سؤال: پسری دارم که کلاس سوم ابتدایی است؛ دو فرزند دختر دیگر هم داریم که بزرگ‌تر از او هستند. پسرم خیلی به مادر خود وابسته است و به شدّت او را دوست دارد؛ به حدّی که سعی می‌کند شب‌ها در کنار او بخوابد و حتّی نمی‌خواهد که مادر او به تنهایی به جایی برود ؛ امّا گاهی اوقات که می‌خواهد ابراز محبّت کند، از کلمات بد استفاده می‌کند و خیلی از اوقات به طور ناخواسته کلمات بدی را به کار می‌برد و به مادر خود توهین می‌کند. متأسفانه با من اصلاً بیرون نمی‌آید و هرچه او را تشویق می‌کنیم که به مسجد و یا جای دیگر برود، فایده‌ای ندارد و بیشتر می‌خواهد در خانه و در کنار مادر خود و یا با تلویزیون و کامپیوتر مشغول باشد. لطفاً راهنمایی بفرمایید.

جواب:

همانطور که در سؤال مطرح شد، این پسر نه ساله تنها دو خواهر دارد و برادری ندارد؛ از طرف دیگر با پدر خود هم به بیرون نمی‌رود؛ لذا او کاملاً در محیطی زنانه و دخترانه قرار گرفته است.

معمولاً فضاهایی که دخترانه است، پر از مهر و لطافت و آرامش است و دخترها معمولاً فضا را متعادل و تلطیف می‌کنند.

از طرف دیگر تلویزیون و کامپیوتر نیز عامل جذب کننده دیگری است که در مجموع، این عوامل باعث می‌شود که محیط خانه برای او جذابیّت زیادی داشته باشد و حضور در خانه برای او لذّت بخش‌تر از محیط‌های بیرونی باشد.

راهکارها:

الف. کمک گرفتن از فرزند

پدر باید با تدابیری فرزند خود را با خود به بیرون ببرد و به بهانه کمک گرفتن از او، او را در کارهای مردانه شریک کند. مثلاً به فرزند خود بگوید که من برای پنچرگیری ماشین به کمک شما نیاز دارم؛ لطفاً به من کمک کنید. از آنجایی که بچّه‌ها در این سن و سال دوست دارند خود‌نمایی کنند، لذا وقتی که حرف کمک به میان می‌آید، آن‌ها سریعتر پیش قدم می‌شوند و از آن استقبال می‌کنند.

ب. پرهیز از محبّت بیش از اندازه

بچّه‌هایی که در این سن وابستگی زیادی دارند، ممکن است دلیل آن مهربانی و محبّت بیش از انداز مادر آن‌ها باشد. هرجا محبّت زیاد شود، توقّع نیز افزایش پیدا می‌کند و وابستگی نیز بیشتر می‌شود؛ بنابراین، مادر باید محبّت‌ خود را متعادل و گسترده‌تر کند. به این معنا که ابراز محبّت ها را در طول روز گسترده کنند تا هم محبّت تقسیم ‌شود و حجمی از محبّت یک مرتبه به او انتقال پیدا نکند که وابستگی و توقّع او افزایش یابد و هم این‌که از آن طرف، فضای محبّت در خانه افراطی نشود.

ج. مقابله و برخود

گاهی اوقات بچّه‌ها می‌بینند که پدر و مادر در مقابل حرف زشت آن‌ها هیچ چیزی نمی‌گویند و مادر ممکن است لبخندی هم به او بزند و یا اگر پدر هم بخواهد چیزی بگوید، مادر می‌گوید که او هنوز بچّه است و کاری به او نداشته باشید؛ در این صورت این فرزند در انجام کار خود جسور‌تر می‌شود؛ لذا والدین اگر دیدند که او حرف بدی به کار می‌برد یا روی مادر خود دست بلند می‌کند، باید با او مقابله کنند.

مقابله به این معنا است که به طور قاطع به فرزند خود بگویند: این حرفی که زدید خیلی من را ناراحت کرد و یا اینکه او را به اتاقی ببریم و با او صحبت کنیم که من انتظار نداشتم شما این رفتار را از خود نشان بدهید.