سؤال: دختر ده ساله ای دارم که در خصوص فرایض دینی مدام باید به او تذکّر بدهیم؛ نحوه برخورد ما با این فرزندمان چه طور باید باشد؟
جواب:
یکی از بحث هایی که شاید جزء پرسوال ترین بحث ها باشد، توجّه به انجام فرایض دینی،خصوصاًتوسّط نو بالغان است.
در این سنین ما نه باید بچّه ها را به حال خود رها کنیم و نه این که به بچّه های خود سختگیری کنیم؛ بلکه باید با یک شیوه و روش تربیتی مناسب، بچّه ها را به انجام فرایض دینی، ترغیب کنیم.
عوامل جذّاب، مانع توجّه به امور
در عصر امروز می بینیم که عوامل جذّاب و وقت پر کن، برای بچّه ها زیاد شده است و ناخودآگاه می بینیم که توجّه به بعضی از امور در بچّه ها کاهش پیدا کرده است و حتّی گاهی اوقات تلویزیون، رسانه و برنامه های جذّاب به درس خواندن آن ها لطمه می زند و به این منجر می شود که گاهی اوقاتتوجّه بچّه ها به بعضی از امور مهم کاهش پیدا کند. حالا ما باید چه کار کنیم؟
راهکار:
الف. به فرزندان فشار نیاورید!
اوّلین نکته و راهکار این است که ما در نماز خواندن نباید به بچّه ها این فشار را بیاوریم که باید حتماًنمازت را در اوّل وقت بخوانی. ما می دانیم که نماز اوّل وقت نسبت به نماز آخر وقت، فضیلت بسیار زیادی دارد. در روایت داریم که فرمودند: فضیلت نماز اول وقت به نماز آخر وقت، مثل فضیلت آخرت به دنیا است.
نماز اوّل وقت خیلی فضیلت دارد؛ ولی واجب هم نیست که بچّه ها نمازشان را در اوّل وقت بخوانند؛ لذا ما باید یک مقدار ذهن و برنامه ریزی خود بچّه ها را فعّال کنیم، تا خودشان به میدان بیایند؛ مثلاً من به عنوان یک پدر به دخترم بگویم: دخترم تو که دوست داری نماز بخوانی، به من بگو مابین اذان مغرب ونیمه شب شرعی چه زمانی می خواهی نمازت را بخوانی؟ آیا می شود یک زمانی را به ما بگویی؟ مثلاً او هم می گوید: بله بابا! همین الان می خوانم؛ در این جا شما به او بگویید: آفرین، و او را تشویق کنید. در این صورت شما او را فعّال کرده اید.
مثلا اگر گفت: من می خواهم نمازم را ساعت نُه شب بخوانم،ما هم به آرامی بگوییم:عیبی ندارد، ساعت نُه شب بخوان؛ولی اگر ساعت نُه شب فراموش کردی چه! آیا عیبی ندارد که ما به تو یادآوری کنیم؟ در اینجا والدین باید ببینند که بچّه چه جوابی می دهد؛ما با این کار به روش ارتباط کلامی، توپ را به زمین بچّه می اندازیم تا خودش وارد عمل شود و بخواهد تصمیم بگیرد. وقتی بچّه ها در این سن خودشان تصمیم بگیرند یا وقتی خودشان پیشنهاد دهند، پایبندتر هستند.
ب. داستان تعریف کردن
نکته دوّم این است که در سنین نه و یا ده سالگی برای بچّه ها داستانهایی از نماز خواندن تعریف کنیم؛ امّا باید به این نکته دقّت کنیم که در آن داستان ها نگوییم که بچّه ایبود که یک سجده طولانیو یا یک رکوع طولانی رفت! نه، این قصّه باید در باب اهمیّت نماز باشد.
کتاب “دیدار با ابرار“
والدینی که با فرزندانشان این مشکل را دارند، می توانند کتاب “دیدار با ابرار“ را بگیرند و در جلد های مختلفی که به چاپ رسیده است، می توانند سیره ی بزرگان در نماز را بیابند و برای فرزندانشان بیان کنند. حتّی خوب است که این توجّه به نماز، متناسب با جنسیّت فرزندمان باشد. حالا اگر نشد و یا دسترسی به بیان سیره ی بزرگان نداشتیم،می توانیم از نمازخواندن مادرش یا مادربزرگش بگوییم و از اهمیّتی که آن ها به نماز خواندن می دهند، برایش تعریف کنیم.از آن جا که بچّه ها در این سنین به دنبال الگو گیری هستند، داستان گویی می تواند این الگو را در آن ها ایجاد کند.
ج. نقش همسالان
همسالان می توانند کمک کنند که توجّه بچّه ها به نماز بیشتر شود؛ مثلاً اگر فرزند دوستی دارد که در نزدیکی محل زندگی او، خانه دارد، والدین می توانند به فرزند خود بگویند که دوستت را برای نماز مغرب وعشا دعوت کن تا بیاید به خانه ی ما و با هم نماز را بخوانید و بعد با هم بازی کنید؛ یعنی در آغاز محور با هم بودن برای دوستی را بر نماز بگذاریم.
یکی از حرکت های خوبی که در هیئت ها و مجالس مذهبی انجام می شود، این است که مثلاً با نماز مغرب و عشا این دوستی ها آغاز می شود و خیلی هم ارزشمند است و گاهی اوقات خوب است که این رفتار را به بچّه هایمان یاد بدهیم که مثلاً شروع یا پایان برنامه ی آنها با نماز باشد.
پاسخ دهید