سوال: با نوجوانی که روی روابط عاطفی والدین با فرزند کوچک تر حسّاس شده است، چگونه برخورد کنیم؟
جواب:نوجوانی برزخ زندگی است. چرا ما به دوره ی نوجوانی بزرخ زندگی می گوییم؟ دوران کودکی از لحاظ زمانی دوران بلندی است. ما دوران کودکی را از به دنیا آمدن فرزند تا سنّ یازده، سیزده سالگی می دانیم و بعد از این فاصله تا حدود هفده سالگی، دوران نوجوانی ادامه دارد. در واقع دوران نوجوانی یک دوران شش، هفت ساله است. از هفده سالگی تا بیست و نه سالگی دوران جوانی نامیده می شود؛ امروز در کشور ما سنّ بیست و نه سال به بعد را دوره ی میان سالی و بزرگسالی می دانند. دوره ی نوجوانی، دوره ی کوتاهی است؛ برای همین عنوان مستقلی ندارد و آن را به دوره ی جوانی وابسته کرده اند.
دوره ی حسّاس زندگی
این دوره، دوره ی تحوّل و تغییر است. امروزه تمام کسانی که در حوزه ی نوجوانان کار می کنند، معتقد بر این هستند که یکی از حسّاس ترین دوران زندگی، دوران نوجوانی است. وقتی کارشناسان یک کتاب دویست صفحه ای را در باب تربیت می نویسند، چهل صفحه ی آن را به دوران نوجوانی و مشکلات آن اختصاص می دهند؛ یعنی چهل صفحه ی آن درباره ی ویژگی ها و نیازهای این دوران است.
این دوره، دوره ای است که اگر ما به آن دقّت نداشته باشیم، ممکن است خیلی از مشکلات دوره ی بزرگسالی و جوانی در آن کلید بخورد؛ لذا والدین باید با هوشیاری، تیزبینی، آگاهی و بصیرت بتوانند در دوران نوجوانی با فرزند خود برخوردهای مناسب داشته باشند.
ویژگی های مربوط به دوران نوجوانی
الف. عدالت خواهی
وقتی نوجوان به سنّ نوجوانی می رسد، یکی از ویژگی هایی که در او بوجود می آید، عدالت خواهی است؛ یعنی رفتارهای دیگران را زیر ذرّه بین می برد تا ببیند آیا افراد، آن طور که شایسته است رفتار می کنند یا نه؟ در این زمان حتی ایراد گرفتن فرزندان از مادر بیش تر می شود؛ مثلاً نوجوان به مادر خود می گوید: این چه وضع پوشیدن است؟ چرا موهای تو این طوری است؟ یعنی دقّت او نسبت به محیط بالا می رود. وقتی دقّت بالا رفت، باعث می شود که توقّّع و انتظار هم افزایش پیدا کند.
وقتی فرزندان به دوره ی نوجوانی ورود پیدا می کنند، با این تحوّل مواجه می شوند؛ یعنی قبل از دوره ی نوجوانی خیلی به رفتارها دقّت نمی کنند؛ مثلاً دقّت نمی کنند که رفتار پدر با خواهر کوچک تر چطور است؟ رفتار پدر با مادر چطور است؟ رفتار مادر با پدر چطور است؟ ولی وقتی به این دوران می رسد، این دقّت ها و رصد ها شروع می شود. گاهی نوجوان از والدین و رفتار بین آنها ایراد می گیرد؛ مثلاً یک موقع دختر مادر را نصیحت می کند و می گوید: مامان! این رفتاری که با بابا انجام دادی خوب نبود. نگاه کنید، تا دیروز نوجوان این حرف را نمی گفته، ولی امروز چون دقّت او روی رفتارهای دیگران افزایش پیدا کرده است، این حرف را می زند. عدالت خواهی جزء ویژگی های این دوره است.
هرچیزی به جای خودش!
عدالت یعنی ” وضع الشیء فی موضعه” هر چیزی سرجای خودش قرار بگیرد. نوجوان دوست دارد هر چیزی سر جای خودش باشد، رفتارها درست باشد. گاهی اوقات نوجوان از پدر ایراد می گیرد و می گوید: بابا! تولّد مامان بود، ولی تو هیچ چیزی برای او نخریدی! ببینید، سال قبل این حرف را نمی گفت، ولی امسال دارد این را می گوید. ما والدین تا دیروز رفتارهایی نسبت به فرزند خود داشتیم که اعتراض بر انگیز نبود؛ ولی از امروز چون دقّت او بالا رفته است، ما هم باید روی رفتارهای خود دقّت کنیم.
من این عبارت را قبول دارم که باید رفتار ما مناسب با سنّ فرزند باشد؛ امّا باید والدین دقّت کنند که این رفتار چه زمانی است؛ مثلاً وقتی ما به دختر کوچک تر توجّه می کنیم و او را ناز و نوازش می کنیم؛ دختر بزرگ تر با خود می گوید: چرا بابا به او بیش تر از من توجّه می کند! ببینید، فرزند در این جا دقیقاً تفاوت را حس می کند؛ لذا اعتراض می کند.
دلیل پرخاش گری نوجوان
دلیل این که در این سن بچّه ها زود از کوره در می روند و گریه می کنند، ترشّحات هورمون های خاص دوره ی نوجوانی است. این ترشّحات منجر به این می شود که آستانه ی تحمّل پذیری کاهش پیدا کند و نوجوان زود ناراحت و هیجانی بشود؛ لذا باید خیلی دقیق با آن ها برخورد کنیم.
رعایت عدالت، بین فرزندان
ما باید در رفتارهای خود عدالت داشته باشیم و بر اساس آن رفتار می کنیم؛ چراکه دختر ما در سنّ عدالت خواهی است، پسر ما در سنّ عدالت خواهی است. اگر پدر به خانه آمد و برای این بچّه ی کوچک تر خوراکی خرید، به بچّه ی بزرگ تر نگوید: تو دیگر بزرگ شدی و خوارکی نمی خواهی! اتّفاقا متناسب با سنّ او هم یک چیزی بخرد و به خانه بیاورد. والدین باید توجّه کنند که اگر می خواهند خوراکی بخرند، چیزی بخرند که مناسب با سنّ هردوی آنها باشد. طوری نباشد که برای این فرزندمان بخریم و برای آن یکی نخریم؛ اتّفاقاً این نیاز در فرزند بزرگ تر هنوز وجود دارد و او دقیق تر هم شده است؛ یعنی دارد می بیند آیا پدرش عدالت در رفتار را دارد یا ندارد؟
ب. احساس شخصیّت کردن
ویژگی دوّم دوره ی نوجوانی شخصیّت دادن به فرزند است؛ یعنی نوجوانان دوست دارند شخصیّت آنها حفظ شود. بعضی از پدر و مادرها در مشاوره می گویند: ما همیشه به نفع فرزند کوچک تر صحبت می کنیم؛ مثلاً اگر فرزند کوچک تر دفتر فرزند بزرگ تر را پاره کرد، به فرزند بزرگ تر می گوییم: مادر جان! شما بی خود کردی که دفترت را این جا گذاشتی تا خواهرت پاره کند!
وقتی دلیل این کار را از والدین می پرسیم، می گویند: آن فرزند، کوچک تر است و متوجّه نمی شود؛ این فرزند که متوجه می شود باید دفترش را در جای دیگر می گذاشت! ببینید، والدین با این رفتار شخصیّت فرزند خود را از بین می برند و او را تحقیر می کنند؛ چراکه هم دفتر او پاره شده و هم تهمت بی عرضگی و بی نظمی به او زده شده است. ما در آموزه های دینی خود داریم که اگر می خواهیم کسی را نصیحت کنیم، در خفاء این کار را انجام دهیم؛ یعنی نباید این نصیحت کردن در جمع باشد.
قضاوت را بگذاریم برای قاضی
من یک خواهش از والدین دارم و آن این است که در خانه هیچ وقت نقش قاضی را برای بچّه های خود بازی نکنند. قضاوت را بگذاریم برای قاضی! ببینید، در جلسه ی دادگاه همیشه یک طرف ناراضی است؛ ولی پس دادگاه دیگر قاضی دیده نمی شود؛ امّا در خانه، پدر و مادر دائم در معرض نگاه فرزندان هستند.
توصیه ی ما همیشه به پدر و مادرها این است که در بین اختلاف فرزندان قضاوت نکنند؛ بلکه فرزندان را راهنمایی کنند؛ یعنی به جای این که بگویند: تو مقصر بودی! به آن ها راه بهتر را نشان دهند؛ مثلاً به فرزند بزرگ تر بگویند: دختر خوبم! اگر دفترت را در جای دیگر می گذاشتی، پاره نمی شد و همچنین به فرزند کوچک تر بگویند: پسر خوبم! تو هم باید مراقب باشی تا به دفتر خواهرت دست نزنی. به این نوع برخورد راهنمایی کردن می گویند؛ با این نوع برخورد دو طرف را هم توبیخ می کنیم و هم راهنمایی می کنیم. این روش برخورد باید برای همه ی فرزندان، در همه ی سنین رعایت شود؛ خصوصاًٌ در دوره نوجوانی؛ چراکه حفظ شخصیّت در دوره ی نوجوانی برای فرزندان مهم است.
نتیجه ی از بین بردن شخصیّت فرزند
اگر والدین در قضاوت فرزند بزرگ را مقصر بدانند، در واقع با این کار شخصیّت او را از بین بردند. اگر شخصیّت نوجوان مورد اهانت واقع شد، چند اتّفاق نامبارک می افتد:
۱_ در روایتی از امام هادی علیه السّلام آمده است: افرادی که احساس کمبود شخصیّت کنند، در آینده شرور می شوند.
۲_ حضرت امیرالمومنین علیه السّلام فرمودند: “من کرمه علیه نفس و هانت علیه شهوات“ یعنی اگر کسی احساس کرامت کند، به دنبال لذّت جویی های بیهوده نمی رود؛ امّا اگر کسی دچار بی شخصیّتی شود، به راه های اشتباه کشیده می شود و به دنبال لذّت جویی های حرام می رود. لذا والدین باید دقّت کنند که در محیط خانه شخصیّت دختر یا پسر خود را از بین نبرند؛ خصوصاً در دوره ی نوجوانی. باید کرامت فرزندان، در همه ی مراحل زندگی حفظ شود؛ ولی والدین در دوره ی نوجوانی باید با نگاه ویژه ای به این موضوع توجّه داشته باشند.
خلاصه ای از موارد
پس اوّلین نکته این است که فرزندان، عدالت خواه می شوند و نباید از والدین بی عدالتی ببینند؛ در نتیجه باید در خانه عدالت عاطفی حاکم باشد. نکته ی دوّم این است که شخصیّت او را در حضور دیگران کوچک نکنیم؛ خصوصاً در حضور خواهر یا برادر کوچک تر.
پاسخ دهید