روز جمعه مورخ ۲۶ خرداد ماه ۱۴۰۲، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی در دانشگاه تهران برگزار شد که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- خطبه اوّل
- ادامه تفسیر سورهی مبارکهی فاتحه الکتاب
- انسان باید با محبّت اولیای الهی خود را به قُلّه برساند
- خطبه دوّم
- نکاتی در مورد مُراقبات ماه ذیالقعده و ذیالحجّه
- پیشرفت چشمگیر کشور در صنعت هستهای
- راهِ جدید کشور در مسائل علمی
- کمک مسألهی هستهای به جایگاه نظامی کشور در جهان
- پیروزیهای گروه جهاد اسلامی فلسطین در برابر صهیونیستها
- اِکرام و احترام کشورهای آمریکای لاتین نسبت به رئیسجمهور ایران
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اوّل
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». شما میهمانان خداوند و همهی بندگان حقتعالی و نَفس خودم را به رعایت تقوای الهی دعوت میکنم. وصیّت همهی انبیاء به اُمتّشان، رعایت تقوا بوده است. تقوا تُرمز است. یک ماشینی که تُرمز بُریده است، در قعر دَرّهها سقوط میکند و کسانی که سرنشین آن هستند، از بین میروند. تقوا سِپَر است، تقوا سنگر است، تقوا زِره است. یاد خداوند متعال دل را زنده میدارد و انسانِ باتقوا کسی است که وقتی گَشتیهای شیطان سر راه جلوی او را میگیرند، با یاد خداوند از خطر او در اَمان میمانند. «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ[۳]»؛ کسانی که اهل تقوا هستند، کسانی که اهل غفلت نیستند، کسانی که با خداوند نَفس میکشند و با خداوند زندگی میکنند، همواره خودشان را به خداوند وابسته میدانند. این گَشتیهای شیطان دائماً رَصد میکنند تا جیب کسی را بزنند، ایمان کسی را غارت کنند و او را بدبخت کنند. اما کسی که خداوند را دارد، به محض اینکه میبیند شیاطین به سُراغ او آمدهاند، «تَذَکَّرُوا»، خداوند متعال را به یاد میآورند و با یاد خداوند متعال توطئهی شیطان را از خودشان دور میکنند.
ادامه تفسیر سورهی مبارکهی فاتحه الکتاب
در خطبهی اوّل در محضر اُمّ الکتاب، سورهی مبارکهی حمد مُشرّف هستیم. «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ[۴]»؛ از خداوند متعال درخواست ما، تقاضای ما، نیاز تکوینی و فطری و حالی و قالی ما این است که ما را به صراط مستقیم هدایت بفرماید. این صراط مستقیم دینِ خداوند متعال است، این صراط مستقیم بندگی خداوند متعال است، این صراط مستقیم کتابالله است، این صراط مستقیم قرآن کریم است که همهی اینها در وجود انسانِ کامل تَعبیه شده است و امام است. امام خلیفهی عَلیالاطلاق خداوند متعال است. آفتاب بر همهجا میتابد. موجودِ زنده بدونِ نور آفتاب زنده نمیماند و هر موجودی به مقدار لازم از انرژی خورشید و نور خورشید بَهره میگیرد. آفتابِ هدایتِ حقّ، خلیفهالله است که همیشه خداوند متعال اراده کرده است تا در زمین باشد. اینکه فرمودهاند: «سَأَلْتُهُ عَنِ اَلصِّرَاطِ فَقَالَ هُوَ أَدَقُّ مِنَ اَلشَّعْرِ وَ أَحَدُّ مِنَ اَلسَّیْفِ[۵]»؛ از مو باریکتر است و از شمشیر بُرندهتر است. با وجود اینکه خیلی باریک است، با وجود اینکه خیلی تیز است، در روز قیامت گروهی «کَالْبَرْقِ اَلْخَاطِفِ[۶]»، در یک چشم برهم زدن به مقصد میرسند. این جِسر، این صراط از روی جهنّم عبور میکند. زیر آن جهنّم است و این پُلی است که اگر کسی از روی این پُل بیفتد، در جهنّم واقع میشود. با اینکه هم باریک و هم تیز است، اما عدّهای «کَالْبَرْقِ اَلْخَاطِفِ» عبور میکنند. عدّهای مانند سواره هستند و با سرعت میروند، ولی آنی نیست. عدّهای خودشان را میکشانند و عدّهای هم سقوط میکنند. این نَحوهی ارتباط انسان با خلیفهی خداوند است. یک عدّهای عاشقانه در زندگی نسبت به انسان کامل شیدا و بیقرار هستند. تمام شئونشان را با او تطبیق میکنند. چشمشان مَجذوب است. اصلاً خودش نمیبیند و هرچه را او بخواهد ببیند، میبیند. هرچه را او خوشش نیاید، نمیبیند. هرچه را او دوست نداشته باشد بشنود، نمیشنود. اما ندای حقّ، صدای مظلوم، ندای حقیقت و شریعت و آنچه که وظیفه استف، این صداها را خوب میشنود. هنگام نماز هیچ چیزی مانع او نیست. «حیّ علی الصلاه»؛ این میشنود که خداوند او را صدا میزند و میگوید: زودباش، منتظرت هستم. اذان را میشنود، اقامه را میشنود. اصلاً نمیتواند در اوّل وقت در نماز حضور نداشته باشد. یک کسی که خورد و خوراکش، رفت و آمدش، داد و ستدش، حُبّ و بُغضش همه به امضای ولیاَمر رسیده است و همگی مقبول است. اصلاً با جَذبهی او در حال حرکت است. صاحبدلی بود که مقام معظم رهبری (اطال الله عُمره الشریف) که هم خودشان صاحبدل هستند و هم با صاحبدلان مأنوس هستند و مُؤالفت داشتند. «شهیدان را شهیدان میشناسند». آن بزرگوار در شهر قُم زندگی میکرد، ولی در هر فرصتی کنار مرقد مطهّر حضرت امام رضا (علیه السلام) دیده میشد. یکی از مأنوسین ایشان میگفت: من به این آقا گفتم چرا اینقدر به مشهد میروید؟ ایشان پاسخ دادند: میروم و به امام رضا (علیه السلام) میگویم: آقا! هوای من را داشته باشید. امام زمان (ارواحنا فداه) هوای بعضیها را دارد. اینها خورشید هدایت حقّ که از وجود نازنین خلیفهالله به همهی دلها میتابد. قرآن کریم «هُدًى لِلنَّاسِ[۷]» است و بر همه میتابد؛ ولی درختی که بُریده شده و خشک شده است، بَهرهای از آفتاب نمیبرد. زمینی که شورهزار است، از باران بَهرهای نمیبرد. باید آن حیات ایمانی در وجود انسان باشد و منشأ حرکت دینی و زندگی انقلابی و ولاییاش محبّت و عشق باشد. لذا در هیچ سختیای نمیبُرد و مَجذوب است. نمیتواند دست بردارد.
«گفتمش سیر ببینم مگر از دل برود ***** وآن چنان پای گرفتهست که مشکل برود[۸]».
انسان باید با محبّت اولیای الهی خود را به قُلّه برساند
انسان با محبّتِ اولیای الهی، با محبّت خلیفهی خداوند که انسان کامل است زندگی کند، همیشه نگاهش به سوی قُلّه است و میخواهد به او برسد. لذا قرآن کریم در سورهی مبارکهی توبه فرموده است: «کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ[۹]»؛ حَواستان باشد، از صادقین فاصله نگیرید. این صادقِ مُطلق همان معصوم است. یکی از ادلّهای که بر لزوم امام بر واقعیّت خلیفهی معصوم خداوند بر روی زمین دلالت میکند، همین عبارت «کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» است. از اَزل تا اَبد این صادق است و برای اینکه مردم گرفتار خطا نشوند و از صداقت فاصله نگیرند، باید با امام زمانشان باشند. لذا این مَعیّت با حضرت حجّت (عَجّل الله تعالی فرجه الشریف)، مَعیّت با امام زمان (ارواحنا فداه)، «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ[۱۰]»، در روز قیامت همه را با امامشان فَرا میخوانند. کسانی که امامشان امامِ نار هستند، با ناریها خوانده میشوند؛ ولی کسانی که امامشان «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا[۱۱]» است، که امام زمان ما (ارواحنا فداه) مصداق این آیه هستند. هر جا نوری هست، نورِ امام زمان (ارواحنا فداه) است. در هر نمازی نمازگزار از خداوند میخواهد که با انسانِ کامل فاصله نگیرد و همواره بخواهد کُپی برابر اصل بشود. در تمام شئون بندگی، در جهاد، در حجّ، در همهی شئون بندگی و در روشنگریها، در مقابلهی با طاغوتها و استکبار و در در همهی اینها مانند امامانش باشد. لذا «الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» هم به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و هم به امامان دیگر تعبیر شده است.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۱۲]».
خطبه دوّم
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». شما بندگان خوب خداوند و همهی اُمّت توحیدی و نَفس فقیر خودم را به ارتباط دائم با خداوند، پَرهیز از گناه، دلدادن به طاعت حقتعالی و دَغدغهی بندگی داشتن دعوت میکنم. تقوا هم برای فرد و هم برای جامعه سبب سعادت دنیا و آخرت است. لذا پروردگار متعال در قرآن کریم وَعدههای دُنیوی هم به جامعهی تقوایی داده است.
نکاتی در مورد مُراقبات ماه ذیالقعده و ذیالحجّه
در این خطبهی دوّم، در مورد مناسبتهایی که باید با دلهای پاک اُمّت اسلامی مُرتبط باشیم، اوّلین نکته این است که ما ذیالقعده الحرام در حال اُفول و گذر است و ما از این منزل که به تعبیر سید اهل مُراقبه مرحوم «سید ابن طاووس[۱۳]» (اعلی الله مقامه الشریف) هر یک از این ماهها یک منزلی است که توشهی منزل بعدی را باید از این منزل به همراه خود ببریم. ماه ذیالقعده ماهِ خاصّی است. اگر توبه نکردیم که بهترین راهِ توبه را هم پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای روزهای یکشنبهی ماه ذیالقعده با این عنوان مشخّص نمودهاند که میفرمایند: آیا کسی از شما حاضر است توبه کند؟ عرض کردند: همهی ما آمادگی داریم تا توبه کنیم. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: غُسل کنید. در روز یکشنبهی ماه ذیالقعده غُسل کنید، سپس وضو بگیرید و بعد ۴ رکعت نماز بخوانید که در مفاتیح الجنان آمده است که خداوند متعال خودتان را میبخشد و خُصمای شما را در روز قیامت از شما راضی میکند. سپس به دههی ذیالحجّه میرسیم که پایان چلّهی حضرت کلیم (علیه السلام) است و باید سالکینِ ماه ذیالقعده تا عید قربان به مقام فنا و معرفتِ کامل توحیدی نائل بشوند. پایان این ماه، شهادت حضرت جوادالائمه (سلام الله علیه) است که حضرت امام جواد (علیه السلام) در میان ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) عَلم امامت هستند، پَرچم ولایت خاصّه هستند. چون در دوران کودکی اوّلین امامی که کودک بودند و در کودکی صاحب ولایت مُطلقهی کُلیّهی الهیه شدهاند، حضرت امام جواد (علیه الصلاه و السلام) هستند. این مناسبت را به امام زمانمان (ارواحنا فداه) و به همهی اُمّت تسلیت عرض میکنم.
پیشرفت چشمگیر کشور در صنعت هستهای
در مناسبتهایی که هم به عنوان شُکر نعمتهای خداوند و هم به عنوان کانونهای اُمید و دلگرمی باید مطرح نمود، یکی مسألهی هستهای است. مقام معظم رهبری (اطال الله عُمره الشریف)، این مردِ خدا، این مظهرِ صفا، این مُوحّد دوران، این مُقتدای شایستهی ما به کانونهای حسّاس عزّت ملّی و اقتدار اسلامی توجّه خاص دارند. لذا برگزاری نمایشگاه در کنار حسینیه و محلّ زندگی ایشان برای ارائهی دستاوردهای صنعت هستهای دلیل بر این است که ایشان چه اندازهای به مسألهی هستهای اهتمام دارند. حال چرا مسألهی هستهای اینقدر مهم است که زَمامدارِ جامعهی اسلامی در غیبت امام زمان (ارواحنا فداه) این را جزء اولویّتها و جزء بسترهای عزّت، رفاه، پیشرفت، استقلال و استغناء میدانند و خودشان با همهی ارزشی که برای آنات و لحظات عُمرشان قائل هستند، یک ساعت و نیم وقت میگذارند و از دستاوردهای این صنعت سرنوشتساز بازدید میکنند و بعد دانشمندان هستهای و دستاَندرکاران این اساسِ مهمّ قَویم را به حضور میپذیرند و مطالب مهمّی را با آنها مطرح مینمایند. نکتهی اوّل در اهمیّت صنعت هستهای این است که فرآوردههای هستهای از نظر تنوّع با جایجای زندگی ما میتواند مُرتبط باشد که مواردی از اینها را هم مقام معظم رهبری (اطال الله عُمره الشریف) در بیان خودشان آوردند و هم بحمدالله رسانهی ملّی در این جهادِ تبیین مطالب را برای کسانی که به اسلامشان، به مکتبشان و به ایرانشان علاقهمند هستند، برای اینها تبیین میکنند و اُمید مردم، آرامش مردم، اعتماد و اعتقاد مردم را تحکیم میکنند. بنده چند مورد را عرض میکنم و میدانیم که بحمدالله اهل اطّلاع هستید، ولی پیگیری بفرمایید. یکی مسألهی اکتشاف است. ما در زیرِ زمین معادن داریم، نفت داریم، ذخایر داریم ولی وسیلهای که بتوانیم متوجّه بشویم که در زیرِ زمین چه چیزهایی داریم را نداشتیم. یکی از دستاوردهای صنعت هستهای همین است که هواپیما یا بالگردی مُجهّز به این صنعت است و وقتی عبور میکند، تا ۱۵ کیلومتر زیرِ زمین را نشان میدهد که آیا نفتی یا ذخیرهای وجود داشته باشد یا وجود نداشته باشد. این یک مسألهی پُر برکتی است برای این کشوری که از نظر معادن و ذخایر زیرزمینی بسیار غَنی است که انشاءالله با به کار افتادن این ابزار، باید ثروت ملّی ما و وسیلهی رفاه مردم ما رو به توسعه باشد.
نکتهی دیگر آبشیرینکُن به وسیلهی صنعت هستهای است. ما از نظر آب، خصوصاً آب آشامیدنی مشکلات جدّی در نقاط مختلف کشورمان داریم، این صنعت هستهای توانسته است در شهر بوشهر و بعضی جاهای دیگر آب دریا را برای نوشیدن آماده کند.
مسألهی دیگری که باز جز اموری است که در زندگی مردم بسیار حائز اهمیّت است، مسألهی پزشکی است. این صنعت هستهای هم در مسألهی درمان سرطان، تشخیص سرطان و داروهای مختلف تا کنون حدود ۵۰ فرآورده به بازار عرضه کرده است. اهمیّت صنعت هستهای در سه عرصه در بیان مقام معظم رهبری (اطال الله عُمره الشریف) مذکور بود. یکی این بود که به کشور ما آبرو بخشید. کشور ایران جزء کشورهای عقب نگاه داشته شده بود، استعمارزده بود و به تعبیر ایشان در دو مرحله که یکی این بود که تحت سُلطه بودیم و دانشمندان ما حقّ تحقیقات را نداشتند و دوّم این است که از نظر فکری آنچنان ما را تحت تأثیر سُلطهی شیطانی خودشان قرار داده بودند که هیأت حاکمهی قبل از انقلاب و دانشجویان و دانشگاهیان ما بر این باور بودند که ما نمیتوانیم، ما عُرضه نداریم. کما اینکه در مسألهی حکومت نیز به همین صورت بود. میگفتند: سیاست چه ارتباطی با دیانت دارد؟ باید سیاست و حکومت را به دست افراد بیدین، بیقید، بیرَحم، وابسته، بیموالات، انحصار طلب و غارتگَر بدهیم و فرد دیندار هم برود و در گوشهی مسجد بنشیند و دین فردی خودش را حفظ نماید که انقلاب اسلامی آمد و این تفکّر اِلحادیِ شیطانیِ سکولاری را به شناخت واقعی از دین تبدیل کرد؛ «اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ[۱۴]»؛ دین، دینِ خداوند و دینِ زندگی است، دینِ مدیریت است، دینِ اقتدار است، دینِ پیشرفت است، دینِ تأمین سعادت دنیا و سعادت آخرت است. مسألهی حکومت را حل کرد که باید حکومت در دست پاکان باشد، در دست عالِمان باشد، در دست انسانهای خداترس باشد، در دست حکیم باشد که هم دینشناس باشد و هم مردمشناس باشد و بتواند دینی را که شناخته است، به عنوان خوراک جامعه به خوردِ جامعه بدهد و جامعهی الهی، جامعهی مُعتقد به ابدیّت و یک جامعهی سعادتمند ظاهری و باطنی باشد.
راهِ جدید کشور در مسائل علمی
از نظر مسائل علمی هم آن چیزی که امروز برای ما مهم است، راه جدیدی است. استعمارگران ۵۰۰ سال تبلیغات کردند که دین مانعِ علم است. دین و علم با یکدیگر ناسازگاری دارند. اما انقلاب اسلامی آمد و این نماز جمعه را در مَتن دانشگاه قرار داد تا اعلان کند که دیانت عینِ دانشوَری است، دیانت با علم عَجین است. در جایی که دین نباشد، علم نیز در آنجا علم نیست. این موضوع هستهای ما که به دست دانشمندان جوان بر اساس اطّلاعی که به بنده دادهاند، گفتهاند که اکثریّت قریب به اتّفاق دانشمندان هستهای ما بین ۳۰ تا ۳۵ سال سنّ دارند و همهی اینها مُتدیّن و انقلابی هستند و در میان اینها چهرههایی که نماز شب میخواندند مانند «شهید شهریاری» و «شهید فَخریزاده» و دیگران بسیار هستند. در یک کانون علمی ماهوارهای که ما تشرّف داشتیم و بازدیدی کردم، مسئول آنجا میگفت این ۲۷ نفری که دستاَندر کار این شبکه هستند، همگی اهل نماز شب هستند و همگی اهل توسّل هستند. این افتخار و مُباهات برای مردم است که امروز حکومتی دارند که این حکومت دنیای ما را آباد میکند و مقّدمهی آبادی آخرت ما قرار میدهد.
کمک مسألهی هستهای به جایگاه نظامی کشور در جهان
نکتهی سوّم این است که این مسألهی هستهای وزن سیاسیِ بینالمللی ما را بحمدالله سنگین کرده است و ما امروز در جهان جزء کشورهای پیشرفته در فناوری و صنعت و هستهای و دفاعی و نظامی هستیم و در همهی ابعاد کشور ایران اَبرقدرت است و با ساختن موشک «فتّاح» ما چهارمین کشور از قدرتهای نظامی دنیا به حساب میآییم و بدانید که این آغاز پَرش است. «باش تا صبح دولتت بدمد[۱۵]».
پیروزیهای گروه جهاد اسلامی فلسطین در برابر صهیونیستها
تشرّف جهاد اسلامی از فلسطینِ مُقاوم به محضر مبارک نایب امام زمان (ارواحنا فداه)، پَرچمدارِ مقاومت و تبریک مقام معظم رهبری (اطال الله عُمره الشریف) به گروه جهاد اسلامی و اعلان رضایت از آمادگیِ همهی گروههای مقاومت در مقابلهی با غاصبین صهیونیست و پیروزی اینها در جنگ ۵ روزه برای ما، برای همهی مُستضعفان، برای همهی کسانی که روحیهی مقابلهی با ظلم و ستم را دارند، جای مُباهات و تبریک بود و مقام معظم رهبری (اطال الله عُمره الشریف) تبریک گفتند و تنها راه نجاتِ فلسطین و پسگرفتن اَراضیِ اشغالشده، اقتدار روزافزون هستههای مقاومت است که امروز به فضل الهی کَرانهی باختری رو به تسلیحِ عُمومی هستند. شیوهی صهیونیستها این بود که بترسانند اما امروز…
اِکرام و احترام کشورهای آمریکای لاتین نسبت به رئیسجمهور ایران
نکتهی آخری که چند جمله به محضر شما عرض میکنم، این درسهایی است که مقام معظم رهبری (اطال الله عُمره الشریف) همهساله از سبک زندگی حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و تعالیم عالیهی بُنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، حکیم دوران، نورِ خداوند و روح خداوند است که در شناخت شخصیّت حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) به ما کمک میکند. آن مسألهی ایمان و اُمید بود. در این دولت سیزدهم سختیها و مشکلات و ناتَرازیهایی وجود داشت که هنوز هم مشکلاتی وجود دارد؛ ولی شاهد هستید از روزی که این رئیسجمهورِ ولایتمدارِ جهادیِ ما پَرچم اجرایی کشور را به دست گرفته است، همواره از این سنگر به آن سنگر در حال تحرّک بوده است و این دیپلُماسی با همسایهها و اخیراً این سفرهایی که به کشور اندونزی و سپس به کشورهای آمریکای لاتین داشتهاند که یک زمانی اینها حیات خلوتِ آمریکا بوده است و خیلی پیام به همراه داشت. میدانید که وقتی رئیسجمهور عزیز ما حضرت «آیت الله رئیسی» به کشور ونزوئلا وارد شدند، در آنجا سرود «ای ایران» را خواندند و این احترام و اِعزازی که داشتند، خارج از عُرف دیپلُماسی بود. هم برای ملّت آنجا محبوب است رئیسجمهور ایران و ملّت ایران که تحت زِعامتِ رهبر محبوبِ جهانی است و هم اینکه دولت آنجا در حدّ بالایی خضوع دارند در برابر این کشوری که مبدأ خیزش مُستضعفان علیه مُستکبران بوده است. هم در کشور اندونزی آن اعتبار، آن اِکرام و آن تجلیل و هم در کشور ونزوئلا که مُلاحظه فرمودید. لذا این قیمتها هم که بحمدالله پول ملّی در حال پیداکردن اعتبارات جدید است که یک بخش از آن مربوط به احیای کارگاههای تعطیل و نیمهتعطیلی بود که ارث گذشتگان بود و این دولت توانست آن را اِحیا نماید. دوّم رابطهی دیپلُماسیِ اقتصادی که وزارت امور خارجهی ما و سیاستِ دولتِ ولایتمَدار ما بود، هم با همسایگان و هم با کشورهای دیگر دخیل بود. لذا امروز هم کشور عربستان سعودی و هم کشورهایی که با ما فاصلهای داشتند، همگی به این نتیجه رسیدهاند که کشور ایران برای همسایگان هم امنیّت است، هم عزّت است، هم قدرت است و هم با وجودِ پیوستن این کشورها به همدیگر در کنار ایران، نیازی به حضور بیگانگان در منطقه نداریم و باید همهی عوامل بیگانه خصوصاً آمریکاییها به این نتیجه رسیده باشند که جایِ پایی در منطقه ندارند و باید هرچه زودتر این منطقه را ترک کنند.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّـهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ[۱۶]».
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫
[۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲.
[۳] سوره مبارکه اعراف، آیه ۲۰۱٫
[۴] سوره مبارکه فاتحه، آیه ۶٫
[۵] تفسیر القمی، جلد ۱، صفحه ۲۹.
«وَ عَنْهُ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ : سَأَلْتُهُ عَنِ اَلصِّرَاطِ فَقَالَ هُوَ أَدَقُّ مِنَ اَلشَّعْرِ وَ أَحَدُّ مِنَ اَلسَّیْفِ فَمِنْهُمْ مَنْ یَمُرُّ عَلَیْهِ مِثْلَ اَلْبَرْقِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمُرُّ عَلَیْهِ مِثْلَ عَدْوِ اَلْفَرَسِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمُرُّ عَلَیْهِ مَاشِیاً وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمُرُّ عَلَیْهِ حَبْواً وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمُرُّ عَلَیْهِ مُتَعَلِّقاً، فَتَأْخُذُ اَلنَّارُ مِنْهُ شَیْئاً وَ تَتْرُکُ مِنْهُ شَیْئاً».
[۶] جامع الأخبار، جلد ۱، صفحه ۱۳۹.
«وَ قَالَ: مَنْ أَکَلَ مِنْ کَدِّ یَدِهِ مَرَّ عَلَى اَلصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ اَلْخَاطِفِ».
[۷] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸۵٫
«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَ الْفُرْقَانِ ۚ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ ۖ وَ مَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ ۗ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ».
[۸] سعدی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شماره ۲۶۳.
[۹] سوره مبارکه توبه، آیه ۱۰۹٫
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ».
[۱۰] سوره مبارکه اسراء، آیه ۷۱٫
«یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ۖ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَٰئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَ لَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا».
[۱۱] سوره مبارکه زمر، آیه ۶۹٫
«وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْکِتَابُ وَ جِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ».
[۱۲] سوره مبارکه نصر.
[۱۳] سید علی بن موسی بن جعفر بن طاووس مشهور بهسید ابن طاووس (۵۸۹-۶۶۴ق)، از عالمان شیعه در قرن هفتم هجری، صاحب کتاب لُهوف (مقتل امام حسین (علیه السلام)) و نقیب شیعیان در زمان حکومت مغول بر بغداد. برخی به او به سبب تقوا، مراقبه فراوان و حالات عرفانی «جمال العارفین» گفتهاند. گرایش ابنطاووس بیش از هر موضوعی به مسائل اخلاقی و معنوی و بخصوص دعا و زیارت بود و مجموعه آثاری با عنوان «تتمات مصباح المتهجد» به رشته تحریر درآورد که تکمیل مصباح المتهجد، اثر شیخ طوسی در موضوع دعاست. علامه حلی و شیخ یوسف سدیدالدین (پدر علامه حلی) از شاگردان علی بودند. کتابخانه سید بن طاووس که بالغ بر ۱۵۰۰ کتاب داشته است یک مجموعه شخصی قابل توجه است.
ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس ملقب به رضیالدین، از خاندان طاووس بود؛ از این رو بهسید ابن طاووس مشهور است. ابن طاووس پنج شنبه ۱۵ محرم سال ۵۸۹ق در شهر حلّه، سرزمین عراق متولد شد. او را ذوالحسبین (کسی که دو نسب شریف دارد) نیز خواندهاند؛ زیرا جد اعلای او داود بن حسن مثنی، نوه پسری امام حسن (علیه السلام) و نوه دختری امام سجاد (علیه السلام) است و از سادات حسنی ـ حسینی به حساب میآید. پدرش، موسی بن جعفر، از راویان حدیث است که روایات خود را در ورقههایی نوشته بود و بعد از او، فرزندش آنها را جمعآوری نمود و با نام فرقه الناظر و بهجه الخاطر مما رواه والدی موسی بن جعفر منتشر نمود. مادر او دختر ورام بن ابی فراس، از علمای امامیه بود. همچنین مادر پدرش از نسل شیخ طوسی بود، سید بن طاووس، هنگام اشاره به ابن ابیفراس و شیخ طوسی، آنان را پدربزرگ خود مینامید. برادرش احمد بن طاووس نیز از علمای دوران بود و پس از وفات سید بن طاووس، نقابت شیعیان را بر عهده گرفت. ابن طاووس تحصیلات خود را در حله آغاز نمود و پس از چندی از حله به کاظمین هجرت کرد. او سپس با دختر وزیر ناصر بن مهدی ازدواج نمود و آن گونه که خود میگوید به سبب این ازدواج مدتی طولانی در بغداد سکونت گزید. طبق گزارشی او ۱۵ سال در بغداد اقامت داشته است. که برخی آن را از حدود سال ۶۲۵ هجری تا سال ۶۴۰ هجری دانستهاند. پس از آن به حله بازگشت و فرزند او محمدمصطفی در آنجا به دنیا آمدچند سال بعد به همراه خانواده خود به شهر نجف و پس از آن به کربلا هجرت کرد و در هر کدام سه سال اقامت نمود. فرزند او با نام علی در سال ۶۴۷ در نجف به دنیا آمد و کتاب فرج المهموم را در سال ۶۵۰ در کربلا به اتمام رساند. ابنطاووس در سال ۶۵۲ق بار دیگر به بغداد بازگشت. و در سال ۶۶۱ق سرپرستی و نقابت علویان را از طرف هولاکو خان مغول به عهده گرفت و تا زمان وفات خود این منصب را بر عهده داشت او در روز دوشنبه ۵ ذیالقعده، ۶۶۴ق در بغداد درگذشت.
مقبرهای در حله منسوب به سید بن طاووس است اما ابن فوطی (م ۷۲۳ق) در کتاب حوادث جامعه گفته است که جنازه ابن طاووس پس از مرگ به نجف منتقل شد و در کنار مرقد امام علی (علیه السلام) دفن شد. و سید ابن طاووس نیز در کتاب فلاح السائل نوشته است که برای خودش قبری در کنار مرقد امام علی (علیه السلام) آماده کرده و بر آمادهسازی آن نظارت کرده است. برخی احتمال دادهاند که بارگاه با نام سید بن طاووس در حله متعلق به فرزند همنام او یعنی رضیالدین علی بن علی بن موسی باشد، که در نام، کنیه و لقب، با پدرش، اشتراک داشته است. ابنطاووس تحصیل را در شهر حله آغاز و از پدر و جد خود، ورام بن ابی فراس علوم مقدماتی را آموخت. او در زندگی خودنوشت آورده که در تحصیل فقه در عرض یکسال آنچه را همدرسان او در چند سال پیش از آن تحصیل نموده بودند، فراگرفت. علی به تعبیر خودش، پس از دو سال و نیم آموختن فقه، خود را از استاد بینیاز دید. بعدها او مدتی در بغداد زندگی کرد و در آنجا نیز به تحصیل و تدریس پرداخت.
علامه حلّی (درگذشته ۷۲۶ق) سید ابن طاووس را به داشتن کراماتی وصف کرده است. علامه مجلسی نیز از ابن طاووس با عناوینی مانند: سید نقیب، موثق، زاهد و جمال العارفین یاد کرده است. محدث قمی با اوصافی مانند: بزرگوار، باتقوا، زاهد، سعادمتند، پیشوای عارفان، چراغ شبزندهداران، صاحب کرامات، طاووس آل طاووس وی را ستوده است. از قول سید محمدحسن (معروف به سید محمدحسن الهی) (برادر علامه طباطبایی) نقل شده که روح بسیاری از علما را (توسط یکی از شاگردانش) حاضر کردیم و سؤالاتی نمودیم مگر روح دو نفر را که نتوانستیم احضار کنیم، یکی روح مرحوم سید ابن طاووس و دیگری روح مرحوم سید محمدمهدی بحرالعلوم رضوانُ اللهِ علیهما؛ این دو نفر گفته بودند: ما وقف خدمت حضرت أمیرالمؤمنین علیه السّلام هستیم، و ابداً مجالی برای پائین آمدن نداریم. ابن طاووس حدود ۵۰ تألیف دارد که بسیاری از آنها در موضوعات دعا و زیارتاند. آنچه باعث توجه به سید بن طاووس شده، آثاری است که با عنوان «تتمات مصباح المتهجد و مهمات فی صلاح المتعبد» به رشته تحریر درآورده است؛ یعنی کتابی که در آن ادعیهای آمده است که به حال عبادتکنندگان مفید بوده، اما در کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی ذکر نشده است.
[۱۴] سوره مبارکه انفال، آیه ۲۴٫
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ ۖ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ».
[۱۵] انوری، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره ۲۷ – در مدح صاحب ناصرالدین و تهنیت منصب.
[۱۶] سوره مبارکه اخلاص.
پاسخ دهید