– یک دختر بچّهی شش هفت ساله، برای نماز او میخواستم بپرسم، چطور باید رفتار کنم؟ الآن میتوانم او را وادار کنم که نماز خود را بخواند یا صبر کنم تا نه سالگی که واجب شد؟ الآن نزدیک یک سال است گاهی وقتها او را وادار میکنم که با من نماز بخواند.
– قطعاً وادار کردن بچّهها به امور عبادی کار درستی نیست، بلکه ما باید زمینهی مناسبی را فراهم کنیم تا آنها گرایش به بحث نماز پیدا کنند. من عرض میکنم چطور. این مادر بزرگوار که دوست دارند دختر خوب ایشان اهل نماز شود و مشکلی هم نداشته باشد، باید ایشان را در فضاهای خوشایند قرار دهد. فضای خوشایند که میگوییم یعنی چطور؟ یعنی یک موقع به فرض این بچّه را بردارند بگویند مادر جان، بیا به مسجد برای نماز برویم. او را تنها هم نبرند، میبینند دختر ایشان زهرا خانم یک دوستی به نام فاطمه دارد، آنها خیلی با هم دوست هستند، همسال هستند، قرار بگذارند این دو نفر را با هم برای نماز خواندن ببرند. یا در مواقعی این فضا را در خانه ایجاد کنند، وقتی دوست او به خانه میآید آنها را ترغیب کنند، نه وادار، ترغیب کنند که آن روز با هم به مسجد رفتیم من چقدر لذّت بردم شما نماز خواندید، الآن هم دارند اذان میگویند، میخواهید شروع به نماز خواندن کنیم؟
– جذّابیتهای نماز را به او نشان بدهیم.
– بله. خود این میتواند زمینه را برای نماز خواندن بچّهها فراهم کند. نکتهای که خیلی در این گروه سنّی مهم است بچّهها را نباید از این سن در نماز خواندن به خود وابسته کنیم. چون میبینید در خیلی از نوجوانها مادر میگوید من باید دائم به او بگویم که وقت نماز است، دیر شد، الآن نماز تو قضا میشود، این مشکل ممکن است به وجود بیاید، چرا؟ چون این مادر از ابتدا فرزند را در نماز خواندن به خود وابسته کرده است. ایشان یک موقعی به دختر خود بگویند میدانی تو برای نماز ظهر و عصر خواندن پنج ساعت وقت داری، هر چه زودتر بخوانی بهتر است، ولی ایرادی ندارد تو در این پنج ساعت باید نماز خود را بخوانی. چون گاهی اوقات تعبیر من این است بعضی پدر و مادرها از خدا بیشتر سخت میگیرند.
خدا میگوید من برای نماز پنج ساعت وقت گذاشتم، این مادر میگوید باید اوّل وقت نماز بخوانی، او را در آن زمان محدود میکند. هر محدودیّتی برای بچّهها مقاومت ایجاد میکند، ولی وقتی من به فرزند خود میگویم دختر خوب من، تو در این پنج ساعت فرصت داری نماز خود را بخوانی میگوید پنج ساعت؟ چه خوب. خود این یک آرامش فکری و روحی به فرزند میدهد که تشویق به نماز میکند. پس قرار شد این مادر بزرگوار برای اینکه فرزند ایشان تشویق به نماز شوند اوّلاً او را محدود نکنند، دوماً از دوستان برای ترغیب کردن استفاده کنند، سوماً اینکه در محیطهای خوب ببرند، محیطهایی مثل مساجد، نماز جمعه که در آن محیطها وقتی بچّهها گروههای هم سال خود را میبینند بیشتر تشویق به نماز خواندن میشوند.
پاسخ دهید