ، نیافریدیم .
منبع: ۶۶۵ پرسش و پاسخ در محضر علامه طباطبایی قدس سره؛ نشر نهاوندی؛ مؤلف: محمدحسین رخشاد
پاسخ دهید