وجود مبارک حضرت مهدی ارواحنا فداه در روز نهم ربیع پرچم امامت را به دست گرفتند، آخرین ذخیرهی الهی بر روی زمین مستقر شده است، صاحب کار آمده است، فرمانده آمده است، راهنما آمده است، الگو آمده است، اکسیری که جهان را به کمالِ الهی میرساند در این عالَم قدم گذاشته است، لذا روزِ بیعت با امام زمان ارواحنا فداه است، خودتان را آماده کنید، آن روز حتماً دعای عهد را بخوانید، حتّی المقدور هر روز دعای عهد را بخوانید، عهدِ با امام زمان ارواحنا فداه، عقد با امام زمان ارواحنا فداه، بیعت با امام عصر ارواحنا فداه، بعد هم مراحلِ بعدیِ آن، «اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَهِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیْعَهً لَهُ فِی عُنُقِی»[۱]، اول عهد و قول است، بعد عقد و وابسته شدن است، بعد هم بیعت است، در بیعت وابستگی نیست، دیگر من نیستم و خود را به آقا فروختهام، آقا مرا قبول کرده است و مرا خریده است، من برای او هستم، من ملکِ او هستم، این غیر از عقد است، عقد دو طرف دارد، ولی وقتی ملک برای مالک است مالک نسبت به ملکِ خود اختیارِ تام دارد. این سه مرحله که ابتدای آن عهد است و بعد از آن وابستگی است و بعد از آن هم انتقال به حیطهی وجودیِ او، گویا دستِ او شدهایم، همینطور که دستِ من برای من است و همیشه در اختیارِ من است و شما دخالتی در دستِ من ندارید، چشمِ من برای من است و هر زمانی که خواستم آن را باز میکنم و نگاه میکنم و هر زمانی که خواستم آن را میبندم، زبانِ من چون ملکِ من است در اختیارِ من است، هر زمان که خواستم سخن میگویم و هر زمان که خواستم سکوت میکنم. اگر بیعت واقع شد وجود نازنین حضرت در وجودِ ما تصرّفِ ولایی میکنند، ما دیگر بصورتِ خودسر کاری را نمیکنیم، هرچه انجام میدهیم آن کار کارِ امام زمانِ ما ارواحنا فداه است، این تصرّفِ حضرت در وجودِ ما، این تملّکِ ایشان نسبت به ملکی که ما در اختیارِ ایشان قرار دادهایم همان حالتِ فناء است و آغازِ ذوب شدن و آینهی کامل شدن برای حضرت حجّت ارواحنا فداه است.
بعد از آن از خدای متعال مراحلِ بعدی را درخواست میکنیم و میگوییم: بارالهی من را جزوِ کسانی قرار بده که نسبت به حضرت «وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ»[۲] من مجریِ فرمانهای حضرت حجّت ارواحنا فداه باشم، «وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ»[۳] من در سنگرِ دفاع نشسته باشم، من سپرِ بلای امام زمان ارواحنا فداه شده باشم، من حصن حصینِ حضرت باشم، من بلاگردانِ امام زمان ارواحنا فداه بشوم، «وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ»[۴]. این مراحلی که بعد از عهد و عقد و بیعت از امام زمان ارواحنا فداه میخواهیم «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ] وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ» پنج مرحله است و هر کدامِ آنها هم یک کلاس است و سازنده است و این سرودِ ظهور منتظر را آماده میکند تا با طیِّ این مراحل و مراتب جزوِ کسانی باشد که حضرت ببینند این آمادگیها هست و از خدای متعال بخواهند و خدای متعال هم دعای ایشان را مستجاب کند و ان شاء الله تشریف بیاورند. این عهد با امام زمان ارواحنا فداه در روز امامتِ حضرت، عقدِ با امام زمان ارواحنا فداه در روز ولایتِ حضرت، بیعت با امام زمان ارواحنا فداه در روز پرچمداریِ حضرت حجّت ارواحنا فداه و بعد هم فکر کردن به آرمانها، من میخواهم «عُون» باشم، چه کسی «عون» است؟ «عون» غیر از ناصر است، ناصر در مقابله است اما «عون» همیشه «عون» است، آقا جان! من کمکِ شما هستم. ما چطور میتوانیم به امام زمانمان ارواحنا فداه کمک کنیم؟ این را فکر کنید و ببینید که کارهایی که انجام میدهید کمک به امام زمان ارواحنا فداه است یا مقابلهی با حضرت؟ روی تک تکِ کارهای شبانهروزمان دقّت کنیم، ببینیم که ما برای حضرت «عون» هستیم یا کارشکنی میکنیم؟
انسان گاهی در کارهای خانه نسبت به پدرِ خود حالتِ مساعدت دارد و پدرِ او میگوید «عونِ» من بود، این همیشه مرا یاری میکند.گسترهی «وَ أَعْوَانِهِ» گستردهتر از «انصار» است، در نصرت دو جبهه است و ما به کمکِ آقای خود میرویم، قشونِ حضرت میشویم، سربازِ حضرت میشویم، اسلحه بر میداریم و سینه سپر میکنیم و برای آن بزرگوار جانفشانی میکنیم، ولی اگر جنگ هم نباشد ما برای امام زمان ارواحنا فداه «عون» هستیم، وقتی من نماز میخوانم طوری نماز میخوانم که حضرت از این نماز شارژ بشوند و در من احساسِ نور کنند، نمازِ خوبِ من برای امام زمان ارواحنا فداه «عون» است، گرهگشاییهای ما نسبت به یکدیگر برای امام زمان ارواحنا فداه «عون» است، خوشاخلاقیهای ما اعانت بر امام زمان ارواحنا فداه است. قرآن کریم میفرماید: «تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى»[۵]، در هر کارِ نیک و احسانی و در تقوا «عون» باشید، آنجا نصرت نیست بلکه اعانت است، شما به زلزلهزدهها کمک میکنید، اعانت میکنید، ولی نصرت نه! اگر مظلومی در برابرِ ظالمی در حالِ مغلوب شدن است و شما برای دفاع از مظلوم میروید آنجا نصرت است، نصرت به جبهه رفتن است، نصرت مقابله کردن با ظالم است، نصرت استکبارستیزی است، نصرت فسادستیزی است، نصرت ظلمستیزی است.
[۱] دعای عهد
[۲] دعای عهد
[۳] دعای عهد
[۴] دعای عهد
[۵] سوره مبارکه مائده، آیه ۲ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْیَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ۚ وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا ۚ وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا ۘ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ)
پاسخ دهید