«وَ لا تَجَسَّسُوا» اگر خدایی نکرده اعتنا نکردید، بدگمان که شدید، بد دل که شدید رفتید تعقیب کردید، مراقب گذاشتید، یک آدم فرستادید تا ببینید این دارد چه کار میکند. آن هم به این رسید که این شخص کارهای خلافی دارد، این تجسّس میشود. تجسّس و جاسوسی جزء امور محرّم است. این غیر از امور اطّلاعاتی است که دولتها انجام میدهند. حتّی پیغمبر و امیر المؤمنین عیونی داشتند. اینها چشمهای ناپیدایی بودند که مردم نمیدانستند و بیشتر هم برای مسئولین بود. برای متن مردم و زندگی فردی مردم هیچ پیغمبر و هیچ امامی جاسوس نمیگذاشت.
امّا یک کسی مسئول یک ادارهای است، یک کسی وزیر امور خارجه است، نمیدانیم چه قرارها و رفت و آمدهایی دارد. یک کسی سفیر ما در جاهایی است که ممکن است به او رشوه دهند و او را بخرند. یک کسی مسئولیّتهای اداری دارد که کار او با مردم است و ممکن است از مردم رشوه بگیرد. برای سالم نگه داشتن حکومت و برای مصونیّت جامعه از نفوذ تروریستها، جاسوسها، قاچاق فروشها این کار هم عقل است و هم شرع است. امّا با کسی همسایه هستید و پدر و مادر و برادر او برای شما شناخته شده است، طلبه با طلبه هم حجره است، کنار حجره با هم دیگر زندگی میکنند. اینجا است که تجسّس و جاسوسی از گناهان است.
تعبیری که از روایت آمده است آن جلسه خدمت شما عرض کردم. جاسوسی در مورد امور فردی اشخاص از گناهان بسیار زشت است. خدای متعال نخواسته است، چون «لَوْ تَکَاشَفْتُمْ مَا تَدَافَنْتُم»[۱] پردهها که کنار برود شما دیگر حاضر نیستید به هم سلام کنید. پردهها که کنار برود شما دیگر حاضر نیستید به تشییع جنازهی مردههای همدیگر بروید. مثلاً میگوید خود من دیدم که این شخص چه آدم بدی بود. نمیدانید خدا چقدر ستّار است. نمیدانید که خدا چقدر برای بندگان خود آبروداری میکند. اجازه نداده است، وگرنه ما همدیگر را دوست نداشتیم. چرا یک کاری کنیم که نتوانیم به کسی اعتماد کنیم. این است که در امور عرفی و عادّی خدای متعال به هیچ وجه اجازه نداده است که آدم جاسوسی کند و عیوب مردم را در اثر تجسّس در بیاورد.
[۱]– الأمالی (للصدوق)، ص ۴۴۶٫
پاسخ دهید