امروزه شرایط سفر و امکانات آن فراوان شده لذا ممکن است بسیاری تصور کنند چون علّت قصر و نماز شکسته مشقت و سختی در گذشته و سفرهای صدر اسلام بوده است حال که سفرها به این راحتی شده و امکانات و ابزار موجود مشقت و سختی برای نماز را از بین برده پس دیگر نیازی به شکسته خواندن نماز و افطار روزه که در سفر نیست و نماز با آن اهمیّت فوق‌العاده که در دین دارد چرا ناقص گردد و چرا با کامل خواندن نماز و روزه ثواب بیشتری نبریم.

پاسخ به این سؤالات نیاز به بررسی مفصلی در مسئله قصر نماز در سفر و شرایط و معیارها و ملاک‌های آن دارد لکن در این‌جا دیدگاه شیعه و اهل سنّت مختصراً مطرح می‌گردد.

 

شرایط قصر نزد مشهور علمای امامیه ۶ مورد است:

 

۱ – مسافت.

۲ – قصد مسافت و استمرار آن.

۳ – خارج شدن از حد ترخص.

۴ – شغلش سفر نباشد.

۵ – قصد اقامت بیش از ده روز نداشته باشد (قواطع دیگر سفر پیش نیاید).

۶ – سفر مباح باشد یا حرام نباشد.

در بیان شرایط قصر علمای امامیه تفاوت‌هایی وجود دارد که در نهایت، برگشت به همین ۶ شرط دارد؛ مانند: علّام حلّی،[۱]شهید اوّل[۲]، شیخ طوسی[۳]و امام خمینی.[۴]

در بین مذاهب اهل سنّت در شرایط قصر اختلاف وجود دارد به طوری که از حداقل دو شرط تا حداکثر ۸ شرط نقل شده است.

حنفی: ۱ – قصد مدّت سفر.

۲ – خروج ازساختمان‌های شهر.[۵]

شافعی: سمرندی از شافعیه؛ ۸ شرط گفته است[۶] ولی موسی الحجاوی ۵ شرط بیان کرده[۷] و محی الدین نووی ۴ شرط ذکر کرده.[۸]

مالکی: الآبی از علمای مالکیه ۵ شرط ذکر کرده است.[۹]

در کلیه اقوال مسافت از اصلی‌ترین شرایط قصر بیان گردیده است بنابراین فریقین در مسافت اتفّاق نظر و اجماع دارند هرچند در مقدار و حد آن اختلاف نظر دارند.

 

دلائل قصر از دیدگاه فریقین

آنچه مسلم است از دیدگاه فریقین قصر نماز در سفر سنّت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بوده و آن حضرت در تمام سفرها نماز را شکسته خوانده است[۱۰] و به کسانی که مسافر نبودند تذکر می‌دادند که نمازشان را کامل بخوانند زیرا ما که شکسته می‌خوانیم مسافریم.[۱۱]

همچنین یکی از بدعت‌های عثمان که سبب اعتراض و آغاز مخالفت‌های مسلمانان با وی گردید کامل خواندن نماز در منی در سال ۲۹ هجری وسال ششم خلافتش بوده است.[۱۲]

 

ملاک و معیار قصر چیست؟

به اجماع فریقین ملاک و معیار اصلی قصر مسافت است فقهای امامیه و عامه صرف‌نظر از این‌که قائل به وجوب قصر یا جواز آن باشند مسافت را معیار و ملاک اصلی قصر نماز مسافر ذکر کرده‌اند.[۱۳] زیرا موضوع قصر در آیه و روایات و ادلّه؛ تحقق عنوان سفر و مسافر است و مسافر کسی است که به قصد مسافت معین از وطن یا محل اقامت خارج گردد لذا مسافت ملاک و معیار قصر است.

در صحاح جوهری؛ سفر به معنای روشنایی روز یا طی مسافت آمده است[۱۴] و مسافت: به معنای دور، یا فاصله بین دو نقطه است و شرط اصلی عنوان مسافر، طی مسافت خاص است.[۱۵]

اطلاق آیه ۱۸۴ بقره تحقق عنوان سفر در جواز افطار و قصر است و منطوق و مفهوم روایات متعدد تقصیر، بر مسافت دلالت دارد مگر آنچه که به دلیل خارج است مانند کثیر السفر.

 

تعیین مقدار مسافت توسط رسول خدا ص

تعیین مسافت توسط جبرئیل برای رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) دلیل دیگری بر این است که ملاک و معیار قصر؛ مسافت است و مقدار مسافت شرعی به وسیله رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تعیین شده است که در روایت موثقه خزاز از امام صادق (علیه السّلام) نقل گردید است[۱۶] و عامّه با علیهم السلامل به محتوای آن در واقع آن را پذیرفتند و گفتیم تقصیر به اتفّاق فریقین سنّت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بوده که کمترین حد مسافت آن به استناد این روایت یک برید یا ۴ فرسخ رفت است که با برگشت ۸ فرسخ می‌شود و علیهم السلامل رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در موسم حج در عرفات و منا که نماز را شکسته خواندند.

در بیان کلیات شرایط قصر از دیدگاه فریقین هیچ کدام از علمای فریقین در بیان شرایط قصر به مشقت و سختی سفر اشاره نکرده‌اند لکن چون در گذشته و مخصوصاً در صدر اسلام و زمان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)؛ سفر مشقات و سختی‌های فراوانی داشته لذا گفته می‌شود اگر مشقت و سختی از شرایط قصر باشد و به این دلیل نماز مسافر شکسته شده است بنابر این در بسیاری از سفرهای این روزگار که بدون هیچ سختی و مشتقی است نمی‌شود گفت نماز شکسته است لذا ضروری است که تحقیقی مختصر در این خصوص بیان گردد.

در قرآن در دو آیه مربوط به تقصیر اشاره‌ای به مشقّت نشده است و در روایات نیز صراحتاً مشقّت نیامده لکن بعضی از علمای امامیه از برخی روایات مشقّت را فهمیده‌اند از جمله دو روایت فضل از امام رضا (علیه السّلام).[۱۷]

گرچه در ذیل این روایت اشاره‌ای به مشقّت در سفر شده است ولی هیچ کدام از علمای امامیه به آن برای بیان مشقت به عنوان ملاک قصر استناد نکرده‌اند، تنها عدّه‌ای از علما، در مباحث جنبی مثل ترک نافله‌ها این روایت را ذکر نموده‌اند از جمله صاحب جواهر[۱۸] امّا این حدیث را آیت الله میلانی مؤید این مطلب آورده است که مشقّت از اقتضائات سفر است و در ادامه به حدیث امام صادق (علیه السّلام) اشاره نموده که قصر را هدیه الهی دانسته، و تأکید بر وجوب اقتضا و قبول هدیه نموده است.[۱۹]

 

دیدگاه عامّه در مشقّت

علمای عامّه در قول به چهار برید و سه شبانه روز به این مطلب اشاره دارند که مشقّت و سختی سفر در سه شبانه روز حاصل می‌گردد. شافعی و حنبلی قائل به قصر در مسافت ۴۸ میل شده‌اند با استناد به روایت ابن عبّاس و ابن علیهم السلامر که تقصیر به کمتر از ۴ برید را نمی‌پذیرند و بین عسفان و مکّه را مسافت قصر گفته‌اند چون در این صورت مشقّت سفر حاصل می‌گردد.[۲۰]

ابن قدامه در مذهب حنبلی به این حدیث استناد نموده.[۲۱] موسی الحجاوی قائل به سببیت مشقّت شده[۲۲] و شربینی و بکری[۲۳] در مذهب شافعی دلیل قصر را مشقّت سفر دانسته. اما عامّه در بیان شرایط تقصیر آن را نیاورده‌اند.

علمای امامیه این دیدگاه عامّه را رد کرده‌اند مثلاً علّامه حلّی در رد نظر ابوحنیفه فرموده است: «همانا مشقّت انضباط ندارد پس نمی‌توان آن را علّت قرار داد و اگر هم علّت باشد پس در مسیر یک روز حاصل می‌گردد و به مشقّت یک روز حکم ثابت می‌گردد».[۲۴]

پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده: «همانا خدا برداشته از مسافر روزه و قسمتی از نماز را پس هر کس که اسم مسافر بر او صدق کند جایز است برایش قصر و افطار».[۲۵]

بنابراین ذکر مشقّت یک روز در اقوال علمای امایمه بیشتر از جهت پاسخ‌گویی و اقناع عامّه در بحث تقصیر می‌باشد نه این‌که مشقّت را علّت قصر بدانند.

 

دلایل عدم موضعیّت مشقّت در قصر

اولاً، علمای فریقین مشقّت و سختی در سفر را از شرایط قصر ذکر نکرده‌اند و در هیچ رساله علیهم السلاملیه در شرایط قصر مشقّت و سختی سفر را مطرح نکرده‌اند.

ثانیاً، ادلّه تصریحی بر مشقّت و سختی نداشتند و ظاهر آیه جواز تقصیر در سفر است و قصر تنها برای مسافر ثابت شده است و در تحقق عنوان مسافر مشقّت و سختی سفر موضوعیّت ندارد.

ثالثاً، مشهور فریقین قصر از بعد از حد ترخص[۲۶]می‌دانند این در حالی است که هنوز مسیر زیادی را طی ننموده تا مشقّت حاصل شده باشد لکن نماز را می‌تواند شکسته بخواند حتّی اگر پس از آن توقّف کند و در روزهای بعد ادامه سفر نماید. رابعاً، اکثر علمای امامیه مشّت حلّی، محقق اردبیلی، محقق نراقی[۲۷] و محقق کرکی آن را امر معنوی و آیت الله میلانی اقتضای سفر و آیت الله مشکینی تخفیف و هدیه الهی و آیت الله سبحانی به خاطر مصلحت خارجی دانسته‌اند.[۲۸]

با توجّه به این‌که ثابت گردید ملاک و معیار قصر مسافت است حال این پرسش مطرح است که مقدار مسافتی که سبب قصر می‌گردد چقدر است؟

بعضی در جدیدترین اقوال مسیر یک روز با وسایل نقلیه جدید را معیار قصر نماز دانسته‌اند که منوط به طی صدها الی هزاران کیلومتر می‌باشد.[۲۹]

برای واضح شدن مطلب بحثی را تحت عنوان تحدید مسافت مطرح می‌کنیم:

 

تحدید مسافت

در این‌که ملاک و معیار قصر نماز در سفر مسافت است هیچ جای تردید نیست و فریقین اجماع بر آن دارند و ادلّه فراوانی بر آن اقامه گردید. لکن اختلاف نظر در تحدید مسافت است که آیا زمانی است یا مکانی و در مقدار آن و در اولویت یکی از آن دو و یا هر دو با هم نظرات مختلفی وجود دارد.

در تحدید زمانی اتفّاق و اجماع علمای امامیه بر یک روز کامل است؛ در عامّه اکثریت قائل به سه شبانه روز هستند هر چند که اقوال یک روز؛ یک شبانه روز هم دارند ولی تفوایی بر آن نداده‌اند. در تحدید مکانی اتفّاق و اجماع علمای امامیه بر هشت فرسخ است ـ اعلیهم السلام از امتدادیه یا تلفیقیه ـ. در عامّه اختلاف نظر شدیدی وجود دارد ولی اکثریت ۴۸ میل قائل هستند.

در جمع‌بندی اقوال مطرح شده به این نتیجه می‌رسیم که اصل در تحدید مسافت هشت فرسخ است و مسیر یک روز و تعبیرات دیگر مثل روشنایی یک روز یا شغل یک روز کاشف از این است که هشت فرسخ محقق شده و طریق برای هشت فرسخ خواهد بود و در عامّه نیز طی مسافت مکانی کافی است؛ لذا آیت‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی ضمن تأکید بر این مطلب، رابطه هشت فرسخ و مسیر یک روز را مانند پانزده نوبت خوردن شیر در بحث رضاع یا یک شبانه روز شیر خوردن می‌داند که کشف از موضوع حکم؛ روییدن گوشت به وسیله شیر خوردن می‌کند؛ لذا یک روز را کاشف از تحقق موضوع قصر هشت فرسخ دانسته؛ نه این‌که خودش به تنهایی تمام موضوع حکم باشد و عنوان خاصی در مقابل دیگری باشد.[۳۰]

بنابر آن چه گفته شد براساس سنّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نماز مسافر شکسته است و در قصر نماز مسافر ملاک و معیار اصلی به اتفّاق و اجماع فریقین مسافت است و مشقّت و سختی سفر و یا سرعت وسیله نقلیه و مدّت زمان طی مسیر دخالتی در تحقق موضوع قصر نماز ندارند.

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی شیعه و اهل سنت؛ دفتر نشر معارف تدوین و تألیف: علی اصغر رضوانی، مصطفی عزیزی


[۱]. علّامه حلّی ـ المختصر النافع فی فقه الإمامیه، ج ۱، ص: ۵۰٫

[۲]. الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیه، ج ۱، ص ۲۱٫

[۳]. الجمل و العقود فی العبادات؛ ص: ۱۲۴٫

[۴]. تحریر الوسیله، ج ۱، ص: ۴۴۹٫

[۵]. تحه القهاء السمرقندی، ج ۱، ص ۱۴۷٫

[۶]. زکریا الانصاری در فتح الوهاب ج ۱ ص ۱۲۵٫

[۷]. موسی الحجاوی در الاقناع، ج ۱، ص ۱۵٫

[۸]. محی الدین نوی در روضه الطالبین، ج ۱، ص ۴۹۸٫

[۹]. الثمر الدانی الابی الازهری ص ۲۲۳٫

[۱۰]. المغنی عبدالله بن قدامه ج ۲، ص ۹۰٫

[۱۱]. سنن ابی داود ج۱ ص ۲۷۵٫

[۱۲]. وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۴۶۶؛ اضواء علی الصحیحین، الشیخ محمّد صادق النجمی، ص ۴۲۹ و ۴۳۰؛ مدارک الاحکام، ج ۸، ص ۲۵۱، السیّد محمّد العاملی؛ التحفه السنیه مخلوط، ص ۱۱۷، السیّد عبدالله جرائری.

[۱۳]. المختصر النافع فی فقه الإمامیه، ج ۱، ص ۵۰؛ الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیظف ج ۱، ص ۲۱۲، تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۴۴۹؛ تحفه الفقهاء، السمرقندی، ج ۱، ص ۱۴۷؛ زکریا الانصاری، فتح الوهاب، ج ۱، ص ۱۲۵؛ موسی الجارودی، الاقناع، ج ۱، ص ۱۵۷؛ محی الدین نوی، روضه الطالبین، ج ۱، ص ۴۹۸٫

[۱۴]. الصحاح الجوهری، ج ۲، ص ۶۸۵٫

[۱۵]. الصحاح الجوهری، ج ۲، ص ۶۸۵٫

[۱۶]. وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۴۶۱٫

[۱۷]. همان، ج ۴، ص ۸۷٫

[۱۸]. جواهر الکلام فی ثوبه الجدید، ج ۴، ص ۳۹٫

[۱۹]. محاضرات فی فقه الإمایه، صلاه المسافر و قاعدتی الصحه و الید، ص ۱۱۶٫

[۲۰]. منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج ۶، ص ۳۳۳٫

[۲۱]. المغنی، عبدالله بن قدامه، ج ۲، ص ۹۴٫

[۲۲]. الاقناع، موس الحجاوی، ج ۱، ص ۱۵۷٫

[۲۳]. محمّد الشربینی، مغنی المحتاج، ج ۱، ص ۲۶۲؛ اعانه الطالبین، ج ۲، ص ۱۱۳، البکری الدمیاطی.

[۲۴]. منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج ۶، ص ۳۳۲٫

[۲۵]. کنز العرفان فی فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۸۶٫

[۲۶]. ابن براج و ابن عقیل، مجموعه فتاوی ابن ابی عقیل، ص ۵۴؛ شیخ طوسی، الخلاف، ج ۱، ص ۵۷۲؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج ۱، ص ۱۴۰، شیخ انصاری: مشهور خفاء جدران است؛ الصلاه، للشیخ الأنصاری، ج ۳، ص ۱۴۰، شهید اوّل، الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیه، ج ۱، ص ۲۱۰؛ مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ط الحدیثه، ج ۱۰، ص ۴۴۲؛ اقوال عامه تحفه الفقهاء، السمرقندی، ج ۱، ص ۱۴۷؛ الاقناع، موسی الحجاوی، ج ۱ص ۱۶۰٫

[۲۷]. علّامه در تذکره الفقهاء، ط ـ الحدیثه، ج ۴، ص ۳۷۰؛ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج ۶، ص ۳۳۲؛ روض الجنان، ص ۳۸۳؛ روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، (ط ـ الحدیثه)، ج ۲، ص ۱۰۲۲؛ محقق حلّی در کنز العرفان فی فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۸۶؛ محقق اردبیلی در مجمع الفائده و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج ۳، ص ۳۶۶؛ محقق نراقی، مستند الشیعه فی أحکام الشریعه، ج ۸، ص ۲۶۴٫

[۲۸]. رسائل کرکی ج ۲، ص ۲۳۹ ـ صلاه المسافر ص: ۱۱۶ـ الفقه المأثور؛ ص: ۱۴۴ـ ضیاء الناظر فی أحکام صلاه المسافر؛ ص: ۳۶۴٫

[۲۹]. صادقی تهرانی، نگرشی جدید بر نماز و روزه مسافر، ص ۲۲٫

[۳۰]. السیّد ابوالحسن الموسوی الاصفهانی و السیّد الحسین الموسوی العلوی الخوانساری، صلاه المسافر، ص ۲۶٫