بنده فرزندی دارم که یک ماه دیگر سیزده ساله می شود. من یک بار قبل هم خدمت شما تماس گرفته بودم و چون نتیجه ای نگرفتم، بار دیگر مزاحم شما شدم. فرزند من در رابطه با مسائل مذهبی، علی الخصوص نماز، کوتاهی می کند. من تا جایی که توان دارم، سعی می کنم او را روشن کنم؛ حتی به اماکن مقدّس همانند مشهد او را می برم تا متوجّه شود.
مشکل در آنجا است که فرزند من در رابطه با نماز کوتاهی می کند؛ علی الخصوص صبح که از خواب بیدار می شود، ما باید دو یا سه بار به بالینش برویم تا به زور بیدار شود. بعد از این که بیدار می شود، به سمت آب می رود و دست و صورت خود را خیس می کند؛ بعد می آید با حوله پاک می کند که مثلا من وضو گرفتم، در صورتی که من می دانم وضو نگرفته است؛ بلکه او می خواهد من را فریب دهد. من نمی دانم که چرا این کار را انجام می دهد. آیا نماز خواندن برای او سخت است؟ درست است که الان نماز خواندن بر او واجب نشده است، ولی من می گویم باید از حالا تمرین کند تا برای دو سال دیگر مشکلی نداشته باشد. در صورتی که او به گونه ای برخورد می کند که گویا کار سختی را به او محول می کنیم که از پس او بر نمی آید.
استاد تراشیون: من سوال کوتاهی دارم و ممنون می شوم که به این سوال من کوتاه پاسخ دهید، و آن این است که آقا پسر شما شب ها چه ساعتی می خوابد؟
ما ساعت نه می خوابیم و به او هم در زمان مدرسه می گفتیم که بخوابد تا راحت بیدار شود. الان هم که ایّام تعطیلات است، به او می گوییم که سریع بخواب تا برای نماز بیدار شوی؛ امّا گاهی متوجه می شوم که نیم ساعت بعد از آن که ما به رختخواب می آییم، او بلند می شود و تلویزیون را روشن می کند و یک ساعت یا دو ساعت بعد از ما، او هنوز بیدار است و برنامه های تلویزیون را تماشا می کند.
استاد تراشیون: خب از این پدر بزرگوار و دارای دغدغه نسبت به تربیت فرزند خیلی ممنون هستم. شاید همین سوالی که بنده پرسیدم، کلیدی باشد برای این که ما مشکل را پیدا کنیم و جلوی مشکل را بگیریم. ظاهرا ایشان با نمازهای دیگر فرزند خود مشکلی نداشتند؛ زیرا بیشتر تاکید ایشان به روی نماز صبح بود که می گفتند فرزند ایشان سخت بلند می شود و حتی گاهی اوقات تظاهر هم داشته است.
ببینید، بچّه ها به خواب نیاز دارند؛ لذا چون این شب ها شب های کوتاهی است، وقتی یک نوجوان مثلا ساعت دوازده شب می خوابد، [از آنجایی که] حداقل او نیاز به هفت یا هشت ساعت خواب دارد، خب وقتی ما می خواهیم او را برای قبل از ساعت شش صبح بیدار کنیم که اواخر ساعت نماز است، باید بدانیم که این فرزند هنوز در اواسط خواب است، یا این که دو سوم خواب خود را انجام داده است. در واقع ما می خواهیم او را از خواب ناز بلند کنیم و به او بگوییم که حالا بلند شو و نمازت را بخوان!
خوب معلوم است که او در این زمینه مقاومت می کند؛ یعنی اول [از بیدار شدن] تفره می رود و حتی بعد که بلند می شود، [سعی می کند نماز را از سر خود بگذراند]؛ زیرا یکی از موانع فردی نماز، خستگی و بی حوصلگی و خواب آلودگی است. این جزء موانع فردی است؛ یعنی اگر فردی بی حوصله باشد و خسته و خواب آلوده باشد، گرایش او به نماز کم می شود. حالا اگر ما این بچّه را از خواب بیدار کنیم و او هم مقاومت کند و خوابش هم کافی نباشد، خوب نتیجه همین می شود [که عرض کردم].
توصیه ای که ما در اینجا می خواهیم به خانواده ها کنیم، این است که خانواده ها باید زمان خوب شبانه خود را تنظیم کنند؛ یعنی چه طور؟ یعنی اگر می خواهیم که فرزند حتی در آخر وقت، نماز صبح را بخواند، باید بدانیم که اکثر خواب خود را انجام داده است و هفت الی هشت ساعت از خواب خود را انجام داده است. فرزند ی که ساعت ده و نیم شب خوابیده و حالا می خواهد ساعت پنج و نیم صبح بلند شود، می دانیم که حدود هفت ساعت خواب شبانه را داشته است و برای بیدار شدن آمادگی دارد.
حتی شیوه بیدار کردن بچّه ها برای نماز صبح شیوه مهمّی است. اگر به من اجازه بدهید من این شیوه را برای خانواده ها بگویم؛ چون گاهی اوقات خانواده ها از ما در این باره سوال می کنند که به آن ها می گوییم: برای بیدار کردن بچّه ها باید چند مرحله وقت بگذارند؛ مثلا خود پدر و مادری که بیدار شده اند و می روند تا وضو بگیرند، قبل از اینکه بروند وضو بگیرند، فرزند خود را صدا کنند و مثلا بگویند: محمدجان، علی جان نمی خواهید بلند شوید؟ در این زمان بچّه یک تکانی می خورد. بعد بروند وضو بگیرند و دوباره قبل از خواندن نماز بیایند و بگویند: وقت نماز است؛ نمی خواهید بلند شوید؟
یعنی حداقل در سه، چهار مرحله او را صدا بزنیم و این عمل برای بچّه ای است که اکثر خواب خود را انجام داده است؛ نه این که وسط خواب بیاییم او را بلند کنیم! این عمل باید در چند مرحله انجام شود که بعد از چند مرحله والدین با لبخند فرزند خود مواجه می شوند.
از دور داد زدن برای بیدار کردن فرزند به شدّت اشتباه است. از اینکه بالای سر بچه حاضر شوید و با تشر او را بیدار کنید، بپرهیزید و یا از این کار که بعضی ها دست خود را خیس می کنند و به سر و صورت بچّه می مالند، دوری کنید و سعی کنید که مقدمات را خوب انجام دهید.
در نتیجه باید ساعت خواب تنظیم شود. برای بیدار کردن، والدین باید برنامه ی متناوبی را قرار دهند و ما می گوییم که حداقل برای بیدار کردن بچّه ها باید یک ربع زمان صرف کرد؛ ولی نه به صورت مستمر، بلکه به صورت پراکنده.
امّا نکته بعد این است که والدین از مشارکت فکری خود فرزند استفاده کنند؛ یعنی نباید به این صورت باشد که درباره ی این موضوع صحبت نشود. مثلا امروز صبح سپری شد و گذشت و بر سر سفره در حال صبحانه خوردن هستیم؛ در همان جا پدر به فرزندش بگوید: ما امروز صبح خیلی سخت شما را بیدار کردیم و ما فهمیدیم که اذیّت شدی، به نظرشما چه کاری انجام دهیم؟
با این کار توپ را به زمین خود بچّه بیاندازیم و ببینیم که نظر او در این باره چیست و از او نظرخواهی کنیم؛ البته نظر او را بیایم و محک بزنیم؛ ببینیم که آیا نظرش خوب و منطقی است، یا نه. یک وقت بچّه می گوید: خواب من سنگین است، شما بیا و یک لیوان آب را روی من بریز تا بیدار شوم. ما نباید این کار را انجام دهیم؛ چون این مسیر یک مسیر غلط است. ببینیم خود او چه شیوه ای را بیان می کند، یعنی یک تعامل و گفت و گو بین والدین و فرزند در این رابطه وجود داشته باشد.
نکته بعدی که ما باید به آن توجّه کنیم، این است که اگر بچّه های ما به موقع می خوابند، مسئولیت بیدار کردن بقیه را به دوش آن ها بسپاریم؛ مثلا به او بگوییم که بابا جان موافق هستی که از این به بعد روزهای چهارشنبه تو ما را برای نماز صبح بیدار کنی؟ این تلفن همراه و ساعت زنگدار برای شما باشد؛ آن ها را تنظیم کن و ما این مسئولیت را به دوش تو می گذاریم. البته ما هم گوش به زنگ باشیم؛ ولی این مسئولیت را به دوش او بگذاریم تا او نیز این مسئولیت را حس کند. چون تمام مسئولیت های بعضی از بچّه ها به دوش پدر و مادر است؛ حتی نماز خواندن و نهارخوردن آن ها و سفره جمع و پهن کردن!
[این کار درست نیست]؛ ما باید بخشی از این مسئولیت ها را به دوش آن ها هم بسپاریم و بدانیم که خود این احساس مسئولیت، احساس بزرگی به آدم می دهد و خصوصا در این سن که نوجوان ها نیاز دارند این حس به آن ها دست بدهد. پس چهارمین راهکار این شد که با مشورت خود فرزند یک روز در هفته، بیدار کردن اعضای خانواده به عهده ی او باشد. باید او را هم در این کار کمک کنیم؛ مثلا به او بگوییم: بابا، ممکن است اگر موبایل دم دست تو باشد، وقتی زنگ خورد، آن را قطع کنی؟ این موبایل را از خود فاصله بده یا بگذار سر میز و یا در قسمت دیگر اتاق که وقتی این ساعت زنگ خورد، خود ما نیز آن را بشنویم. این کار شاید بتواند کاری کند که بچّه ها به نماز صبح توجه بیشتری نشان بدهند.
بالاخره یکی از بهترین وعده های نماز، شاید نماز صبح باشد؛ چون بیدار شدن در آن لحظه اوج بندگی انسان را نشان می دهد.
منبع: پرسمان کودک – مورخ ۲۶ / ۰۴ / ۱۳۹۱
پاسخ دهید