روز جمعه مورخ ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۲، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی در مصلی تهران برگزار شد که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- خطبه اوّل
- ادامهی تفسیر سورهی مبارکهی حَمد
- خطبه دوّم
- حضور دشمنشکَن مردم در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن
- پیام مردم ایران برای دشمنان انقلاب
- انقلاب اسلامی ادامهی بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است
- امروز انقلاب اسلامی تمام مَرزهای جُغرافیایی را دَرنَوردیده است
- حضور در پای صندوقهای انتخابات یک وظیفهی شرعی، اجتماعی و سیاسی است
- دعوت از همهی قِشرهای کشور برای حضور پُرشور در انتخابات
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اوّل
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». شما را و همهی اُمّت مرحومه را، برادران و خواهران، اَقشار مختلف مؤمنین را به تقوای الهی توصیه میکنم. چون ایّام ایّامِ امام حسین (علیه السلام) است، ایّام ایّامِ درخشش اَنوار عرشی است، حدیثی از حضرت امام حسین (علیه السلام) را نوشِ جان بفرمایید. حضرت آقا سیدالشهدا (علیه السلام) میفرمایند: «اُوصِیکُم بِتَقوَى اللّهِ فَإنَّ اللّهَ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ أن یُحَوِّلَهُ عَمّا یَکرَهُ إلى مایُحِبُّ[۳]»؛ خیلی حدیثِ دلانگیز و اُمیدبخشی است. اُمید است که خداوند متعال یک نگاهی به ما بکند. آنچه میشنویم، نَهال آن را در دلمان بکاریم و میوههایش را در جریان عَمل هم خودمان حَلاوتش را دَرک کنیم و هم دیگران ما را شیرین ببینند. مولایمان حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند: من شما را به تقوای الهی توصیه میکنم. وصیّت امام حسینمان (علیه السلام) است. بعد تأثیر «تَقوَى اللّه» را میفرمایند: هرکسی خداتَرس باشد، هرکسی خدامحور باشد، خداوند متعال از آنچه که انسان از آن ناراحت است و بدش میآید، جهت زندگی او را از این مسیرِ ناراحتکننده تغییر میدهد و آنچه را که دوست دارد، بر سر راهش قرار میدهد و همهی ما آرزو داریم و به این مَعنا احتیاج داریم. خوبی و بدی خارج از اختیارات و انتخاب ماست. خیلی از چیزها را دوست نداریم، ولی به سرمان میآید. خیلی از چیزها را دوست داریم، ولی نمیتوانیم به آن برسیم. اگر بخواهیم در زندگی آنچه میبینیم برایمان خوب باشد و آنچه بد است از ما دور بشود، راهش این است که با خدا باشیم، تقوای الهی داشته باشیم.
ادامهی تفسیر سورهی مبارکهی حَمد
در خطبهی اوّل بر سر سُفرهی سورهی مبارکهی فاتحه الکتاب، سورهی حَمد قرار گرفتیم و خداوند متعال تا کُنون توفیق داده است و از این دریای خروشان دُرّها و جواهراتی نَصیب جمعمان فرموده است. «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ[۴]»؛ این مسألهی اِنعام، کلمهی «نِعمت»، حرف «نون»، «عین»، «میم» و مُشتقّاتی که دارد، اینها به مَعنای خوشگُواری زندگی و خوشحالبودن است. در لُغت اینگونه گفتهاند: «طِیبُ العِیش وَ حُسنُ الحَال»؛ وقتی زندگی آدم گُوارا است، تَلخ نیست، تَنگ نیست، فشار نیست؛ این نعمت است. و حالِ انسان خوش است که این نعمت است. خداوند متعال به همهی ما حالِ خوش بدهد و زندگی بدون نیش به ما عنایت بفرماید انشاءالله. حال خداوند متعال در این سورهی مبارکه بندگانش را مُفتخر کرده است که از خداوند درخواست کنند: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ[۵]»؛ خدایا! ما را به صراط مستقیم راهنمون و راهبر باش. صراط مستقیم کدام است؟ این «أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» عطف بیان است. نعمتهایی که خداوند متعال داده است، این نعمتها چیست و «مُنعَمُ عَلَیهم» چه کسانی هستند؟ در راهشان که ما میخواهیم در این راه باشیم، کدام است؟ مرحوم «شیخ بَهائی[۶]» (اعلی الله مقامه الشریف) تفسیری بر سورهی مبارکهی حَمد نوشتهاند که در میان تفسیرهایی که تاکُنون برای این سورهی مبارکه از قَلم قرآنپژوهان، عالِمان و قرآنیان به رشتهی تَحریر درآمده است، نوشتهی شیخ بهائی (اعلی الله مقامه الشریف) کُهنه نشده است. همچنان پُرمحتوا، مُفید و مطالب باارزشی است که میشود از آن استفاده کرد. مرحوم شیخ بَهائی (اعلی الله مقامه الشریف) نعمتها را به اَقسامی تقسیم میکنند. میفرمایند: نعمت دو جنس است، یکی نعمت ظاهری و دیگری نعمت باطنی است. نعمت ظاهری و باطنی هرکدامشان یا کَسبی هستند، یعنی اگر ما به دنبال آن برویم، میتوانیم به دست بیاوریم و یا موهبتی هستند، یعنی در اختیار ما نیستند. خداوند متعال به هرکسی بخواهد، عنایت میکند؛ «ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ[۷]». در نعمتهای دُنیوی مرحوم شیخ (اعلی الله مقامه الشریف) میفرمایند: دُنیویِ موهبتی و روحانی، نعمت برای عُموم کسانی که در این دنیا زندگی میکنند، نعمت باشد؛ ولی هم موهبتی باشد، ما دَخیل نباشیم، ما خریدار و اِکتساب نکرده باشیم و هم روحانی باشد. این «ﮐَﻨَﻔﺦِ اﻟﺮُّوح وَ إﻓﺎﺿَﺔِ اﻟﻌَﻘﻞ» است. خداوند متعال در وجود انسانها «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی[۸]»، اگر ما میدانستیم چه نسبتی با خداوند متعال داریم، چه شُعاعی از نور خداوند متعال هستیم، چهقَدر به خدای خودمان نزدیکیم و چهقَدر خداوند متعال از نور خودش در وجودِ ما به وَدیعت گذاشته است و تَعبیر «مِنْ رُوحِی» کرده است، واقعاً اگر کسی به حقیقت آن برسد، روح او در تن او قرار نمیگیرد. «وَ لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللَّهُ [لَهُمْ] عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَهَ عَیْنٍ[۹]»؛ حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خُطبهی مُتّقین میفرمایند: اگر آجال نبود، خداوند متعال برای هرکسی یک اَجلی قرار داده است، عَقربهی مرگ در اختیار ما نیست؛ اگر بخواهیم بمیریم، نمیتوانیم. «قابِض الأرواح» مأموریت الهی دارد و در وقتش سُراغ ما را میگیرد. اگر بخواهیم نمیریم، زور چه کسی به مَلک الموت میرسد؟ چه کسی میتواند از مَلک الموت مُهلت بگیرد و چند روز دیگر هم در این عالَم باشد؟ این «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» خداوند متعال یک چیزی از نَشئاتِ اَسماءِ حُسنای خودش در وجود انسانها قرار داده است که بعد از آن که مأموریت زندگی دُنیویاش تمام شد، در آن وقت «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا[۱۰]»؛ خداوند متعال توفّی میکند. هیچچیزی باقی نمیگذارد از آن حقیقتی که ما با آن حقیقت انسان بودیم، آدم بودیم، میتوانستیم «مِنْ رُوحِی» را روحالله بکنیم، میتوانستیم مَظهر روحِ خدا باشیم، خداوند متعال در هنگام مرگ آن را از ما میگیرد. آن چیزی که در اینجا میماند، این بدنی است که زیر قَبر میرود، روی آن خاک ریخته میشود و خوراک کِرمها و عَقربها قرار میگیرد. این نعمت، نعمتِ موهبتی است. نعمتِ دوّم که مُکمّل این نعمت است، نعمتِ عقل است. خداوند متعال بَشر را به هدیهی عقل مُمتاز کرده است. «إنَّ للّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَینِ[۱۱]»؛ خداوند متعال دو حُجّت در میان مردم دارد. یک حُجِت باطنی است و دیگری حُجت ظاهری است. حُجّت ظاهری امام زمان ما (ارواحنا فداه) است. آقای ما حُجّت مُطلق پروردگار متعال است. اما حُجّت باطنی که روز قیامت ما با داشتن چنین چراغی بیراهه رفته باشیم و از عقلمان استفاده نکرده باشیم، جوابی نخواهیم داشت، آن عقل ماست. «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»؛ انشاءالله بقیهی داستان برای خُطبههای آینده باشد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۱۲]».
خطبه دوّم
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». شما را و همهی اُمّت مرحومه را، برادران و خواهران، اَقشار مُختلف مؤمنین را به تقوای الهی توصیه میکنم. در این خُطبه به فَضل الهی در چند مسأله عرایضی را تقدیم دلهای پاک اُمّت اسلامی و مردم شریف خودمان و نمازگزاران عزیزمان خواهیم داشت.
حضور دشمنشکَن مردم در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن
نکتهی اوّل این حماسهی حضور در روز ۲۲ بهمن بود که الحقّ و الانصاف مردم عزیز ما، ملّت بَصیر ما، تودههای صابر ما، تمام مردان با ایمان و زمانشناس و دشمنشناس و ولایتمَدار ما کم نگذاشتند. روز ۲۲ بهمن این راهپیمایی، این حضور حِماسی ویژگیهایی داشت. اوّلاً بر اساس آماری که کارشناسان از همهی اُستانها و شهرستانها ارائه کردند، امسال از نظر سطح مشارکت در اغلب قَریب به اتّفاق اُستانها و شهرستانها و روستاها درصد شرکتکنندگان بیشتر از سَنوات قبل بوده است. این خیلی پیام دارد. این خیلی دشمن را عصبانی و ناراحت میکند. این استقامت، این بَصیرت، این تودهانیزدن به همهی بوقهای تبلیغاتی کُفر، شِرک، استکبار، شیطنت، نفاق داخلی و شبکههای شیطانی حضور مردم یک حضور اقتدارمَدارانه، عزّتساز و مُقابلهی صَریح با جبههی تبلیغاتی و شیطنت دشمن بود. نکتهی دیگری که در این راهپیمایی عظیم جشن تولّد و تَجدید میثاق با امام (رضوان الله تعالی علیه) و شهدا و امامت و ولایت و ولیفقیهمان قابل ذکر بود، این تنوّع حاضرین در راهپیمایی بود که هم زنان در سطح وسیع مانند همهی عَرصهها ایفای نَقش کردند، هم مردان و هم جوانان و نوجوانان خیلی خودش را نشان میداد. دههی هشتادیها و دههی نَودیها حضور چشمگیری داشتند. این نورَسهای ما، این اُمیدهای آیندهی ما که امام (رضوان الله تعالی علیه) را ندیدند، دوران دفاع مُقدّس برایشان مَلموس نبود، اما فَضای کشور، مَعنویّتی که خون شهدا در این عَرصه ایجاد کرده است، فرزندان شما راهِ شما را میروند و همچنان فرزندان انقلاب هستند و حافظان نظام هستند و حامیان مَکتب و پاسدارانِ خون شهدا میباشند.
پیام مردم ایران برای دشمنان انقلاب
نکتهی سوّم تحقّق وعدهی خداوند متعال که فرموده است: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ[۱۳]»، سِلاح تبلیغاتی دشمن بسیار پُرحجم است و شب و روز توپخانههای تبلیغاتیشان قلب جوانان ما و فکر مردم ما را هدف گرفته است. با این همه تبلیغاتی که میخواهند مردم ما را از انقلاب و نظام مأیوس کنند و بین مسئولین و مردم جُدایی بیندازند و پَرچم ولایت را به غُربت مُبتلا کنند، با این حَجم تبلیغاتی بیرونیها و بدتر از بیرونیها این غَربگراهای داخل کشور که صاحب تریبون هستند، اینها با همهی قدرت به میدان آمدند که مردم را مأیوس و دلسَرد کنند؛ این از یک سو بود. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی مردم قابل اِنکار نیست. مردم ما مشکل گرانی دارند، مشکل مَسکن دارند، مشکلات عَدیدهای در زندگیشان بر ما تَحمیل شده است و دنیای کُفر به قول خودش فشارهای فَلجکنندهای به ما وارد آورده است. اما ما با مقاومت هم از فشارها عبور کردیم و هم در برابر این همه فشار و مشکلات، مردم با بَصیرت به میدان آمدند تا بگویند ما با اینکه فشارها را لَمس میکنیم، مشکلات را میدانیم، قُصورها و تَقصیرها را هم خبر داریم، ولی ما صاحب انقلاب هستیم، ما پاسدار انقلاب هستیم. ما با امام (رضوان الله تعالی علیه) و شهدا و با ولیمان امام زمانمان (ارواحنا فداه) عَهد بستهایم و تا حَیات داریم بر سر این قول هستیم و از انقلاب حمایت و از ولایت اطاعت خواهیم کرد.
انقلاب اسلامی ادامهی بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است
و چیزی که برای مردم ما هم عَقیده است، باور است و هم تجربه است، این است که این انقلاب، انقلابِ الهی است، استمرار بعثت نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است. این آیات کریمهای را که رهبر نورانی و نایب امام زمانمان (ارواحنا فداه)، زَعیم و مرجع عالیقدرمان حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای (مُدّ ظلّه العالی) در دیدار مسئولین نظام در روز مبعث رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان فرمودند، آیات سورهی مبارکهی جمعه را که خداوند متعال سه نَقش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را که یکی «یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ[۱۴]» است، دوّم «یُزَکِّیهِمْ[۱۵]» است و سوّم «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَهَ[۱۶]» است، اما روشنترین دلیلی که این بعثت یک حادثهی تاریخی نیست که تمام شده باشد، بلکه چشمهی جوشانی است و همهی نَسلها تا روز قیامت باید از این چشمه حَیات بگیرند و زندگی طیّبه داشته باشند و در برابر شیاطین بتوانند با قدرت بایستند. «وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ[۱۷]»؛ خداوند متعال اینها را به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) داده است، ولی هنوز گروههایی که مُلحق نشدند، آنها هم آرزوی این بعثت را دارند. بنابراین امروز هم پیامهای پیامبر ما (صلی الله علیه و آله و سلم) از طریق جانشینان که در قَدم اوّل بالذّات ائمهی معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) هستند و در دوران غیبت رهبر ما، نایب امام زمان ما (ارواحنا فداه) است و اوست که صدای رَسای پیامبر ما (صلی الله علیه و آله و سلم) را برای نجات بَشریّت از اَنواع اسارتها و وابستگیها و پَلیدیها و پَلشتیها به عالَم میرساند و ایران جوشش جدیدی از بعثت خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و آنچه که از جانب خداوند است و برای خداوند متعال است، او در مسیر رُشد است و هرگز دشمنان نمیتوانند این صدا را خاموش کنند.
امروز انقلاب اسلامی تمام مَرزهای جُغرافیایی را دَرنَوردیده است
این بعثت مُستمر نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) که در ایران درخشید و تَجلّی بعثت نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از بِستر و از آستین نایب امام زمان (اروحنا فداه)، یعنی امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) درخشید، همهی قدرتهای شرقی و غَربی حَسّاس شدند و خواستند این نور را در داخل کشور ما خاموش کنند. اما نه تنها این نور خاموش نشد، بلکه این نور مَرزها را دَرنَوردید. امروز لُبنان، سوریه، عراق، یَمنِ قهرمان و غَزّه یک زَنجیرهی مُستحکمی است که قدرتِ ادّعایی شیطان بزرگ و سَران حکومتهای اروپایی را واقعاً به چالش کشیده است. چند کشور با همهی مشکلات و فقر و با نداشتن سِلاحهای مُدرن و برابر با سِلاحهای دشمن، میبینید که یَمنِ قَهرمان چگونه به شَریانهای اقتصادی اسرائیل ضربههای مُهلک وارد کرد. آمریکا و انگلیس مُستقیماً وارد جنگ شدند، اما هیچ غَلطی نتوانستند بکنند و دیدید که «حزبالله[۱۸]» لُبنان با رهبری این سیّد مُتّصل به مَعنویّت قرآن کریم و اَجداد طاهرینش و شاگرد راستین امامین انقلاب چگونه با درایت و حکمت پایگاههای اسرائیل را یکی پس از دیگری در نهایتِ دوراندیشی و در نهایتِ آرامش این غُدّهی سرطانی را فَلج میکند و این عراق ماست که امروز به میدان آمده است. امروز مَرجعیّت عراق، «حشد الشَعبی[۱۹]» عراق، دولت عراق، گروههای انقلابی عراق همه یکصدا در کنار مردم غَزّه در هُجوم به قلب دنیای کُفر مُشترک هستند و با شُجاعت و اطمینان پایگاههای نظامی آمریکا را در نقاط مُختلف منطقه مورد هدف قرار میدهند و این مُستکبرینِ گَردنکُلُفت مانند برف آب میشوند و انشاءالله به همین زودی مَعلوم خواهد شد که حقّ همیشه پیروز است و باطل از بینرفتنی است.
حضور در پای صندوقهای انتخابات یک وظیفهی شرعی، اجتماعی و سیاسی است
اما انتخابات و ما اَدراکَ ما انتخابات! بحمدالله سخنران قبل از خُطبهها برادر عزیز و بزرگوارمان، مُعاون سیاسیِ اُستانداری تهران حضرت آقای «جوهری» حقّ مطلب را اَدا کردند؛ ولی چون جَهاد تبیین را اماممان تأکید کردند و بر همهی صاحبان تریبون فَرض میدانند، بنده هم در حقّ شما که انتخابات حقِّ شماست، انتخابات عزّت شما مردم است، انتخابات دَوام شما در برابر فشارهاست، انتخابات تحوّلخواهیِ همیشگی شماست، انتخابات تأمین امنیّت رَوانی و فرهنگی و سیاسیِ منطقه است. انتخابات برای دشمن خارِ چشم است و برای دوستان نورِ چشم است. لذا در ارتباط با انتخابات، بنده هم چند جملهای را به رَسم تَکلیف و وظیفه به مَحضر شریفتان تقدیم میدارم. اوّلاً تا انتخابات ادامه دارد، نشان میدهد که ملّت در حَیات سیاسی و اجتماعی مرگپَذیر نیست و زنده است. وقتی جامعه بمیرد، نمیتواند قدرت اجتماع داشته باشد. اجتماعات عظیم شما جوشش حَیات شما و علامت زندهبودنِ شماست. دوّم نشان میدهد که ملّت ما با آگاهی یافتهاند که سرنوشت خودشان را باید خودشان رَقم بزنند. «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا[۲۰]»؛ چون خداوند متعال راهِ کَج و راهِ درست را جلوی پای شما قرار داده است، شما راهِ دین، راه ولایت، راهِ استقلال و عزّت دیدهاید و دیدهاید نظامی که با رأی قاطبهی مردم به عُنوان جُمهوری اسلامی نامگذاری شد، این نظام دو پایه دارد: یک پایهاش جُمهوریّت است و پایهی دوّم آن اسلامیّت است. این جُمهوریّت آن اسلامیّت را بیمه میکند. اگر جُمهوریّت نباشد، اَحکام اسلام زمینهی اجرا پیدا نخواهد کرد و ولایت قِوام در مرحلهی نُفوذ داخلی و بینالمللی نخواهد داشت. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) رهبر بودند، ولی شما را نداشتند و جون شما را نداشت، در مَرز پیروزی تا مَرزهای شام پیش رفته بودند، اما چون اعتقاد به ولایت نبود، نُفوذیها و مُنافقین توانستند لشکر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را مُتلاشی کنند و حضرت علی (علیه السلام) را به غُربت مُبتلا کنند. این تَجارب تاریخی از شما یک اجتماعِ پولادینِ بَصیری به وجود آورده است. لذا تَشخیصتان بر این است که حفظ استقلال خودتان، عزّت خودتان، مُقابلهی با تَهاجُم خونخوارانی که دیدید نتوانستند به مَرز شما نزدیک بشوند، ولی «داعش» را ساخته بودند که شما را از بین ببَرند. هم مراکز مُقدّس ما را هدف قرار داده بودند و هم زن و مردِ ملّت ایرانی که ۴۵ سال پَرچم استقلال و مرگ بر آمریکا را برافراشته و دراهتزاز نگاه داشته است، با این ملّت بُغض دارند و اگر ببینند ملّت مُتلاشی است، میآیند و رفتگان ما را هم از قَبرها درمیآوردند. لذا این انگیزهی حضور در پای صندق انتخابات یک انگیزهی عَقلانیِ شرعیِ سیاسیِ بَصیرتیِ ولایتمَدارانه است.
دعوت از همهی قِشرهای کشور برای حضور پُرشور در انتخابات
بعضیها با خودِ ما هم این مأموریتی که از شبکههای بیگانه دارند، میآیند و میگویند: چه انتخاباتی؟ چرا ما در انتخابات شرکت کنیم؟ این همه مشکلات داریم. اگر مشکلات دارید، مَعنایش این است که اگر مریض هستیم، یک کاری کنیم که بمیریم؟! این چه منطقی است که ما مشکلات داریم و نباید در انتخابات شرکت کنیم؟ چون مشکلات داریم باید در انتخابات شرکت کنیم. انتخابات نَفَس جدید است، تحوّل جدید است. انتخابات ارتقاء توانایی کشور است. لذا مردم میفَهمند که حضورشان گِرهگُشاست، حضورشان پُشتوانهی خدمت خدمتگزاران و دولت که با همهی وجود در میدان هست، این حضور شما دلگَرمی است. حضور شما مسئولیت اینها را سنگینتر میکند. حضور شما باعث میشود همانگونه که اختلاف در جریان فتنه باعث فتنه شد، باعث تَحریمها شد، کمحُضوری شما باعث مشکلات دیگری میشود. یعنی دشمن را به اشتباه مُحاسباتی میکشاند و آنها که شما را نشناختهاند، دوباره میآیند و هزینههای جدیدی را به شما تَحمیل میکنند. اگر بخواهید دشمن را مأیوس کنید و دوستان و خدمتگزاران خودتان را تَحکیم کنید، دلگَرم کنید، راهش این است که همه در انتخابات شرکت کنند، حتی آنهایی که انگیزهی مذهبی ندارند؛ اما امنیّت میخواهند، آسایش خانوادگی میخواهند، رَفع مشکلات اقتصادی را میخواهند. همهی اینها در مسیر انتخابات از ابتدای انقلاب تا به امروز قابل برطرفشدن است. به علاوه کدام کشور مشکل ندارد؟ این همه مشکلاتی که میگویند، خدا میداند به بَرکت اینکه کشور شما کشور امام زمان (ارواحنا فداه) است، کشور حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است، کشور حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است، کشور امام حسین (علیه السلام) است، خیمهی امام حسین (علیه السلام) است، شما در زیر خیمهی کشتی نجات هستید و کشورهای دیگر پَناهی که شما دارید، ندارند. مشکلاتشان قابل مُقایسهی با مشکلات شما نیست. لذا بنده اطمینان دارم مردم بَصیر و مؤمن و آگاه و رَشید ما بخصوص بنده که این رأی اوّلیها را در تلویزیون میبینم، چه اِبتهاج و نشاطی به بنده دست میدهد که قُشون امام زمان (ارواحنا فداه) دارد رویش میکند و حرکت انقلاب ما به سوی ظُهور حضرت حُجّت (عَجّل الله تعالی فرجه الشریف) است و هم بیداری جهان علیه ظالم که از کشور آمریکا و انگلیس و امروز در همهجای عالَم به طرفداری از غَزّه در مُقابلهی با این آدمکُشها و ظالمها شُعار میدهند. اینها عَلائمی است که دنیا دارد آماده میشود، ولی پیشقَراوُل شما هستید، خطشِکَن شما هستید، باید شما پَرچم فَتح را زیر پَرچم ولایتفقیه انشاءالله به دست امام زمانتان (ارواحنا فداه) برسانید و همانگونه که در راهپیمایی بهتر از سالهای قبل بودید، در انتخابات هم انشاءالله به حول و قوّهی خداوند متعال با عنایت امام عَصر (ارواحنا فداه) حضورتان هم اَرواح شهدا را خُشنود میکند، هم روح امام (رضوان الله تعالی علیه) را دُعاگوی شما قرار میدهد که لبیک کامل به امام (رضوان الله تعالی علیه) است. هم امام زمانتان (ارواحنا فداه) را سرافراز میکنید و هم کشورتان را به عنوان یک کشور مُقتدر، یک کشور مُتّحد، یک کشور حِماسی در برابر دشمنان مایهی رُشد بیشتر و مایهی یأس دشمنان قرار خواهید داد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ[۲۱]».
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫
[۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲.
[۳] بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۲۱٫
«اُوصِیکُم بِتَقوَى اللّه ِ فَإنَّ اللّه َ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ أن یُحَوِّلَهُ عَمّا یَکرَهُ إلى مایُحِبُّ ویَرزُقَهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِبُ».
[۴] سوره مبارکه فاتحه، آیه ۷٫
«صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ».
[۵] سوره مبارکه فاتحه، آیه ۶٫
[۶] محمد بن عزّالدین حسین (۹۵۳ق ـ۱۰۳۱ق) متخلص به بهائی و معروف به شیخ بهائی و بهاءالدین عاملی، فقیه، محدث، حکیم و ریاضیدان شیعه عصر صفوی بود. شیخ بهائی بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینههای مختلف تالیف کرده است. جامع عباسی و اربعین از جمله آثار اوست. آثاری نیز در معماری بر جای گذاشته که منارجنبان اصفهان، تقسیم زایندهرود اصفهان، گنبد مسجد امام اصفهان و نقشه حصار نجف، از آن جمله است. وی سفرهای بسیاری به نقاط مختلف دنیا کرد و سفر مشهوری نیز همراه شاه عباس صفوی با پای پیاده به مشهد داشته است. او مقام شیخ الاسلامی بالاترین منصب رسمی دینی در حکومت صفویه را بر عهده داشت. بیشتر تحصیلات بهائی، در قزوین بود که آن زمان حوزه علمی فعّالی داشت. پس از قزوین، در اصفهان به تحصیل خود ادامه داد. اولین و مهمترین استاد بهائی، پدرش بود که نزد وی تفسیر و حدیث و ادبیات عرب و مقداری معقول خواند واز او اجازه روایت دریافت کرد. شهرت علمی و موقعیت اجتماعی بهائی موجب شد شاگردان بسیاری داشته باشد. امینی، سید محسن امین در اعیان الشیعه از سید نعمتالله جزایری نقل می کند که شاگردان شیخ بهایی درایام تعطیل از شیخ بیشتر بهره میبردند زیرا در این ایام شیخ برایشان از علوم مختلف، اخبار نادر، اشعار و حکایات برایشان نقل میکرد.
بهائی پس از مدتی برای سفر حج، از شیخ الاسلامی کناره گرفت و مسافرت طولانی خود را آغاز کرد و در ۱۰۲۵ق به اصفهان بازگشت و از آن پس تا آخر عمر همراه شاه عباس بود. وی در این سفر، به عراق و حلب، شام و مصر و سَراَندیب (سِیلان)، حجاز و بیت المقدس رفته و در سفر خود، توانست بسیاری از علما و بزرگان صوفیه را ببیند. بهائی در سفرهای خود، ناشناس و در کسوت فقر و درویشی سیر کرده و با ارباب ادیان و مذاهب اسلامی به بحث و احتجاج پرداخته و در بعضی موارد تقیه میکرده است. او در راه بازگشت از حج به تبریز رفت و حدود یک سال در آنجا ماند. وی سفری نیز به کَرْک نوح در جبل عامل داشته و در آنجا با شیخ حسن صاحب معالم (متوفی ۱۰۱۱ق) دیدار کرده است. از آثار وی چنین برمی آید که وی به شهرهای دیگری چون کاظمین، هرات، آذربایجان و قم و شیروان مسافرت کرده است. از سفرهای تاریخی شیخ بهائی، سفر پیاده او به مشهد است. بار اول، در ۲۵ ذیالحجه ۱۰۰۸ق بود. در این زمان، شاه عباس به شکرانه فتح خراسان، از طوس تا حرم امام رضا (علیه السلام) را پیاده رفت و شیخ بهایی نیز او را همراهی کرد. سه سال بعد، شاه عباس به سبب نذری که داشت دوباره با پای پیاده از اصفهان به مشهد رفت و ۳ ماه در این شهر ماند که در این سفر نیز شیخ بهائی همراه او بود.
بهاءالدین عاملی چند روز قبل از مرگ با جمعی از همراهان و شاگردان خود به زیارت قبر بابا رکن الدین شیرازی رفت و مکاشفهای برایش روی داد که از آن نزدیک بودن مرگش را استنباط کرد. محمدتقی مجلسی، که خود از همراهان شیخ بوده، این مکاشفه را گزارش کرده است. بهائی از آن پس خلوت گزید و بعد از ۷ روز بیماری از دنیا رفت و طبق وصیتش او را به مشهد انتقال دادند و در مَدْرس سابق خودِ او در پایین پای امام رضا (علیه السلام) به خاک سپردند. اسکندر منشی، وقایعنگار روزانه شاه عباس، و نیز مظفر بن محمدقاسم گنابادی، منجم معروف آن عصر، در تنبیهات المنجمین که چند ماه پس از مرگ بهائی نوشته، سال وفات شیخ بهایی را ۱۰۳۰ق ذکر کردهاند. اما نظام الدین ساوجی، شاگرد بهائی و تمامکننده جامع عباسی، وفات وی را در ۱۰۳۱ق ذکر کرده است و بسیاری از تذکرهنویسان از وی پیروی نمودهاند.
[۷] سوره مبارکه جمعه، آیه ۴٫
«ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ».
[۸] سوره مبارکه ص، آیه ۷۲٫
«فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ».
[۹] نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳؛ خطبه متقین؛ صفات پرهیزکاران.
«و من خطبه له (علیه السلام) یَصِفُ فیها المتقین: رُوِیَ أَنَّ صَاحِباً لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ کَانَ رَجُلًا عَابِداً فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صِفْ لِیَ الْمُتَّقِینَ حَتَّى کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ فَتَثَاقَلَ (علیه السلام) عَنْ جَوَابِهِ ثُمَّ قَالَ یَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ، فَ«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ». فَلَمْ یَقْنَعْ هَمَّامٌ بِهَذَا الْقَوْلِ حَتَّى عَزَمَ عَلَیْهِ. فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِیِّ (صلی الله علیه وآله) ثُمَّ قَالَ (علیه السلام): أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِینَ خَلَقَهُمْ غَنِیّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِیَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِیَهُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَهُ مَنْ أَطَاعَهُ. فَقَسَمَ بَیْنَهُمْ مَعَایِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْیَا مَوَاضِعَهُمْ. فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ؛ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْیُهُمُ التَّوَاضُعُ، غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ، نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی الْبَلَاءِ کَالَّتِی نُزِّلَتْ فِی الرَّخَاءِ وَ لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللَّهُ [لَهُمْ] عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَهَ عَیْنٍ شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ، عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ، فَهُمْ وَ الْجَنَّهُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ، قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَهٌ وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَهٌ وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِیفَهٌ وَ حَاجَاتُهُمْ خَفِیفَهٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفِیفَهٌ، صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَهً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَهً طَوِیلَهً تِجَارَهٌ مُرْبِحَهٌ یَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ، أَرَادَتْهُمُ الدُّنْیَا فَلَمْ یُرِیدُوهَا وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا. أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ فَإِذَا مَرُّوا بِآیَهٍ فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآیَهٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَکُفِّهِمْ وَ رُکَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ یَطْلُبُونَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِی فَکَاکِ رِقَابِهِمْ. وَ أَمَّا النَّهَارَ فَحُلَمَاءُ عُلَمَاءُ أَبْرَارٌ أَتْقِیَاءُ قَدْ بَرَاهُمُ الْخَوْفُ بَرْیَ الْقِدَاحِ یَنْظُرُ إِلَیْهِمُ النَّاظِرُ فَیَحْسَبُهُمْ مَرْضَى وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ وَ یَقُولُ لَقَدْ خُولِطُوا وَ لَقَدْ خَالَطَهُمْ أَمْرٌ عَظِیمٌ لَا یَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ الْقَلِیلَ وَ لَا یَسْتَکْثِرُونَ الْکَثِیرَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ إِذَا زُکِّیَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا یُقَالُ لَهُ فَیَقُولُ أَنَا أعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْ غَیْرِی وَ رَبِّی أَعْلَمُ بِی مِنِّی بِنَفْسِی اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِی بِمَا یَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِی أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِی مَا لَا یَعْلَمُونَ. فَمِنْ عَلَامَهِ أَحَدِهِمْ أَنَّکَ تَرَى لَهُ قُوَّهً فِی دِینٍ وَ حَزْماً فِی لِینٍ وَ إِیمَاناً فِی یَقِینٍ وَ حِرْصاً فِی عِلْمٍ وَ عِلْماً فِی حِلْمٍ وَ قَصْداً فِی غِنًى وَ خُشُوعاً فِی عِبَادَهٍ وَ تَجَمُّلًا فِی فَاقَهٍ وَ صَبْراً فِی شِدَّهٍ وَ طَلَباً فِی حَلَالٍ وَ نَشَاطاً فِی هُدًى وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمَعٍ یَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَهَ وَ هُوَ عَلَى وَجَلٍ یُمْسِی وَ هَمُّهُ الشُّکْرُ وَ یُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّکْرُ یَبِیتُ حَذِراً وَ یُصْبِحُ فَرِحاً حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَهِ وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الرَّحْمَهِ إِنِ اسْتَصْعَبَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فِیمَا تَکْرَهُ لَمْ یُعْطِهَا سُؤْلَهَا فِیمَا تُحِبُّ قُرَّهُ عَیْنِهِ فِیمَا لَا یَزُولُ وَ زَهَادَتُهُ فِیمَا لَا یَبْقَى یَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ وَ الْقَوْلَ بِالْعَمَلِ تَرَاهُ قَرِیباً أَمَلُهُ قَلِیلًا زَلَـلُه خَاشِعاً قَلْبُهُ قَانِعَهً نَفْسُهُ مَنْزُوراً أَکْلُهُ سَهْلًا أَمْرُهُ حَرِیزاً دِینُهُ مَیِّتَهً شَهْوَتُهُ مَکْظُوماً غَیْظُهُ الْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ إِنْ کَانَ فِی الْغَافِلِینَ کُتِبَ فِی الذَّاکِرِینَ وَ إِنْ کَانَ فِی الذَّاکِرِینَ لَمْ یُکْتَبْ مِنَ الْغَافِلِینَ. یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یُعْطِی مَنْ حَرَمَهُ وَ یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ؛ بَعِیداً فُحْشُهُ لَیِّناً قَوْلُهُ غَائِباً مُنْکَرُهُ حَاضِراً مَعْرُوفُهُ مُقْبِلًا خَیْرُهُ مُدْبِراً شَرُّهُ؛ فِی الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِی الْمَکَارِهِ صَبُورٌ وَ فِی الرَّخَاءِ شَکُورٌ؛ لَا یَحِیفُ عَلَى مَنْ یُبْغِضُ وَ لَا یَأْثَمُ فِیمَنْ یُحِبُّ؛ یَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ یُشْهَدَ عَلَیْهِ لَا یُضِیعُ مَا اسْتُحْفِظَ وَ لَا یَنْسَى مَا ذُکِّرَ وَ لَا یُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ وَ لَا یُضَارُّ بِالْجَارِ وَ لَا یَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ وَ لَا یَدْخُلُ فِی الْبَاطِلِ وَ لَا یَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ؛ إِنْ صَمَتَ لَمْ یَغُمَّهُ صَمْتُهُ وَ إِنْ ضَحِکَ لَمْ یَعْلُ صَوْتُهُ وَ إِنْ بُغِیَ عَلَیْهِ صَبَرَ حَتَّى یَکُونَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی یَنْتَقِمُ لَهُ؛ نَفْسُهُ مِنْهُ فِی عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَهٍ أَتْعَبَ نَفْسَهُ لِآخِرَتِهِ وَ أَرَاحَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ؛ بُعْدُهُ عَمَّنْ تَبَاعَدَ عَنْهُ زُهْدٌ وَ نَزَاهَهٌ وَ دُنُوُّهُ مِمَّنْ دَنَا مِنْهُ لِینٌ وَ رَحْمَهٌ لَیْسَ تَبَاعُدُهُ بِکِبْرٍ وَ عَظَمَهٍ وَ لَا دُنُوُّهُ بِمَکْرٍ وَ خَدِیعَهٍ. قَالَ: فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَهً کَانَتْ نَفْسُهُ فِیهَا فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَخَافُهَا عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ أَهَکَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَهُ بِأَهْلِهَا. فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ: فَمَا بَالُکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟ فَقَالَ (علیه السلام) وَیْحَکَ، إِنَّ لِکُلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لَا یَعْدُوهُ وَ سَبَباً لَا یَتَجَاوَزُهُ فَمَهْلًا لَا تَعُدْ لِمِثْلِهَا فَإِنَّمَا نَفَثَ الشَّیْطَانُ عَلَى لِسَانِک».
[۱۰] سوره مبارکه زمر، آیه ۴۲٫
«اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا ۖ فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَىٰ عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ».
[۱۱] الکافی : ۱/۱۶/۱۲٫
«الإمامُ الکاظمُ علیه السلام: إنَّ للّه ِِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَینِ : حُجَّهً ظاهِرَهً ، و حُجَّهً باطِنَهً ، فأمّا الظّاهِرَهُ فَالرُّسُلُ و الأنبِیاءُ و الأئمَّهُ علیهم السلام ، و أمّا الباطِنَهُ فَالعُقولُ».
[۱۲] سوره مبارکه نصر.
[۱۳] سوره مبارکه محمد، آیه ۷٫
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ».
[۱۴] سوره مبارکه جمعه، آیه ۲٫
«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ».
[۱۵] همان.
[۱۶] همان.
[۱۷] سوره مبارکه جمعه، آیه ۳٫
«وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ ۚ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ».
[۱۸] حزبالله گروهی سیاسی و نظامیِ شیعه در لبنان است که در سال ۱۹۸۲م به منظور مقابله با اسرائیل و با حمایت جمهوری اسلامی ایران تأسیس شد. این حزب فعالیت بر ضد اسرائیل را با عملیاتهای استشهادی آغاز کرد. سپس توان نظامی خود را افزایش داد و با موشک کاتیوشا و جنگهای چریکی، به مقابله با اسرائیل پرداخت. دبیرکل این حزب سید حسن نصرالله است. پیش از او صبحی طفیلی و سید عباس موسوی در این سِمت بودند. تاکنون چند بار میان حزبالله و اسرائیل نبرد نظامی درگرفته که از جمله آنها جنگ ۳۳روزه است. این جنگ را اسرائیل با هدف خلعسلاح حزبالله و آزادسازی دو نظامیاش آغاز کرد که در عملیات حزبالله با نام الوعد الصادق به اسارت حزبالله درآمده بودند. حزبالله در سوریه در حمایت از حکومت این کشور، به مبارزه با نیروهای تکفیری نیز پرداخته است. این حزب همچنین فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد. شبکه تلویزیونی المنار متعلق به حزبالله است. حزبالله لبنان در سال ۱۹۸۲م با حمایت جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. نخست چند سال مخفیانه علیه اشغالگران صهیونیستی فعالیت میکرد. در ۱۱ نوامبر ۱۹۸۴م برابر با ۲۰ آبان ۱۳۶۱ش، احمد جعفر قصیر عملیاتی استشهادی علیه نظامیان اسرائیل در جنوب لبنان انجام داد که تعدادی از آنان کشته شدند. در ۱۶ فوریه ۱۹۸۵ برابر با ۲۷ بهمن ۱۳۶۳ش، همزمان با عقبنشینی اسرائیل از صیدا، حزبالله مسئولیت عملیات شهادتطلبانه احمد جعفر قصیر را برعهده گرفت و ایدئولوژی و استراتژی خود مبنی بر مقابله با اسرائیل را رسماً اعلام کرد.
به گفته حسین دهقان از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از عملیات بیتالمقدس در ۱۳۶۱ش در جنگ میان ایران و عراق، اسرائیل به لبنان حمله کرد. گروهی از فرماندهان سپاه برای آموزش نیروهای لبنانی برای مقابله با اسرائیل به لبنان اعزام شدند. آنها ضمن آموزش نظامی، به ایجاد وحدت میان گروههای مرتبط با ایران نیز پرداختند که در نهایت به شکلگیری حزبالله انجامید. به گفته نعیم قاسم معاون دبیر کل حزبالله، امام خمینی این گروهها را برای آموزش نظامی به لبنانیها فرستاده بود. البته پیشتر، تشکلهای جنبش اَمَل، حزبالدَّعوه، تجمع علمای بقاع و کمیتههای اسلامی برای تشکیل حزب واحدی در برابر اشغالگری اسرائیل، به توافق رسیده بودند و طرح آن مورد موافقت امام خمینی هم قرار گرفته بود. نخستین دبیرکل حزبالله صبحی طفیلی بود که در ۵ نوامبر سال ۱۹۸۹م به این سمت انتخاب شد. پیش از آن، حزب به مدت هفت سال، به شیوه شورایی رهبری میشد. سید محمدحسین فضلالله، صبحی طفیلی، سید عباس موسوی، سید حسن نصرالله، نعیم قاسم، حسین کورانی ، حسین خلیل، محمد رعد، محمد فنیش، محمد یزبک و ابراهیم امین از مؤسسان حزبالله بودند. در مه ۱۹۹۱م به علت اختلافات و انتقاداتی که به صبحی طفیلی بود، سید عباس موسوی به عنوان دبیرکل جدید حزبالله انتخاب شد. او در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲م توسط اسرائیل به شهادت رسید و شورای حزبالله سید حسن نصرالله را بهعنوان دبیرکل انتخاب کرد.
[۱۹] حَشْد شَعبی یا بسیج مردمی عراق، نیروی نظامی وابسته به تشکیلات امنیتی عراق است، که زیر نظر فرمانده کل نیروهای مسلح عراق، به ارتش کمک میکند و بیشتر افراد آن را شیعیان تشکیل میدهند. حشد شعبی در شرایط اضطراری حمله داعش به عراق در سال ۱۳۹۳ش، شکل گرفت و پس از فتوای جهاد علیه داعش از سوی سید علی سیستانی، مرجع تقلید شیعه، مشروعیت یافته و تقویت شد. حشد شعبی شامل بیش از چهل گروه نظامی و بیش از صد هزار نیرو است که در آن شیعه، سنی، مسیحی، عرب، ترکمن و کُرد حضور دارند. شاخه نظامی سازمان بدر، عصائب اهل الحق، کتائب حزبالله و سرایا العتبات، از جمله گروههای حشد شعبیاند. حشد شعبی در مبارزه با داعش تأثیرگذار بود. این سازمان پس از سقوط داعش، به پاکسازی بقایای داعش میپردازد و در خدمات اجتماعی نیز فعالیت دارد. بر اساس قانون «سازمان حشد شعبی»، این گروه مانند دیگر نیروهای نظامی عراق، از فعالیتهای سیاسی منع شده است. دولت آمریکا و عربستان خواستار انحلال یا ادغام حشد شعبی در ارتش عراق شدهاند و آمریکا در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ش به پایگاههای حشد شعبی در عراق حمله کرده است. در مقابل، سوریه، جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان از حامیان حشد شمرده شدهاند. مقتدی صدر، روحانی شیعه و فعال سیاسی اهل عراق نیز، خواستار ادغام حشد شعبی در ارتش عراق شده و در مقابل سید کاظم حائری، مرجع تقلید، نیروی مستقلِ حشد شعبی را برای حفظ امنیت عراق لازم دانسته است. فالح فیاض فرمانده و هادی عامری معاون حشد شعبی است. پیش از او، ابومهدی مهندس معاون حشد شعبی بود که به همراه قاسم سلیمانی، فرماند سپاه قدس ایران، در عملیاتی تروریستی از سوی دولت آمریکا شهید شد. حشد شعبی که به آن بسیج مردمی عراق و بسیج عراق نیز گفته میشود، نیروی نظامی وابسته به تشکیلات امنیتی عراق است، که زیر نظر فرمانده کل نیروهای مسلح عراق، به ارتش کمک میکند و بیشتر افراد آن را شیعیان تشکیل میدهند. حشد شعبی در شرایط اضطراری حمله داعش به عراق و پس از بیانیه هیئت وزیران عراق درباره تشکیل بسیح مردمی شکل گرفت و پس از فتوای جهاد علیه داعش از سوی سید علی سیستانی، مرجع تقلید شیعه، مشروعیت یافته و تقویت شد.
[۲۰] سوره مبارکه انسان، آیه ۳٫
[۲۱] سوره مبارکه اخلاص.
پاسخ دهید