نقش «هالیوود» در گسترش شیطانپرستی را توضیح دهید.
یکی از پایههای ترویج شیطانگرایی و بلکه قدرتمندترین ابزار تبلیغی این جریان، «سینمای هالیوود» است[۱]؛ به گونهای که اگر این مرکز فرهنگی نبود، هیچگاه این گرایش انحرافی نمیتوانست در میان عموم بهراحتی خود را موجه جلوه دهد. هنر در این رابطه چنان معجزهآسا عمل میکند که در «فرایند تخاطب»، مخاطب مسحور میشود و قدرت تشخیص پیام و تفکیک محتوا از قالب را از دست میدهد و در بسیاری از موارد خود را با یک اثر هنری، نه فقط همراه میکند که همدلانه برای خود نقش در نظر میگیرد و تلاش میکند که در اجرای نقش موفق عمل کند. به این ترتیب، محتوای ناشایست و پیام نادرست، آرامآرام خود را به ذهن و فکر مخاطب نزدیک میکند و قلب و روح او را تحت تأثیر قرار داده و در نهایت جذب جان او میشود.
نگاهی گذرا به چند اثر هالیوودی ـکه چندان جدید هم نیستندـ میتواند از طرح حساب شده و درازمدّت هالیوود در رسمیت دادن به این فرقه و به حاشیه راندن ادیان الهی پرده بردارد.
یکی از فیلمهای مهم در ترویج شیطانپرستی، فیلمی است به نام «کودک رزماری» که توسط رومن پولانسکی (کارگردان یهودی) در سال ۱۹۶۸ در هالیوود ساخته شد.
در این فیلم، شیطانی از جهنم میآید و نطفه خود را در رحم زنی به نام رزماری قرار میدهد و بدینصورت کودکی شیطانی به نام آدریان متولد میشود. گهواره این کودک سیاه رنگ (پرکاربردترین رنگ در فرهنگ شیطانپرستی و نماد قدرت تاریکی)[۲] و بالای آن صلیبی بر عکس آویزان است. قیافه این کودک بهگونهای است که مادرش با دیدن او وحشت میکند و ابتدا از پذیرش فرزندش خودداری میکند. در جشن تولد این کودک که افرادی از نژادهای مختلف حضور دارند چندین بار جمله «درود بر شیطان» تکرار میشود. صاحبخانه با خوشحالی میگوید: «این کودک معابد و خدا را از بین خواهد برد و نفرت را آزاد خواهد کرد. او انتقام را در دلها زنده خواهد کرد و کار خدا تمام است… درود بر شیطان». در این فیلم ارتباط با شیطان به عنوان راه حل مشکلات به تصویر کشیده میشود. جالب توجّه اینکه مادر با شادباش افراد حاضر در جلسه، کودک خود را تحویل میگیرد و با طنین دلنواز لالایی این فیلم به پایان میرسد و با این فیلم «تولد شیطان» اعلام میشود و اولین قدم برای اعلام حضور شیطان در جوامع بشری برداشته میشود.
این کارگردان یهودی به «اعلام حضور» شیطان اکتفا نکرد و چندی بعد با ساختن Ninth Gata (دروازه نهم) در صدد اثبات نیروهای خارق العاده و قدرتهای ماورائی برای شیطان بر آمد و شیطان را به عنوان قدرتی عظیم و تأثیرگذار در جهان هستی معرفی کرد. در این فیلم که چندین بار از نمادهای شیطانی استفاده شده است از جمله عدد ۶۶۶ (به عنوان رمز آسانسور، رمز آرشیو کتابخانه، سال نوشتن کتاب و…)، وانمود میشود رسیدن به شیطان دارای آداب مخصوص سیر و سلوک است (با طرح کتاب دارای سه نسخه کمیاب).
در این فیلم، دین کارسو که دلال کتابهای نایاب است مأمور میشود که از کتاب «دروازه نهم پادشاهی تاریکیها» دو نسخه باقیمانده را پیدا کند. کارسو در پایان مأموریت، به همراه کتاب عازم اروپا میشود؛ امّا در مسیر به یک راز هولناک دست پیدا میکند و آن این است که هر سه نسخه مکمّل یکدیگر و شیطانیاند. امّا شاید مهمترین درس شیطانی فیلم «دروازه نهم» این باشد که لیانا فقط شهوت را راه رسیدن به شیطان میدانست و شناختی از شیطان نداشت و بالکان هم فقط شناخت را راه وصول به حریم شیطان میدانست. بنابراین، هیچ کدام به هدف خود نرسیدند و هر دو نابود شدند. امّا آنکه برگزیده شد و توانست به پایان راه برسد، «کورسو» بود که هر دو ابزار (شناخت و شهوت) را داشت. به هر تقدیر لازمه بندگی شیطانی، داشتن دو بالِ همزمان یعنی عملِ شیطانی و معرفت به جایگاه و مقام شیطان است.
در فیلم گابریل (که همان جبرئیل است)، جهانی تاریک و غرق در فساد و ظلمت نمایش داده میشود. در این فیلم خداوند بزرگترین و قدرتمندترین فرشته خود به نام گابریل را مأمور نجات جهان مینماید؛ اما گابریل بعد از نزول به زمین متوجه میشود که قبل از او فرشتگان دیگری که مأمور این کار بودهاند در برابر قدرت عظیم شیطان همگی درمانده و تسلیم و یا شکست خوردهاند. اما تصمیم گابریل برای مبارزه با شیطان و برگرداندن نور به میان آدمیان قطعی است.
گابریل بعد از از بین بردن نیروهای شیطانی با فرمانده شیاطین به نام سمائیل وارد جنگ میشود؛ ولی متوجّه میشود که فرمانده شیاطین برای آزادی انسانها قیام کرده است و این خداوند بوده که باعث از بین رفتن فرشتگان قبلی گردیده است. گابریل بعد از این مرحله مأموریت خود را رها میکند و با ناراحتی و اعتراض به این نزاع پایان میدهد و میرود تا مانع اعزام فرشتگان به دست خدا شود. بدینسان مخاطب که تا مراحل آخر فیلم خود را همراه گابریل احساس میکند ناگاه در چرخش آخر فیلم، منطق سمائیل را بر گابریل ترجیح میدهد. به روشنی در این فیلم، خدا دشمن آدمیان و شیطان دوست انسانها و منجی آدمیان معرفی میگردد.
در بسیاری از فیلمهای سینمایی ـ مانند طالع نحس ۴، شیطان دارای قدرت اهریمنی و ویرانگر در برابر قدرت خداوند قد علم میکند و انسان موجودی ضعیف و بیپناه معرفی میگردد که در چنگال قدرت شیطان اسیر است و هیچ امدادی از ناحیه خداوند به او نمیرسد و چارهای جز پناه بردن به شیطان و نیروهای او ندارد. به دنبال آن، شیطان «تنها منجی» عالم هستی معرفی میشود که باید در «دنیای تاریک» به او رومیآورد. در فیلم مومیایی شیطان در عرض قدرت خدا ظاهر میشود و میتواند در برابر خدا عرض اندام کند. در این فیلمها، با اتّکا به نیروهای شیطانی قدرت انسان به حدّی میرسد که میتواند بدون تمسّک به خدا بهشت وعده داده شده خدا را در همین جهان و در همین کره خاکی با دست خود بنا کند. حداکثر حضور خدا در بعضی از گفتوگوهاست، آن هم بهگونهای که حتّی پیامبران به او اعتراض میکنند و از قدرت قوم یهود به او شکایت میکنند.
در نگاه هالیوودی، شیطان در کالبد انسان حلول میکند و برای اعمال نیروهای خود لاجرم نیازمند کالبد آدمی است، شیطان گاهی در جسم یک کودک معصوم، گاه در کالبد یک زن، گاه در جسم یک سیاستمدار به اعمال تصرف در عالم میپردازد.
این باور خرافی نسبت به شیطان، حداقل نتیجهای که برای مخاطب در پی دارد، این است که انجام گناه ـچون اجباری و از ناحیه شیطانِ حلول کرده در جسم انسان تحقّق مییابدـ غیراختیاری است و گریزی از آن نیست، بنابراین باور، وجود عذاب و عقاب در حقّ فردی که مُسخّر شیطان گردیده امری غیرمنطقی و غیرعادلانه مینماید. این تفکّر در مجموعه هری پاتر و طالع نحس، جنگیر، خون آشام و آثار دیگری تعقیب شده است.
محصولات هنری هالیوود، مفهوم معنویت و عرفان را به مفهوم جدیدی به نام «ماوراء» تبدیل نموده است و در قاموس هالیوود این دو مفهوم یعنی ماورا و معنویت، معادل و مترادف محسوب میشوند. چنان که در ماتریکس، «اوراکل» نماینده جنبه عرفانی و ماوراءالطبیعه داستان است. او صرفاً یک راهنماست که ادّعا شده فطرت حقیقتطلب انسانها را به اقنا میرساند و نباید حرفهای او را با ملاک درست و غلط سنجید. حرفهای او را باید شنید و نباید با حکم عقل و برهان با او رو به رو شد. هرچه را میگوید فقط باید به کار بست و به ماورا متصل شد.[۳]
از طرف دیگر تأکید بر جشن هالووین (جشن سالانه شیطانی) در مقابل جشنهای دینی، مثل کریسمس (جشن بزرگ مسیحیت) در اینگونه آثار سینمایی پدیدهای اتّفاقی نیست. آنچه در این بزرگنمایی، بهگونهای حساب شده تعقیب میشود، جایگزین نمودن نمادها و ایام شیطانی به جای مراسمهای دینی است. در آثار شیطانی هالیوود، یادآوری و برجسته کردن و تکرار مداوم شیطان و شیطانپرستی، مطلوب اصلی است. در همین راستا در مجموعهای خیالی هری پاتر ـکه پرمخاطب بوده و پرفروشترین محصول سینمایی در دنیای کودکان استـ در هیچ کجا از دعا، توسّل، نیایش و توکّل به ذات خداوند اثری وجود ندارد و همه بنبستها با استمداد از نیروهای جادویی و شیطانی برداشته میشود.
محصولاتی از این دست، در هالیوود فراوان یافت میشود. مخاطب بعد از دیدن اینگونه فیلمها به این نتیجه میرسد که راه رسیدن به قدرت و شهرت و شهوت، تمسّک به شیطان و قدرتهای شیطانی است و شیطان نه فقط دشمن انسانها نیست که بهعنوان منجی انسانها و پیامآور آزادی انسانها معرفی میشود!! در فیلمهای کنستانتین و طالع نحس ۵و۴ شیطان قویتر از خدا ظاهر میشود، بهطوری که روحیه تسلیم و فروتنی در برابر شیطان به جان مخاطب رسوخ میکند.
القای ترس در دل انسانها و ناامید ساختنشان از آینده، آن هم توسّط رسانه پرنفوذی همچون سینما، میتواند برای آنان که به دامان ادیان الهی پناه نیاوردهاند، فرصتی ذهنیـ روانی ایجاد نماید تا برای مقابله با آینده تاریک بشریت به نیروی دیگری پناه ببرند یا راهی برای خاضع شدن و کنار آمدن با نیروهای اهریمنی پیدا کنند.
غیر از فیلمهایی که تحت سیاستهای کلّی حاکم بر هالیوود تولید میشوند، فرقههای شیطانگرا نیز، خود اقدام به تولید فیلمهای سینمایی با محوریت شیطان و شیطانپرستی نمودهاند که از آن جمله میتوان به فیلمهایی همچون باران شیطانی(۱۹۷۵)، دکتر دراکولا (۱۹۸۱)، گفتوگوی شیطان(۱۹۹۵) و… مجموعه تلویزیونی شیطان در حومه شهر(۲۰۰۰) اشاره نمود که بعضاً افراد شاخص این گروهها همچون آنتوان لاوی (بنیانگذار فرقه سیطنیسم) و پیترگیلمور(مسئول کنونی کلیسای شیطان) در آنها به ایفای نقش پرداختهاند.
بنا بر آن چه گذشت، این واقعیت نباید مورد غفلت قرارگیرد که امروزه شیطانپرستی با ابزارهای فراگیری مثل سینما، نمادهای متنوّع، رسانههای مختلف صوتی و تصویری، به عنوان «دین دهکده جهانی» مطرح و تبلیغ میشود.
منبع:پرسمان
پی نوشت:
[۱] . ر.ک: خودخدایی شیطانگرایان، حمزه شریفی دوست ص ۶۱٫
[۲] . The Satanic Bible, p ۳۱.
[۳] . ماتریکس ـ مکاشفه قرن، ص ۱۷۱٫
(به نقل از: کتاب تحلیلی بر عرفانهای نوظهور (راه و بیراهه، شماره ۱)، حمزه شریفیدوست، انتشارات معارف)
پاسخ دهید