سؤال: با توجّه به نمونه های تاریخی و قرآنی مانند پسر حضرت نوحعلیه السلام، یا پسر حضرت لوطعلیه السلام و نمونه های دیگر و با توجّه به اینکه گاهی والدین تمام نکات محیطی را در تربیت لحاظ می‌کنند، امّا تأثیرات وراثت وجود دارد، از نظر شما کدام موضوع واقعاً در تربیت تأثیر گذار است؟ وراثت و ژنتیک، یا محیط و فضای خانواده؟

جواب:

در باب وراثت ما معتقدیم که وراثت همیشه سرمایه اوّلیه برای تربیت است؛ امّا این نکته به این معنی نیست که ما ژن تربیتی نیز داشته باشیم؛ مثلاً این گونه نیست که ما ژنی داشته باشیم به نام ژن نماز خواندن، یا ژن روزه گرفتن که این ژن ها از طریق پدر و مادر به فرزند انتقال پیدا کند و بر او تاثیر بگذارد و او را نماز خوان کند! بلکه تنها آن ظرفیت اوّلیه از طریق ژن های والدین به فرزند انتقال پیدا می‌کند.

هر کجا عقل باشد، ما هستیم!

مراد از این ظرفیت، مفاهیمی مانند حلم، درک، عقل، هوش و از این قبیل است. در روایتی از معصوم علیه السلام آمده است که وقتی خداوند متعال حضرت آدم علیه السلام را آفرید، به او گفت که بین این سه مخیّر هستی؛ یکی را انتخاب کن: عقل، حیاء و دین؛ حضرت آدم علیه السلام عقل را انتخاب کرد و سپس دین و حیاء نیز به همراه عقل رفتند. از آنها پرسیدند که شما کجا می‌روید؟ جواب دادند: هر کجا که عقل باشد، ما هم در آن جا هستیم.

روشن است که عقل و هوش ظرفیتی است که وقتی در فردی وجود دارد، دین داری و حیا را بهتر می‌پذیرد، لذا ما در اصول معتقدیم انسان هایی که دین دار نیستند، از ظرفیت عقلانی خودشان استفاده نکرده اند و اگر استفاده می‌کردند، دین دار می‌شدند؛ همچنین ممکن است برای آنها بستری فراهم نشده که به این موضوع فکر کنند.

جایگاه تفکّر در برخی کشورهای پیشرفته

بسیاری از حاکمان جهان به این موضوع پی برده اند که اگر وقت مردم وسعت پیدا ‌کند و مردم بیکار شوند، تفکّر آنها بیدار و پرسش گری آنها شروع می‌شود؛ لذا چون قدرت پاسخ گویی ندارند، آنها را با لهو و لعب های مختلف سرگرم می‌کنند.

به عنوان مثال، وقتی سرگذشتی از زندگی مردم در کشور ژاپن را مطالعه می‌کنیم، می‌بینیم که دولتمردان برای کارکنان خود به گونه ای برنامه ریزی کرده اند که فرصتی برای اندیشیدن در مباحث دینی و اعتقادی نداشته باشند.

وراثت، ظرفی برای پذیرش بهتر

وراثت به عنوان یک ظرف است که در آینده تربیت در آن جای می‌گیرد. امّا این تربیت چگونه ایجاد می‌شود؟ در اینجاست که موضوع اصالت خانوادگی اهمیّت پیدا می‌کند و نقش آن در تربیت مشخّص می‌شود. به عنوان مثال، خوش خُلقی والدین و شجاعت آنها در تربیت موثر است.

امیرالمونین علی علیه السلام، وقتی بعد از بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌خواستند ازدواج کنند، به برادرشان گفتند که برو و از قبیله ای شجاع برای من همسری انتخاب کن؛ می‌خواهم فرزندان شجاع داشته باشم.

آیا دلیل انتخاب حضرت این بود که شجاعت ژنتیکی است؟ این گونه نیست؛ چراکه خانم ام البنین سلام الله علیها دارای یک شخصیت شجاع بودند و محیط شجاعانه ای را برای تربیت فرزندان خود فراهم کرده بودند.روشن است که وقتی مادری ترسو و بزدل است، بچّه ها نیز بزدل بار می‌آیند؛ ولی مادری که شجاعت داشته باشد و از خودش رفتارهای شجاعانه نشان دهد، بچّه ها نیز در این محیط شجاع پرورش پیدا می‌کند. بنابراین، وراثت یک ظرف است برای پذیرش تربیت بهتر.

اهمّیت محیط

آن چیزی که در تربیت بیش از هر چیزی اهمّیت دارد، محیط است؛ امّا این محیط را صرفاً پدر و مادر فراهم نمی‌کنند؛ مثلاً رسانه نیز یک عامل محیطی است که وقتی مأموریت تربیتی خودش را خوب ایفا نکند، آسیب رسان است.

والدین بدون آگاهی از این آسیب ها رسانه را در محیط تربیتی فرزندان قرار می‌دهند و باعث می‌شوند که ارتباط با نامحرم، ترس، گوش دادن به موسیقی، و مفاهیمی از این قبیل را یاد بگیرند. حال اگر پدر و مادر اهل خواندن نماز شب هم باشند، آنها فقط بخشی از این محیط را فراهم کرده اند و افراد دیگری هم هستند که این محیط را برای او تعریف می‌کنند، مانند تلویزیون و این یک قسمت از پازل تربیتی است.

بنابراین، اگر پدر و مادر از لحاظ وراثتی فرزند خوبی داشته باشند و خودشان هم محیط خوبی را فراهم کنند، امّا توجهی به جنبه های دیگر محیطی نداشته باشند، فرزند آنها آلوده می‌شود و آسیب می‌بیند.

چرا جعفر کذّاب شد؟!

یک مثال بارزی در این زمینه، جعفر کذّاب است؛ او برادر حضرت امام عسگری علیه السلام بود و از جانب پدر و مادر یکسان بودند؛ امّا دلیل اینکه جعفر کذّاب شد، رفیق بد بود؛ یعنی همه عوامل تربیتی در اینجا خوب و درست بود، ولی آز آنجا که خود او هم اختیاری در بیرون از خانه داشت، از این اختیار به خوبی استفاده نکرد و به جای اینکه به سراغ دوستان خوب برود و دوست خوبی را برای خودش انتخاب کند، یار و همنشین بدی را برگزید.

همسر احمق انتخاب نکنید!

وراثت ظرف تربیت است و هرچه این ظرف گنجایش بیشتری داشته باشد، تربیت بهتر پذیرش می‌شود؛ لذا در آموزه های دینی ما بر این موضوع تاکید شده است که وقتی جوانی می‌خواهد همسری برای خودش انتخاب کند، به سراغ خوب ها برود و با خانواده ی دارای اصالت وصلت کند.

حتّی در روایات داریم که همسر احمق انتخاب نکنید! احمق یعنی کسی که هوش کمی دارد و مصاحبت با او آزار دهنده است و نسل را هم ضایع می‌کند؛ چون وقتی مادر یا پدر از لحاظ هوشی درک پایینی داشته باشند، نمی‌توانند محیط خوبی را برای تربیت فرزندان فراهم کنند؛ در نتیجه افراد باید دقّت کنند که چه کسی را برای همسری انتخاب می‌کنند؛ چون قرار است که او پدر و یا مادر فرزندان آنها باشد.

عوامل محیطی مؤثّر در تربیت

علاوه بر پدر و مادر که یکی از عوامل محیطی مؤثّر در تربیت فرزندان هستند، عوامل دیگری از جمله رسانه، دوستان، اقوام و امکاناتی که در اختیار بچّه ها قرار می‌گیرد نیز در این زمینه مؤثّر است. مثلاً وقتی ما برای فرزندمان یک اسباب بازی نامناسب می‌خریم و در اختیار او قرار می‌دهیم، با اینکه خودمان اهل نماز و روزه هستیم، این امکانات آلوده و نامناسب، بچه را آلوده می‌کند؛ پس ما محیطی را می‌توانیم سالم بدانیم که در رابطه با آن به همه این نکات توجّه شده باشد.

لذا تا حدودی پدر و مادر می‌توانند در ایجاد محیط سالم تربیتی، نقش بازی کنند و از آنجا که انسان یک موجود مختار است و اختیار دارد، ممکن است از مسیر درست منحرف شود؛ لذا پدر و مادر به جای اینکه سعی کنند صرفاً فرزندان خود را در محیط های پاستوریزه قرار دهند، باید به او بینش لازم بدهند.

این همان چیزی است که اسلام می‌گوید و تاکید دارد که آگاهی لازم به بچّه ها داده شود تا وقتی وارد محیط های اجتماعی شدند، از اختیارشان در جهت خوبی استفاده کنند.

اهمّیت لقمه حلال

لقمه حلال نیز که در آموزه های دینی بسیار مورد تاکید قرار گرفته است، یکی از عوامل محیطی و مؤثّر در تربیت است. البته باید توجّه داشت که این لقمه تربیت نمی‌کند؛ بلکه ظرفیت تربیتی را بالا می‌برد؛ لذا وجود مبارک ابی عبد الله الحسین علیه السلام در روز عاشورا به لشگر عمر سعد می‌فرمایند: شما شکم هایتان از حرام پر شده است و ظرفیت شنیدن حرف حق را ندارید.