روز جمعه مورخ ۰۴ فروردین ماه ۱۴۰۲، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی در دانشگاه تهران برگزار شد که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- خطبه اوّل
- اُنس با قرآن کریم در ماه مبارک رمضان
- ماه مبارک رمضان ظرف نزول قرآن کریم است
- ماه مبارک رمضان ماه ضیافت الهی است
- ماه مبارک رمضان فرصتی برای زُدوده شدن انسان از گناهان است
- خطبه دوّم
- تغییر و تحوّل طبیعت باید مقدّمهی تغییر و تحوّل درونی انسان باشد
- نقشههای دشمنان برای نابودی انقلاب اسلامی ایران
- ولایت فقیه موجب وقوع انقلاب و بقای انقلاب اسلامی است
- بینظیرترین مردم حکومت اسلامی در طول تاریخ
- پیشرفتهای بسیار خوب کشور در دوران پس از انقلاب اسلامی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اوّل
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». ماه مبارک رمضان فرا رسیده است. سُفرهی خاصّ پذیرایی خداوند متعال برای میهمانان خاص گُسترده شده است. ماه مبارک رمضان به قدری اَسرارآمیز است، به قدری گَنجینهها و سرمایههای عظیمی در این ماه بزرگ خداوند متعال نهفته است که بر حسب روایت فرمودهاند که اگر میدانستید در رمضان چه نعمتهایی نهفته است، آرزو میکردید که همهی سال ماه رمضان بود. برخی از امتیازات ماه مبارک رمضان در قرآن شریف آمده است و برخی دیگر در روایات و بخشی دیگر در ادعیه و مناجاتهای حضرات معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) و پارهای نیز در سِیر سالکین الیالله نقل شده است. ماه مبارک رمضان نظیر ندارد. یک زمینی است که بَذر و رویش آن قابل مقایسه با هیچ زمان دیگری نیست.
اُنس با قرآن کریم در ماه مبارک رمضان
«الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ[۳]»؛ اُنس با قرآن کریم کَلیم خداشدن است. کسی که همواره قرآن کریم را تلاوت مینماید، خداوند دائماً در حال سخنگفتن با اوست و او در جایگاه کَلیماللهی قرار میگیرد؛ اما در ماه مبارک رمضان وقتی یک آیه از کَلام الهی بر زبان شما پَرتو میافکند و شما بلندگوی خداوند متعال میشوید و خداوند متعال با زبان شما سخن میگوید، گویا تمام قرآن را به صورت یکجا خَتم کردهاید و حاصل سِیر قرآنی که سِیر درجات بهشت است و در آنجا گفته میشود: «اِقْرَأْ وَ اِرْقَ[۴]»؛ درجات بهشت با آیات الهی مُدرّج است. هر اندازهای از آیات خداوند متعال در وجود شما مُتمکّن شده باشد، با هر آیهای یک درجه به شما داده میشود. گمان نکنید که این درجه هم مانند پِلّههای اینجاست، بلکه بین هر درجه تا درجهی بالاتر فاصلهای بینهایت است و برای ما قابل سنجش نیست. تلاوت این آیات قرآن کریم در ماه مبارک رمضان انسان را به قُلّهی قُرب خداوند متعال میرساند و انسان قرآنی به کمال نور نائل میشود.
ماه مبارک رمضان ظرف نزول قرآن کریم است
اما چند مصداق از مَصادیق مُراقبهای و سِیر الیاللهی این ماه را به محضر شما تقدیم میدارم. اوّلین مورد این است که ماه مبارک رمضان ظرف قرآن کریم است. همانگونه که هر مکانی قابلیّت تجلّی کامل خداوند متعال را ندارد؛ حضرت جبرئیل (علیه السلام) در «اَبطح[۵]» به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از او خواستند که خود را در آن حقیقتی که دارد، نه به صورت تمثّلی که حضرت جبرئیل (علیه السلام) و ملائکهی برای اولیای الهی مُتمثّل میشوند و خودشان را در مثال انسان نشان میدهند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خواستند تا جبرئیل (علیه السلام) را با آن حقیقتی که در باطن دارد و خودش است، نشان بدهد. حضرت جبرئیل (علیه السلام) عرضه داشت: یا رسول الله! این مکان ظرفیّت ندارد. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به مِنا تشریففرما شدند و در آن سرزمین مقدّس جناب جبرئیل (علیه السلام) شرفیاب شد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اظهار علاقه کردند تا حقیقت زیبای جناب جبرئیل (علیه السلام) را تماشا کنند. در آنجا هم عرضه داشت: یا رسول الله! این مکان ظرفیّت ندارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به سرزمین عرفات تشریف آوردند. در آنجا جناب جبرئیل (علیه السلام) شرفیاب شد و پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آنجا نیز چنین درخواستی کردند و این نشان میدهد که ایشان به این موضوع علاقه داشتند، خوشپَسند بودند، خوشذوق بودند، مظهر همهی جَمال خداوند متعال بودند و هر کسی سِنخ خودش را دوست دارد. انسانی که مؤمن و باتقواست، کسی را که مؤمن است بسیار دوست میدارد؛ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ[۶]». فُسّاق نیز با یکدیگر میجوشند. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خواستند تا جبرئیل (علیه السلام) را با آن صورتی که صورت الهی اوست، مشاهده نماید. وقتی در صحرای عرفات خودش را ظاهر کرد و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جبرئیل (علیه السلام) را با آن چشمی که خداوند به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) داده است که میتواند جمال الهی و همهی صفات الهی را تماشا نماید، ملأ الخافقین است. بنابراین هم مکانها از نظر استعداد، ظرفیّت و قابلیّت با یکدیگر متفاوت هستند و هم زمانها اینگونه هستند و این ماه مبارک رمضان، ماهی است که اگر انسان در آن مُراقبه داشته باشد، به مرحلهی فَنا میرسد. ماه مبارک رمضان ماه نزول قرآن کریم است؛ «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ[۷]». حال که قرآن کریم نازل شده است، این قرآن وسیلهی پذیرایی خداوند متعال است. این نکتهی اوّل بود که به محضر شما تقدیم داشتیم که ظرف نزول قرآن کریم انحصاراً این ماهی است که اختصاص به خداوند متعال دارد. ماه رمضان شهرالله است و کتابالله در شهرالله میگُنجد. در مورد شهرهای دیگر، شهرهای دیگر محدود هستند و ماه مبارک رمضان نامحدود است.
ماه مبارک رمضان ماه ضیافت الهی است
نکتهی دوّم این است که فرموده است: «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَهِ اللَّهِ[۸]»؛ شما در ماه مبارک رمضان دعوت خصوصی دارید و خداوند متعال شما را به بارگاه خودش دعوت فرموده است. این چه کرامتی است. گاهی برای انسان هدیهای میفرستند، گاهی برای انسان نامه میفرستند، گاهی با انسان تماس برقرار میکنند؛ ولی گاهی میگویند که دلم بسیار مُشتاق است و دوست دارم تا بیایی و در کنار تو بنشینم، دوست دارم تو را ببینم، دوست دارم با تو نَجوا کنم. دوست دارم سُفرهی دل خود را برای خودم باز کنی و آنچه را که نمیتوانی به دیگران بگویی و نمیخواهی با واسطه و توسط نامه یا تماس به من منتقل نمایی، میخواهم خودم راز تو را ببینم و راز تو را بشنوم. این تشرّف به لِقاء پروردگار متعال، «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَهِ اللَّهِ» است. آیت الحقّ مرحوم «آیت الله شیخ محمّد تقی آملی[۹]» (رضوان الله تعالی علیه) از استادشان مرحوم «میرزا علی آقای قاضی» (اعلی الله مقامه الشریف) نسخهای برای تشرّف به محضر شریف حضرت امام زمان (ارواحنا فداه) درخواست کرده بودند. ایشان این نسخه را داده بودند و مرحوم آیت الله شیخ محمّد تقی آملی (رضوان الله تعالی علیه) میگویند با تجربهی این نسخه مشاهده کردم که حضرت امام زمان (ارواحنا فداه) به سوی من اقبال دارند و در حال تشریفآوردن به سوی من هستند. به قدری احساس فشار کردم که دیدم وجودم در حال آبشدن است. اگر خورشید به انسان نزدیک بشود، چیزی از انسان باقی نخواهد ماند. آن حرارت و سنگینی و عظمت انسان را آب میکند. مرحوم آیت الله شیخ محمّد تقی آملی (رضوان الله تعالی علیه) میگویند میگویند که از دور به حضرت امام زمان (ارواحنا فداه) التماس کردم که به من نزدیک نشوید، زیرا دیدم که تحمّل ایشان را ندارم. خداوند متعال این تحمّل را در ماه مبارک رمضان به بندگان خود میدهد که بتوانند آن قُربی را که سِنخهی تحوّل عظیم در وجود انسان است و انسان در مراتب خَلیفهاللهی قرار میگیرد و صفات الهی در وجود آدمی متمکّن میشود، مُستقرّ میشود. قُرب الهی به معنای رنگ خدا گرفتن است، به معنای یکیشدن با صفات الهی است، به معنای وصل شدن است. «وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها اِلَیکَ حَتَّى تَخرِقَ اَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّور[۱۰]»؛ انسان از همهی حجابها حتّی از حجابهای نور عبور مینماید؛ «فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ[۱۱]». ضیافت الهی چنین ضیافتی است.
ماه مبارک رمضان فرصتی برای زُدوده شدن انسان از گناهان است
برادران و خواهران سعادتمند که خداوند متعال شما را به بندگی پذیرفته است و خداوند متعال از شما دعوت کرده است، شما چه کسانی هستید که خداوند متعال شما را به حساب آورده است و طالب اُنس با شماست و مُشتاق دیدار شماست؟ پیکی با عظمتتر از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در عالَم وجود ندارد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پیامآور و پیک خداوند متعال است و برای شما دعوتنامه آورده است و این دعوتنامه هم دعوتنامهی باعظمتی است که ما عظمت آن را دَرک نمیکنیم و آن قرآن کریم است؛ «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ[۱۲]»؛ این ماه عظیم با این اسرار فوقِ عُقولِ ما که عقل آن را درک نمیکند، ولی سِیر الیالله انسان را به جایی میرساند که این رازها در وجودش قابل جذب و فَهم باشد. همانگونه که شما در ضیافت جسمانی میهمان یک کَریم میشوید، «فِی البیتِ ما کان و الضّیفِ مَن کان». آنچه ذخیره کرده است در پذیرایی به میهمان عزیزش ارائه مینماید. خداوند متعال هم آنچه در نَهانخانهی اَسرار و راز خود ذخیره کرده است، در ماه مبارک رمضان به روح شما عَرضه میکند. ضیافت جسمانی خورد و خوراک جسمانی است، ولی ضیافت روحانی شما را از لذائذ مادّی مُنقطع میکند و به لذائذ معنوی میرساند. لذا در این آیهی کریمه هدف از این ضیافت و هدف از این سِیر به سوی او، یک انتقال است، یک تحوّل است، یک انقلاب است. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ»؛ بعد از مسألهی شناخت قرآن کریم، تلاوت قرآن کریم، فَهم قرآن کریم و عمل به قرآن کریم، یکی از پذیراییها مسألهی روزه است. روزه کپسول اخلاص است، روزه خودشویی است، روزه خودزُدایی است، روزه عبور از خود و رسیدن به خداوند متعال است. اما روزه چه نتیجهای دارد؟ اگر نتوانیم نتیجهای بگیریم، خسارت زیادی را متحمّل شدهایم. خداوند متعال فرموده است: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»؛ روزه برای این است که شما اهل مُراقبه بشوید و زبان شما از غیبت، تُهمت، شایعهپَراکنی، ایذاء دیگران، خانوادهآزاری، امام زمان آزاری، ولایتآزاری و انواع مشکلاتی که زبان دارد، شما خودتان را از خطرات زبانتان نجات بدهید. زبانتان مُتّصف به تقوا و مُراقبهی از همهی گناهان زبانی بشود. در مورد چشم هم به همین صورت است که فرموده است: «إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ[۱۳]»؛ وقتی روزه هستید، هم در مورد گوش باید حواست باشد و اجازه ندهی تا نزد تو آبروی مردم را از بین ببرند. وقتی غیبت میشنوی که آبروی یک مؤمن را میبرند، با این آبرو بردن مانند این است که جان او را میگیری و در حال کُشتن انسانها هستی. اینها در ماه مبارک رمضان یک فرصتی است که انشاءالله ما خودمان را از همهی گناهان پاک کنیم و به همهی فضائل و صفات الهی مُتّصف بشویم.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ * وَ مَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ * لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ * تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ[۱۴]».
خطبه دوّم
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». عید رمضان که در دعای حضرت امام سجّاد (علیه السلام) در ماه رمضان، از آن به عنوان عید اولیاء نام برده شده است. ماه مبارک رمضان نامهای زیادی دارد که یکی از آنها این است که حضرت امام سجّاد (علیه السلام) خطاب کردند: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ، وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ[۱۵]»؛ سلام بر تو ای ماهی که عید اولیای الهی بودی. خداوند کمک نماید که همهی ما ولیّ خدا باشیم و ماه رمضان به معنای واقعی برای ما عید باشد. چون ماه رمضان ماه ریزش گناهان است؛ «کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ عِیدٌ[۱۶]»؛ هر روزی که از شما در آن روز گناهی صادر نشود و خداوند از شما راضی باشد، روز عید شماست. ماه مبارک رمضان ماه بندگی است، لذا همهی آن عید است. این عید بزرگ الهی و عید تحوّل طبیعت و عید تشرّف مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای (مُدّ ظلّه العالی) پس از چند سال به زیارت مضجع شریف ولینعمتمان حضرت علیّبنموسیالرضا (علیه الصلاه و السلام) و تجلیّات رضوی از زبان ایشان برای نشان دادن آدرس صحیح برای سال جدیدمان را به محضر شریف صاحب عالَم و صاحب ما حضرت مهدی (ارواحنا فداه) و همهی مُوّحدان و شما برادران و خواهران با همهی وجود تبریک و تَهنیت عرض میکنم.
تغییر و تحوّل طبیعت باید مقدّمهی تغییر و تحوّل درونی انسان باشد
به همین مناسبت بنده در این خطبه از فرمایشات مقام معظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) الهام میگیرم که بهترین شخصیت پس از امام زمان (ارواحنا فداه) در بهترین نُقطهی عالَم که در جوار مضجع شریف حضرت علیّبنموسیالرضا (علیه الصلاه و السلام) بودند و این کلماتی که همواره ایشان مطرح مینمایند، بر حسب حدیث شریفی که فَریقین نقل کردهاند که فرموده است: «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ یَنَابِیعُ اَلْحِکْمَهِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ[۱۷]»؛ اگر کسی چهل روز خودش را خدایی کند، هوایی نباشد و هرکاری میکند برای خداوند متعال باشد، بندگی کند، بنده باشد و هیچگاه خودش را آزاد نبیند، همیشه مولا داشته باشد و بیصاحب و بیمالک و بیخدا نباشد و همیشه خودش را به خدای خودش واگذار نماید، پس از چهل روز خداوند متعال چشمههای حکمت را از قلب او میجوشاند و بر زبان او جاری میسازد. مصداق اتمّ آن نیز هم امام راحل (اعلی الله مقامه الشریف) هستند و هم امام حاضرمان پس از امام زمان (ارواحنا فداه) اینگونه هستند. لذا ابتدائاً کلمات ایشان تذکّر به این معنا بود که این طبیعت یک تحوّل و درسی برای ماست؛ «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا[۱۸]». این آیهای که در سورهی مبارکهی حدید آمده است، از غُرر سُوَر قرآنی است و حاوی اسرار است. فرموده است: بدانید که خداوند متعال زمین مُرده را زنده مینماید و ما آیاتمان را برای شما بیان کردیم، شاید شما تعقّل نمایید. اینکه زمین، خاک و جامد زنده بشود و لباس عوض نماید و تزیین کند و زیبا بشود و ما را شاد و از ما دلرُبایی نماید، اما ما عوض نشویم؟! ما زنده نشویم؟! دل ما شاد نشود؟! ما مایهی شادی برادران و خواهران خودمان نباشیم؟! ما لباس عوض نکنیم؟! لباس تقوا بر تن نکنیم؟! لباس بندگی و عبودیّت بر تن نکنیم؟! یعنی ما از خاک کمتر هستیم؟! در روز قیامت فرموده است: «وَ یَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَابًا[۱۹]»؛ از حسرت روز قیامت به خداوند پَناه میبریم. کافر در روز قیامت میگوید که ای کاش مانند خاک بودم. خاک با وجود اینکه جامد بود، ولی زنده شد؛ تبدیل شد و حیات نباتی پیدا کرد، حیات حیوانی پیدا کرد و به جان بَشر تبدیل شد و جان شد؛ اما ما هیچ چیزی نشدیم. یک عُمر خودسوزی کردیم، فرصتسوزی کردیم و خودمان را از دست دادیم. لذا این مسألهی تحوّل بسیار اهمیّت دارد که انقلاب یک تحوّل عظیم جهانی و تاریخی بود، یک تحوّل فرهنگی بود، یک تحوّل اخلاقی بود، یک تحوّل سیاسی بود و واقعاً انقلاب بود و تغییر بود، تغییر حالت بود، تغییر تفکّر بود، تغییر جریان بود و باید در ماه مبارک رمضان چند مورد از این تحوّلها در انسان پیش بیاید. مورد اوّل تحوّل توبه است؛ توبه تحوّل است. مورد دوّم مسألهی انتظار است؛ انتظار آمدن مولا و آقایمان ما را به تحوّل دائمی میخواند تا به حدّ بلوغ پذیرش حکومت معصوم را پیدا نکنید، اگر هم بیاید شما از او استفاده نمیکنید؛ مانند اَجداد طاهرین ایشان که آمدند و کسی از آنها استفاده نکرد. لذا انتظار یک مَکتب است. انتظار سازنده است و یک تحوّل است. مورد دیگر قرآن است. قرآن کریم رَبیعالقلوب است. همانگونه که باران طبیعت را بَهاران میکند، نُزول قرآن کریم قلبها را بهاران میکند. مورد دیگر دعاست. دعا در انسان تغییر ایجاد مینماید. اگر مناجات و دعا حقیقی باشد، «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ[۲۰]».
نقشههای دشمنان برای نابودی انقلاب اسلامی ایران
در مسألهی تحوّل که انقلاب اسلامی یک تحوّل بود، باید برای تحوّل به لوازم آن توجّه داشت. لوازم تحوّل این است که انسان آنچه که موجب قوّت و شکوفاییاش میشود، آنها را شناسایی نماید. این انقلابی که خداوند متعال به دست امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) پَدید آورد، دستوری که «کارتر» رئیسجمهور وقت آمریکا در همان شش ماههی ابتدایی انقلاب به «سازمان سیا» صادر کرده است، آن نابودی نظام اسلامی است و مهمترین تجهیز در تجهیزاتی که برای نابودی و اضمحلال این انقلاب پیشبینی کرده است، تجهیز تبلیغاتی است. یعنی اینها با تبلیغات بتوانند در باورهای مردم، در شناخت مردم و در نوع تفکّر مردم نفوذ نمایند و روحیهی ایمانی، توحیدی، ولایی، انقلابی، خودباوری و علاقهی به عزّت و استقلال را از مردم بستانند. از روز اوّل انقلاب بنا و دستورشان نابودی نظام جمهوری اسلامی بوده است. از آن روز یک زنجیرهی به هم پیوستهای از توطئههای گوناگون، از ایجاد اختلاف و دامَنزدن به قومیّتها تا جنگ، کودتا، تحریم، ترور، ایجاد نااَمنی از طریق مُنافقین و فتنهی سال ۱۳۷۸، فتنهی سال ۱۳۸۸ و آخرین فتنهای که ایجاد کردند، پاییز سال ۱۴۰۱ بود که فتنهی اغتشاشات بود که یک جنگ ترکیبی و مجموعهای از تجارُب بود و مجموعهی قدرتهای استکباری دست در دست یکدیگر دادند، ولی در این مدّت ۴۳ سال با وجود این هَجمههای سنگین و غیر قابل تحمّل که برای هیچ ملّتی نبوده است، این ملّت بزرگ ایران در برابر همهی این فشارها و هَجمهها مستحکم ایستادند و از همهی صحنههای جنگ با دشمن پیروز بیرون آمدند.
ولایت فقیه موجب وقوع انقلاب و بقای انقلاب اسلامی است
کانونهای قدرت که موجب استحکام یک ملّت و یک اُمّت شده است، در رأس آن ایمان به خداوند متعال و اعتماد به وعدههای پروردگار متعال قرار دارد که بعضی از مردم ما مُرتکب برخی از گناهان عملی میشوند که آمدهایم تا از خداوند درخواست کنیم که برای ما کافی است و ما را مورد بخشش خود قرار بدهد و پس از این به ما توفیق بدهد که مرتکب گناه نشویم. اینهایی که ظواهرشان نشان میدهد که مرتکب برخی از گناهان میشوند و رعایت نمیکنند، اما همینها اعتقاد دارند. به خداوند متعال اعتقاد دارند، به قرآن کریم اعتقاد دارند، به نماز عقیده دارند، به ولایت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و اولاد ایشان مُتمسّک هستند و باور دارند، میدانند که این مملکت و این عالَم صاحب دارد، امام زمان (ارواحنا فداه) را به عنوان یک امام حیّ که بر ما ناظر است و حامی ماست و پُشتوانهی ما هستند، قبول دارند. در مورد ولایت فقیه نه تنها مردم در حال حاضر پذیرفتهاند، بلکه از زمانهای سابق یک مرجع تقلید را نایب امام زمان (ارواحنا فداه) میدانستند و این لطف اهلبیت (سلام الله علیهم اجمعین) بوده است که این مجموعه را از گُسست حفظ فرموده است. ولایت فقیه به عنوان قُطبی بوده است که سیّارات وجود مردم به دور قُطب این شمس به صورت منظّم حرکت کردهاند و هویّت خودشان را حفظ کردهاند و امروز به عنوان فرماندهی کُلّ مستضعفین و جبههی مقاومت و مدیریت عالی جبههی توحیدی بر عهدی آن گذاشته شده است و محور وحدت است. «وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَهِ[۲۱]»؛ این موضوع در هیچ فرقهای مطرح نشده است و اختصاص به ما دارد که موجب انقلاب اسلامی شد و بقای انقلاب اسلامی هم به همین نکته است که ملّت ما امام و رهبر دارند، ملّت ما مدیر الهی دارند، ملّت ما الگو دارند. رهبر ما تنها یک رهبر سیاسی نیستند، بلکه ایشان الگوی ایمان هستند، الگوی جهاد هستند، الگوی ازخودگذشتگی هستند. این فداکاریهای مردم ما متأثّر از روح فداکاری امامین انقلاب است. به والله قسم که اینها دل به دنیا ندادهاند و غُباری از این دنیا بر دل این رهبر و رهبر گذشته ننشسته است. به همین دلیل از هیچ قدرتی نترسیدند و از هیچ حادثهای هَراس نداشتند و با ثَبات خود مردم را تثبیت کردند. این مسألهی ایمان، مسألهی ولایت و داشتن رهبری است.
بینظیرترین مردم حکومت اسلامی در طول تاریخ
نکتهی دیگر نیز این است که ملّت ما در تاریخ خلقت بینظیر هستند. هیچ پیامبری مردمی به این صورت نداشته است، هیچ امامی مردمی را که امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) و امام خامنهای (اطال الله عُمره الشریف) دارند که همه چیزشان را برای انقلاب فدا کردهاند و هیچگاه طلبکار انقلاب اسلامی نبودهاند و نیستند و تا هنگامی که امام زمان (ارواحنا فداه) نیامدهاند، همچنان ایثارگرانه در صحنه ایستادهاند و در این جنگ ترکیبی نشان دادند که در اوضاع نابسامان اقتصادی و عَدم ثَبات نرخ در بازار، این مردم در این شرایط در مقابل فتنهی جهانی و این اغتشاشی که در آمریکا تدارک دیده شد و اسرائیل و همراهانشان این را کلید میزدند و هُل میدادند، مردم ما در این شرایط آمدند تا به دنیا بگویند که حمایت ما به دلیل دنیا و ارزانی نیست، بلکه انقلاب ما پَدیدهی نجات بَشر است و انشاءالله در سایهی این استقامت، ما دنیا و آخرت را در زیر پَرچم ولایت آباد خواهیم کرد.
پیشرفتهای بسیار خوب کشور در دوران پس از انقلاب اسلامی
به همین دلیل در این مدّت ۴۴ ساله با وجود تحریمهای فَلجکننده، تحمیل جنگ، ترور، نااَمنی و انواع فشارهای رَوانی و تبلیغاتی، ما پیشرفتهایی داشتهایم که باید به صورت مرتّب این نقطهقوّتها را تکرار کرد؛ والّا دشمن نقطهضعفها را بزرگ نشان میدهد. در حال حاضر بحمدالله ما در شرایطی هستیم که قُوای سهگانه در زیر پَرچم ولایت با یکدیگر همدلی دارند. به همین دلیل دولت ما در مسألهی ارتباطات جهانی نقطهی عطف است و این سفری که به کشور چین انجام گرفت و مانوری که به همراه دو کشور دیگر صورت گرفت، در سطح دیپلماسی در مرحلهی بسیار خوبی قرار داریم. با همسایگان خود رابطهی بسیار مطلوبی داریم و انشاءالله ما پیروزیهای بیشتر از اینها را در مسیر خواهیم دید. راهاندازی بزرگترین مجموعهی نظام سلامت، بیمارستان حضرت مهدی (ارواحنا فداه) که آنچه در یک بیمارستان پیشرفته در همهی دنیا موجود است، در این بیمارستان هم موجود میباشد که در اسفندماه سال گذشته افتتاح گردید.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّـحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۲۲]».
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫
[۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲.
[۳] سوره مبارکه اعراف، آیه ۵۸٫
«وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَ الَّذِی خَبُثَ لَا یَخْرُجُ إِلَّا نَکِدًا ۚ کَذَٰلِکَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ».
[۴] تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، جلد ۶، صفحه ۱۸۹.
«وَ فِی اَلْمَجَالِسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی اَلْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ اَلْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ: عَلَیْکُمْ بِتِلاَوَهِ اَلْقُرْآنِ ، فَإِنَّ دَرَجَاتِ اَلْجَنَّهِ عَلَى عَدَدِ آیَاتِ اَلْقُرْآنِ ، فَإِذَا کَانَ یَوْمُ اَلْقِیَامَهِ یُقَالُ لِقَارِئِ اَلْقُرْآنِ ، اِقْرَأْ وَ اِرْقَ فَکُلَّمَا قَرَأَ آیَهً یَرْقَى دَرَجَهً».
[۵] اَبطح مکانی است پیرامون مکه در فاصله این شهر و منا. بخشی از طایفه قریش در این منطقه زندگی میکردند که به قریش بطائح معروف شدند. خاندان پیامبر از این دسته از قریش بودند. بنابر روایات، جبرئیل در این مکان بر پیامبر نازل شده و دعوت آشکار اسلام توسط پیامبر نیز از همین مکان آغاز شده است. پیامبر بعد از فتح مکه در این مکان چادر زد و اقامت کرد. همچنین پیامبر در بازگشت از حجه الوداع در این مکان نماز خواند. این مکان در راه عبور حاجیان از مکه به منا قرار دارد و مکانی مقدس به شمار میآید. فقیهان شیعه بلند گفتن لبیک در ابطح را مستحب میدانند. همچنین مستحب است حاجیان با تأسی به سیره پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام باقر (علیه السلام) پس از رسیدن به ابطح اندکی توقف و استراحت کنند و سپس به مکه وارد شوند.
[۶] سوره مبارکه حجرات، آیه ۱۰٫
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ ۚ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ».
[۷] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸۵٫
«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَ الْفُرْقَانِ ۚ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ ۖ وَ مَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ ۗ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ».
[۸] بحار الانوار – جلد ۹۶ – صفحه ۱۵۷٫ / عیون اخبار الرضا – جلد ۱ – صفحه ۲۹۵؛ خطبه شعبانیه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم).
«عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ الْمَغْفِرَهِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ. هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَهِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَهِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَهٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَهٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَهٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَهِ کِتَابِهِ. فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقُوا عَلَی فُقَرَائِکُمْ وَ مَسَاکِینِکُمْ وَ وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ وَارْحَمُواصِغَارَکُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَکُمْ. وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا یَحِلُّ النَّظَرُ إِلَیْهِ أَبْصَارَکُمْ وَ عَمَّا لَا یَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَیْهِ أَسْمَاعَکُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَی أَیْتَامِ النَّاسِ یُتَحَنَّنْ عَلَی أَیْتَامِکُمْ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکُمْ. وَ ارْفَعُوا إِلَیْهِ أَیْدِیَکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَاتِکُمْ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا بِالرَّحْمَهِ إِلَی عِبَادِهِ یُجِیبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ یُعْطِیهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ. أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَهٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ وَ ظُهُورَکُمْ ثَقِیلَهٌ مِنْ أَوْزَارِکُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ أَنْ لَا یُعَذِّبَ الْمُصَلِّینَ وَ السَّاجِدِینَ وَ أَنْ لَا یُرَوِّعَهُمْ بِالنَّارِ یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ. أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْکُمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِی هَذَا الشَّهْرِ کَانَ لَهُ بِذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ عِتْقُ نَسَمَهٍ وَ مَغْفِرَهٌ لِمَا مَضَی مِنْ ذُنُوبِهِ، قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَلَیْسَ کُلُّنَا یَقْدِرُ عَلَی ذَلِکَ فَقَالَ ص اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَهٍ اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشَرْبَهٍ مِنْ مَاء.ٍ أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَی الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکَتْ یَمِینُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ حِسَابَهُ وَ مَنْ کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ أَکْرَمَ فِیهِ یَتِیماً أَکْرَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ. وَ مَنْ وَصَلَ فِیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ قَطَعَ فِیهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللَّهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ تَطَوَّعَ فِیهِ بِصَلَاهٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَهً مِنَ النَّارِ وَ مَنْ أَدَّی فِیهِ فَرْضاً کَانَ لَهُ ثَوَابُ مَنْ أَدَّی سَبْعِینَ فَرِیضَهً فِیمَا سِوَاهُ مِنَ الشُّهُورِ. وَ مَنْ أَکْثَرَ فِیهِ مِنَ الصَّلَاهِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللَّهُ مِیزَانَهُ یَوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازِینُ وَ مَنْ تَلَا فِیهِ آیَهً مِنَ الْقُرْآنِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ. أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَهٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُغَلِّقَهَا عَنْکُمْ وَ أَبْوَابَ النِّیرَانِ مُغَلَّقَهٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُفَتِّحَهَا عَلَیْکُمْ وَالشَّیَاطِینَ مَغْلُولَهٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُسَلِّطَهَا عَلَیْکُمْ. قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَقُمْتُ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ؟ فَقَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ. ثُمَّ بَکَی فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ فَقَالَ یَا عَلِیُّ أَبْکِی لِمَا یَسْتَحِلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَأَنِّی بِکَ وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَهِ ثَمُودَ فَضَرَبَکَ ضَرْبَهً عَلَی قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِکَ فِی سَلَامَهٍ مِنْ دِینِی. فَقَالَ علیهالسلام فِی سَلَامَهٍ مِنْ دِینِکَ. ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ مَنْ قَتَلَکَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّکَ مِنِّی کَنَفْسِی رُوحُکَ مِنْ رُوحِی وَ طِینَتُکَ مِنْ طِینَتِی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَنِی وَ إِیَّاکَ وَ اصْطَفَانِی وَ إِیَّاکَ وَ اخْتَارَنِی لِلنُّبُوَّهِ وَ اخْتَارَکَ لِلْإِمَامَهِ وَ مَنْ أَنْکَرَ إِمَامَتَکَ فَقَدْ أَنْکَرَ نُبُوَّتِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ أَبُو وُلْدِی وَ زَوْجُ ابْنَتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَی أُمَّتِی فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی أَمْرُکَ أَمْرِی وَ نَهْیُکَ نَهْیِی أُقْسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّهِ وَ جَعَلَنِی خَیْرَ الْبَرِیَّهِ إِنَّکَ لَحُجَّهُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ أَمِینُهُ عَلَی سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ فی عِبَادِهِ».
[۹] شیخ محمّدتقی آملی (۱۳۰۴-۱۳۹۱ق/۱۸۸۷-۱۹۷۱م)، فقیه امامی و از فیلسوفان شیعه در قرن ۱۴ شمسی. در نجف از محضر استادانی چون میرزای نایینی، و آقا ضیاء عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی علم آموخت و به تهران بازگشت و به تحقیق و تدریس مشغول شد و در تهران درگذشت. محمد تقی آملی فرزند مولا محمد آملی، در ۱۲ ذیالقعده سال ۱۳۰۴ق در تهران متولد شد. تحصیل را در مدرسه خازن الملک تهران آغاز کرد. ده ساله بود که برخی کتابهای مهم ادبیات عرب چون سیوطی و جامی را تمام را کرد. سپس به تکمیل اندوختههای فقهی و اصولی پرداخت و به علوم ریاضی و نیز فلسفه و حکمت روی آورد و به سال ۱۳۴۰ش به نجف اشرف عزیمت نمود. آملی در سال ۱۳۵۳ق از نجف به تهران بازگشت و به تدریس و تربیت نفوس پرداخت. او در تهران علاوه بر تالیف و تدریس، اقامه جماعت در مسجد مجدالدوله را نیز برعهده گرفت. وی فقیهی گوشه نشین بود. از پذیرفتن مسئولیت و ریاست گریزان بود و تا پایان زندگی نیز از نوشتن رساله فتوایی خودداری کرد. جمعی از فقهای فاضل از محضرش بهره میبردند و بسیار گرامیاش میداشتند. وی در تهران درگذشت. و در مشهد در حرم امام رضا (علیه السلام) (مقبره فقیه سبزواری)دفن شد. برخی از اندیشوران درباره مقام فقهی و فلسفی محمد تقی آملی، اظهار نظر کرده و او را ستودهاند. مرتضی مطهری، آملی را مدرّس منقول و معقول در تهران شمرده و افزوده است: مهمترین اثر عقلی او حاشیه بر شرح منظومه حکیم سبزواری و مهمترین اثر نقلیاش شرحی است استدلالی بر عروه الوثقی. علامه شعرانی شاگردان خود را برای تقلید به وی ارجاع میداد. سبحانی میگوید او فقیه امامی، عالمی کبیر، متضلّع در فلسفه و رویگردان از دنیا و زخارفش بود.
[۱۰] إقبال الأعمال (ط – القدیمه)، ج۲، ص: ۶۸۶؛ بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۹۱، ص: ۹۸؛ مفاتیح الجنان – مناجات شعبانیه.
«…إِلَهِی هَبْ لِی قَلْباً یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَاناً یرفع [یَرْفَعُهُ] إِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ إِلَهِی إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لَاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مملوک [مَمْلُولٍ] إِلَهِی إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجِیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یَا إلهی [سَیِّدِی] فَلَا تُخَیِّبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لَا تَحْجُبْنِی عَنْ رَأْفَتِکَ إِلَهِی أَقِمْنِی فِی أَهْلِ وَلَایَتِکَ مَقَامَ مَنْ رَجَا الزِّیَادَهَ مِنْ مَحَبَّتِکَ إِلَهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَهاً بِذِکْرِکَ إِلَى ذِکْرِکَ وَ [اجْعَلْ] هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ إِلَهِی بِکَ عَلَیْکَ إِلَّا أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِکَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِکَ فَإِنِّی لَا أَقْدِرُ [أملک] لِنَفْسِی دَفْعاً وَ لَا أَمْلِکُ لَهَا نَفْعاً إِلَهِی أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمُنِیبُ فَلَا تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَ حَجَبَهُ [حجبک] سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخِرَقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِک».
[۱۱] همان.
[۱۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸۳٫
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ».
[۱۳] الکافی، جلد ۴، صفحه ۸۷.
«عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ وَ شَعْرُکَ وَ جِلْدُکَ وَ عَدَّدَ أَشْیَاءَ غَیْرَ هَذَا وَ قَالَ لاَ یَکُونُ یَوْمُ صَوْمِکَ کَیَوْمِ فِطْرِکَ».
[۱۴] سوره مبارکه قدر.
[۱۵] الصحیفه السجادیه ، دعای ۴۵.
«… السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ، وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ.السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ السَّاعَاتِ. السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الْآمَالُ، وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ. السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً، وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ. السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ أَلِیفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ، وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَّ السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ الْقُلُوبُ، وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ. السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّیْطَانِ، وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا أَکْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیکَ، وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَکَ بِکَ! السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَمْحَاکَ لِلذُّنُوبِ، وَ أَسْتَرَکَ لِأَنْوَاعِ الْعُیُوبِ!السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ، وَ أَهْیَبَکَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ!السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَیَّامُ. السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ کَرِیهِ الْمُصَاحَبَهِ، وَ لَا ذَمِیمِ الْمُلَابَسَهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمَا وَفَدْتَ عَلَیْنَا بِالْبَرَکَاتِ، وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِیئَاتِ السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوکٍ صِیَامُهُ سَأَماً. السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ، وَ مَحْزُونٍ عَلَیْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ. السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِکَ عَنَّا، وَ کَمْ مِنْ خَیْرٍ أُفِیضَ بِکَ عَلَیْنَا السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى لَیْلَهِ الْقَدْرِ الَّتِی هِیَ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍالسَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَحْرَصَنَا بِالْأَمْسِ عَلَیْکَ، وَ أَشَدَّ شَوْقَنَا غَداً إِلَیْکَ. السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى فَضْلِکَ الَّذِی حُرِمْنَاهُ، وَ عَلَى مَاضٍ مِنْ بَرَکَاتِکَ سُلِبْنَاهُ …».
[۱۶] نهج البلاغه، حکمت ۴۲۸٫
«وَ قَالَ (علیه السلام) فِی بَعْضِ الْأَعْیَادِ: إِنَّمَا هُوَ عِیدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِیَامَهُ وَ شَکَرَ قِیَامَهُ؛ وَ کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ عِیدٌ».
[۱۷] شرح فارسی شهاب الأخبار، الجزء ۱، الصفحه ۱۹۲.
[۱۸] سوره مبارکه حدید، آیه ۱۷٫
«اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ».
[۱۹] سوره مبارکه نبأ، آیه ۴۰٫
«إِنَّا أَنْذَرْنَاکُمْ عَذَابًا قَرِیبًا یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَ یَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَابًا».
[۲۰] سوره مبارکه فرقان، آیه ۷۷٫
«قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ ۖ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا».
[۲۱] طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ۱۴۰۳ ق، ج ۱، ص ۱۰۷ و ۱۰۸، بخشی از خطبه فدکیه حضرت زهرا (سلام الله علیها).
«… اَنْتُمْ عِبادَ اللَّـهِ نُصُبُ اَمْرِهِ وَ نَهْیهِ، وَ حَمَلَهُ دینِهِ وَ وَحْیهِ، وَ اُمَناءُ اللَّـهِ عَلی اَنْفُسِکُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَی الْاُمَمِ، زَعیمُ حَقٍّ لَهُ فیکُمْ، وَ عَهْدٍ قَدَّمَهُ اِلَیکُمْ، وَ بَقِیهٍ اِسْتَخْلَفَها عَلَیکُمْ: کِتابُ اللَّـهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْانُ الصَّادِقُ، و النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّیاءُ اللاَّمِعُ، بَینَهً بَصائِرُهُ، مُنْکَشِفَهً سَرائِرُهُ، مُنْجَلِیهً ظَواهِرُهُ، مُغْتَبِطَهً بِهِ اَشْیاعُهُ، قائِداً اِلَی الرِّضْوانِ اِتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَی النَّجاهِ اسْتِماعُهُ، بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللَّـهِ الْمُنَوَّرَهُ، وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَهُ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَهُ، وَ بَیّناتُهُ الْجالِیهُ، وَ بَراهینُهُ الْکافِیهُ، وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُوبَهُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَهُ، وَ شَرائِعُهُ الْمَکْتُوبَهُ. فَجَعَلَ اللَّـهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاهَ تَزْکِیهً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّهِ، وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَهِ، وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ، وَ الصَّبْرَ مَعُونَهً عَلَی اسْتیجابِ الْاَجْرِ…».
[۲۲] سوره مبارکه نصر.
پاسخ دهید