براى جلوگیرى از هول شدن، کمجرأتى، تپق زدن هنگام حرف زدن و دست و پاى خود را در مقابل جمع گم کردن، چه باید کرد. در ضمن براى کسب اعتماد به نفس، مرا راهنمایى کنید؟
در این باره باید گفت این مسألهاى که شما مطرح کردید، گرچه آزاردهنده و گاهى اوقات مشکلآفرین است، اما قابل حل است و شما مىتوانید به راحتى بر این مشکل غلبه پیدا کنید، منتها براى حل آن؛ اول باید عوامل آن را بشناسید بعد با پشتکار، جدیت و حوصله به تدریج آنها را برطرف کنید.
به نظر مىآید این مشکل ناشى از اضطراب اجتماعى است؛ یعنى، شما علیرغم این که توانایىهایى دارید اما در اجتماع و در حضور دیگران جرأت ارائه آنها را ندارید و معمولاً به قول خودتان هول مىشوید.
براى روشنتر شدن مطلب کمى بیشتر در مورد اضطراب توضیح مىدهیم.
اضطراب در واقع جزء ساختار شخصیت انسان است و اگر در حد اعتدالآمیز باشد نه تنها هیچ مشکلى براى انسان ایجاد نمىکند بلکه بسیارى از خطرات را نیز دفع مىکند و موجب انجام کارها در زمان خودش مىشود مثلاً این اضطراب است که باعث مىشود ما براى درمان به پزشک مراجعه کنیم. این اضطراب است که باعث مىشود راننده با دقت رانندگى کند یا کتابى را که ما از کتابخانه به امانت گرفتهایم به موقع آن را برگردانیم یا خودمان را براى امتحانى که در پیش داریم آماده کنیم. اگر اضطراب جزء ساختار شخصیت انسان نبود مشکلات جدى و خطرناکى، زندگى وى را تهدید مىکرد پس اضطراب اعتدالآمیز موجب استمرار و دوام زندگى انسان مىشود.
اما گاهى اوقات به هر دلیلى ممکن است سطح اضطراب افزایش پیدا کند و از حد اعتدال خارج شود. در این صورت نه تنها اضطراب مفید نیست بلکه موجب اختلال در عملکرد و فعالیتهاى انسان مىشود. از جمله این اضطرابها که جنبه مرضى دارد، اضطراب اجتماعى است که نتیجه آن کمرویى است و موجب مىشود انسان نتواند در حضور جمع و در برخورد با افراد جدید کار خودش را درست انجام دهد و یا ارتباط مناسب با دیگران برقرار کند.
منشأ این اضطراب عدم یادگیرى مهارتهاى اجتماعى است. یکى از جنبهها و ابعاد وجودى انسان که باید از همان اوایل کودکى مورد توجه خانواده و مدرسه قرار گیرد تا رشد کند بعد اجتماعىاست و اگر این رشد خوب تحقق پیدا نکند در نوجوانى و جوانى فرد دچار اضطراب اجتماعى مىشود و با مشکلاتى مواجه مىگردد. گاهى اوقات اعضاء خانواده به دلایل گوناگونى از این امر غفلت مىکنند یا این که کودک افراد تأثیرگذار را از دست مىدهد یا به خاطر شلوغى خانواده بعضى از برنامهریزىهاى تربیتى مورد کمتوجهى قرار مىگیرد، یا این که خود والدین نیز دچار این مشکل هستند و کمکم به فرزندان آنها نیز سرایت مىکند و آنها نیز دچار این مشکل مىشوند. ولى خوشبختانه انسان تا پایان عمر مىتواند در مؤلفههاى شخصیتى خود تغییر ایجاد کند رفتار خود را اصلاح کند یا رفتارهاى مطلوبى را که یاد نگرفته است یاد بگیرید.
یکى از رفتارهایى که انسان باید یاد بگیرد، مهارتهاى ارتباطى است؛ یعنى، نحوه ارتباط مناسب با دیگران، صحبت کردن در جمع، توانایى در بیان خواستههاى خود. اگر به هر دلیلى این یادگیرى در زمان کودکى محقق نشد، در نوجوانى و جوانى و حتى بزرگسالى مىتوان جبران کرد؛ یعنى، مثل رانندگى که اگر انسان در نوجوانى امکان یادگیرى آن برایش فراهم نبود در جوانى و بزرگسالى نیز مىتوان یاد گرفت، بنابراین هیچ جاى نگرانى نیست.
براى یادگیرى روابط اجتماعى توجه و عمل به راهکارهاى زیر مناسب است:
۱ – اجتناب از زندگى فردى و حضور پیدا کردن در جمع.
۲ – پیشقدم شدن در سلام و احوالپرسى کردن.
۳ – به عهده گرفتن مسئولیت در خانه، کلاس و محل کار و…
۴ – یادداشت کردن اصطلاحات متعارفى که در برخورد با دیگران باید به کار برد و تمرین کردن آن در روابط با دیگران.
۵ – اجتناب از منفىبافى و شکستهنفسى.
۶ – یادآورى کردن جنبههاى مثبت و نقاط قوت خود (یعنى انسان به خودش تلقین کند که داراى توانایىهایى است. مثلاً همین که در دانشگاه قبول شده این جنبه مثبت و حاکى از توانمندى اوست).
۷ – شرکت در گردشهاى دستهجمعى و مسئولیتى را در جمع به عهده گرفتن.
۸ – ایجاد ارتباط و دوستى با افراد خوشمشرب و با نشاط.
۹ – موارد فوق را خیلى باید تمرین کنید و خیلى زود و با عجله و شتابزده نخواهید به نتیجه برسد بلکه به تدریج و با حوصله کار را دنبال کنید حتماً موفق خواهید شد.
۱۰ – به خود تلقین کنید که مىتوانم فلان کار را انجام دهم و با تلقین به خود آرامش بدهید.
۱۱ – در همه کارها به خداوند قادر متعال و غنى مطلق توکل کنید زیرا از آثار روانى توکل ایجاد اعتماد و اطمینان به تکیهگاهى محکم در فراز و نشیبهاى زندگى، عزت نفس، خودپنداره مثبت و بالاخره افزایش اعتماد به نفس است.
چنانچه قرآن کریم مىفرماید: «مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»[۱] و «وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ وَ کَفى بِاللّهِ وَکِیلاً».[۲]
پی نوشت ها
[۱] – طلاق ۶۵، آیه ۳٫
[۲] – احزاب ۳۳، آیه ۳٫
پاسخ دهید