شما نماز شهید سلیمانی را دیده‌اید، هم در جبهه از طریقِ سیما مشاهده کرده‌اید، هم کسانی که با ایشان مأنوس بودند، در نماز میهمانِ خدای متعال بود. اگر نماز خراب باشد عمودِ خیمه‌ی دین خراب است، سقفِ آن بر سرِ ما می‌آید، اما اگر عمود محکم باشد سقف را نگه می‌دارد، نماز عمودِ دین است، و ولایت عمودِ نماز است، شالوده‌ی نماز هم ولایت است. اگر ولایتِ کسی ولایتِ ذهنی نباشد، ولایتِ عینی باشد، بداند که خدای متعال رب‌العالمین است، وقتی خدای متعال رب‌العالمین و خالق و مالک و مَلِک و مربّیِ ما هست ما را بی‌برنامه نگذاشته است، و برای اجرای برنامه در هر زمانی کسی در رأسِ حرمِ اهلِ ایمان هست که ما باید از او دستوراتِ خدای متعال را بگیریم، و اگر کسی خود را مِلکِ خدای متعال می‌داند در لحظه‌ای از لحظاتِ زندگی حق ندارد به خود آزار بدهد، خدای متعال دم به دم به ما وجود می‌دهد، آیا معنی دارد من که هیچ چیزی از خود ندارم خود را مستقل ببینم و بگویم من که بچه یتیم هستم سرپرست می‌خواهم؟ ای کاش بچه یتیم بودیم، اگر خدای متعال بخواهد لحظه‌ای نفسِ ما را قطع کند نفس می‌رود و دیگر بالا نمی‌آید، حیاتِ ما به دستِ اوست، وجودِ ما به دستِ اوست، عزّتِ ما به دستِ اوست، همه چیزِ ما از اوست، ما که برای خودمان نیستیم، «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ»[۱]، قرآن کریم چه استدلالِ روشنی دارد، «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ»، اگر ما خالق داریم، خالقِ ما، همانطور که در حقوقِ فطریِ بشر هر کسی مالکِ کارِ خود است، ما کارِ خدای متعال است، خدای متعال مالکِ کارِ خود است، مگر می‌شود ملک در برابرِ مالک بگوید که من هر کاری که دوست داشته باشم انجام می‌دهم؟ این «امامت» تضمین کننده‌ی بندگی و معرفتِ انسان است، نمازِ شهید سلیمانی مبنا داشت، لذا چه حضوری در نماز داشت، «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ»[۲].


[۱] سوره مبارکه طور، آیه ۳۵

[۲] سوره مبارکه مؤمنون، آیات ۱ و ۲