سؤال: پسر هفده سالهای دارم که خیلی گوشهگیر و منزوی است؛ مثلاً خجالت میکشد با پدر خود صحبت کند یا وقتی مهمان که به خانه میآید سلام میکند و داخل اتاق خود میرود. وقتی با او صحبت میکنم تندخویی میکند. لطفاً من را راهنمایی کنید.
جواب:
نیاز به مشاورهی حضور
اگر این گوشهگیری و انزوا در حدی است که نوجوان حتّی با هم سالان خود ارتباط برقرار نمیکند، نیاز که ایشان به مشاوره مراجعه کنند.
چند نکتهی قابل توجّه:
امّا چند نکته در اینجا قابل توجّه است.
الف. درونگرایی
اوّلین نکته این است که ممکن است فرزند ما دچار درونگرایی شده باشد. انسانهای درونگرا افرادی هستند که نمیتوانند با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کنند، احساسات خود را بیان کنند، اگر هیجاناتی دارند بروز دهند؛ لذا بیشتر ترجیح میدهند که در گوشهای با خود خلوت کنند. افراد درونگرا نیاز به مشاورههای حضوری دارند که در آنجا مهارتهای ارتباط گیری را بیاموزند.
انسانهای درونگرا در میان نوجوانان خیلی کم هستند؛ به طوری که اگر ۱۰۰ نوجوان را به مشاوره بیاورند، شاید دو نفر آنها درونگرا باشند؛ یعنی دوست نداشته باشند که نه با همسالان و نه با خانوادهی خود ارتباط برقرار کنند.
حسّ استقلا طلبی
یکی از ویژگی هایی که در دورهی نوجوانی در بچّهها به وجود میآید، حسّ استقلال طلبی است؛ به این معنی که نوجوانان دوست ندارند که مورد امر و نهی واقع شوند. همان طور که در سؤال مطرح شد، وقتی مادر به فرزندش امر و نهی میکند، او پرخاش میکند؛ شاید دلیلش این باشد که با این کار حس استقلالطلبی او را لگدمال میکند.
روش گفتگو
اوّلین نکته این است که پدر و مادر شیوهی ارتباطی را از آمرانه به گفتگو تغییر دهند؛ یعنی به جای این که او را توبیخ کنند و بگویند که چرا درس نمیخوانی؟! چرا مدام پای تلویزیون هستی؟! او را به یک محیط آرام ببرند و از خوبی هایش بگویند و در آخر از او سؤال کنند که برای درس خواندن چه برنامهای داری؟ یا بپرسند که چه مقدار میخواهی برای تلویزیون وقت بگذاری؟
شاید شما دیده باشید که وقتی دو نوجوان با هم صحبت میکنند، اصلاً همدیگر را نصیحت نمیکنند، ولی چقدر با هم حرف میزنند؛ لذا توصیهی ما به والدین این است که به صورت دوستانه با فرزندشان گفتگو کنند.
ب. عدم توجّه به انتظارات نوجوان
نکتهی دوّم در مورد منزوی شدن بچّهها این است که شاید پدر و مادر انتظارات و توقّعات فرزندشان را برآورده نمیکنند. همانطور که میدانید بچّهها در دورهی نوجوانی عدالتخواه و امنیّتطلب هستند؛ لذا اگر ببینند که پدر و مادر مدام با هم دعوا میکنند و امنیّت آنها را فراهم نمیکنند، ترجیح میدهند که داخل اتاق بروند و در را به روی خود ببندند. یا اگر فرزند ببیند که والدین توجّهی به نیازهای واقعی او ندارند؛ مثلاً اگر کفش او پاره شده، کسی توجّه به کفش پارهاش نمیکند، ترجیح میدهد داخل اتاق برود و همانجا حضور داشته باشد.
ج. عدم سپردن مسئولیت
گاهی اوقات پدر و مادر به فرزندانشان مسئولیّت نمیدهند؛ لذا آنها به حاشیه میروند و کمتر در جمع خانواده حاضر میشوند.
گاهی اوقات در زندگی زن و شوهر نیز همینطور است؛ مثلاً آقا فقط نقش عابر بانک را بازی میکند و خانم تمام بار زندگی را به دوش میکشد؛ لذا وقتی آقا به خانه میآید، گوشهای مینشیند و تلویزیون نگاه میکند.
پاسخ دهید