چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم؟
هر کدام از ما در حکم جماعتى هستیم که به امامت یک نفر کار مى کند. امام این جماعت در دنیا، درون ما است که یا عقل است یا خیال یا وهم است و یا عشق، بالاخره هر کسى امام جماعت خود را مى شناسد، شئون مادون و اعضا و جوارح زیر دست، همه به امامت او کار مى کنند؛ یعنى اگر کسى ان شاء الله انسان سالم و سالکى بود، همه قواى درون و بیرونش به امامت عقل او کار مى کند.
انسان عاقل قواى درون و رفتار و گفتار و نوشتار بیرونى را عاقلانه تدبیر و تنظیم مى کند. ما اگر خواستیم ببینیم در درون مان امام جماعت عقل است یا هواى نفس، از اعمال و رفتار و اقوال مان باید بفهمیم. یعنى گفتار انسان، رفتار انسان، نوشتار انسان، سیره و سنت انسان شاهد امامى است که در محراب درون او نهادینه شده است.
ما از کجا مى فهمیم فلان شخص آدم خوبى است؟ مى بینیم حرفِ خوب مى زند، کارِ خوب مى کند، حرفش با کارش مطابقت دارد. بدِ کسى را نمى خواهد. ظاهر و باطنش یکى است. همه اعمال او را جمع بندى مى کنیم و مى گوییم همه این ها نشانه آن است که در درون او نورى وجود دارد.
اما اگر کسى کار بدى کرد و دروغ گفت و عشوه اى کرد و رشوه اى برد و اختلاس کرد، نشانه آن است که در دورن او خائنى امام شده است. پس اگر اعضا و جوارح سالم بود، این ها مأمومان آن امام اند که رو به قبله نماز خوانده است. اگر اعضا و جوارح به فساد آلوده شدند، مأمومان امامى هستند که پشت به قبله دارد.
کسى که درنده خو است در قیامت به صورت سگ در مى آید و اعضا و جوارح او شهادت مى دهد که او موجودى درنده است. آدم پر طمع به صورت موش در مى آید و لازم نیست اعضا و جوارح او حرف بزنند.
به هر حال، بعضى ها مختالانه زندگى مى کنند نه عاقلانه. در قرآن آمده است: «إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ».[۱] مختال و متخیل یعنى کسى که با خیال زندگى مى کند. کسى که با خیال زندگى مى کند نه با عقل، محبوب خدا نیست. همین ارزش هاى اعتبارى زود گذر، همین من و ماهاى زود گذر، این ها خیالبافى است. اگر خداى ناکرده کسى سرگرم این گونه مسائل بود و خود را به غیر خدا مشغول کرد، مختال است.
آدم مختال آن است که زندگى عاقلانه و نماز عاقلانه ندارد. نماز عاقلانه را کسى انجام مى دهد که در بیرون نماز قواى خود را تطهیر کرده باشد. حرف ها، خواندنى، و گفتار ناروا سبب مى شود ما زندگى و در نتیجه نماز عاقلانه نداشته باشیم.
اگر انسان سعى کند در تمام لحظات زندگى مراقب اعضا و جوارح و اندیشه هاى خود باشد که خلافى از آن ها سر نزند، قطعا با حضور قلب بیش ترى نماز مى گزارد؛ زیرا حضور قلب چند دقیقه اى در نماز عصاره و خلاصه حفظ حضور قلب در محضر خدا در تمام ساعات زندگى است. کسى که هر لحظه خود را در محضر خدا مى بیند ، به راحتى و با حضور قلب کامل به نماز مى ایستد؛ اما آن که در طول شب و روز به فکر همه چیز هست مگر خدا، قطعا نمى تواند در نماز حضور قلب داشته باشد.
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱] – سوره لقمان۳۱: آیه ۱۸٫
پاسخ دهید