این حرکتی که انسان را به نماز وا میدارد، به روزه میکشاند، به جبهه میبرد، آدم به حرم آقا علیّ بن موسی الرّضا علیه السّلام کشیده میشود، کنار قبر شش گوشهی امام حسین علیه السّلام کشیده میشود، این حرکاتی که در انسان در کانونهای نور پیدا میشود علامت وجود ایمان باطنی است که این ایمان باطنی بسان حیات و زندگی است که جسم با آن متحرّک میشود. این حرکتهای سیر الی الله که انسان واجبات خود را انجام میدهد و در برابر محرّمات الهی قدرت دارد، در باطن خود را کنترل میکند، این گناه نکردن جلوهی ظاهری ندارد ولی در باطن اراده است، عزم است، این هم یک نوع عمل است، حرکت است. انسان تصمیم میگیرد غیبت نکند، انسان مصمّم میشود که دروغ نگوید، انسان اراده میکند که به نامحرم نگاه نکند، انسان اراده میکند مال حرامی که به عنوان هدیه یا رشوه میدهند قبول نکند، ربا نگیرد. این در ظاهر دیده نمیشود امّا در باطن یک کاری انجام شد، تصمیم گرفت و به تصمیم خود هم پایبند بود و عمل کرد.
این اطاعت، گاهی اطاعت در حدّ تصمیم باطنی است، گاهی عمل جوارحی است، ولی همهی اینها جلوههای ایمان قلبی است. اگر قلب نور داشته باشد انسان بسان یک درختی است که این درخت خشک نشده، زنده است، اگر زنده است شاخهی آن، برگ آن، میوهی آن به دیگری میرسد. امّا اگر ریشهی آن کنده شده بود درخت سر پا است ولی از آن برگ نمیبینید، نمیتوانید از آن میوه بچینید. مسئلهی ایمان امر قلبی است، امر باطنی است، ولی در عمل انسان نمو ایجاد میکند. انسان ساقه پیدا میکند، شاخه پیدا میکند، میوه پیدا میکند، منتها فرق او با میوههای زمینی، میوههای طبیعی این است که ممکن است هم ریشهی میوهی طبیعی خشک شود و هم ممکن است در اثر کهنسالی دیگر میوه ندهد. امّا انسان مؤمن «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماء * تُؤْتی أُکُلَها کُلَّ حین…».[۱] ایمان حیات ابد است و خدا حساب جاری اعمال مؤمن را بعد از مرگ او هم نگه میدارد.
[۱]– سورهی ابراهیم، آیات ۲۴ و ۲۵٫
پاسخ دهید