نکتهی بعدی مسئلهی امامت است. با همین لفظی که ما شیعیان افتخار داریم، ما امامتی هستیم، ما ولایتی هستیم، ما ائمّهی اثنی عشر داریم، ۱۲ امام داریم و در غیبت امام هم ولی فقیه را نائب الامام میدانیم. این کلمهی امامت در قرآن کریم در موارد مختلفی به کار رفته است ولی وجه مشترک آن این است که همه باید با انتخاب خود باشد. بشر در آن نقشی ندارد، آراء مردم در آن نقشی ندارد و سرّ آن هم خیلی روشن است؛ شاید چند ماه تفسیر سورهی مبارکهی حجرات را در محضر شما با همدیگر مرور کردیم. «وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطیعُکُمْ فی کَثیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ»[۱] اگر بنا باشد مریض طبیب را به دنبال خود بکشد و بگوید: من هر چه میگویم، طبیب باید گوش بدهد. این به نفع مریض است یا مریض را میکشد؟ در مسئلهی امامت مردم بخواهند بگویند: هر کسی را ما میگوییم، او امام باشد، مثل این میماند که مریض بگوید: من هر چه میگویم، طبیب باید گوش بکند. «أَنْتُمْ کَالْمَرْضَى وَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ کَالطَّبِیبِ»[۲] خدا امامت و رهبری جامعه را به دست یک کسی قرار داده است و به مردم این حق را نداده است که بین دو نفر یکی را انتخاب بکند. جریان غدیر جریان انتخابات نبود، بیعت بود. کسی که مؤمن است، مسلمان است ولی اگر پای صندوق بدون اذن ولی برود کار حرام کرده است. مشروعیّت صندوق به ولایت است، نه مشروعیّت ولایت به صندوق. این آیهی قرآن است حالا یک آیهی در مورد خلافت برای شما خواندم. «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَهً» در مورد امامت هم این آیات را توجّه بفرمایید. «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاهِ وَ إیتاءَ الزَّکاهِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ»[۳] خدا تعدادی از انبیاء را نام میبرد، بعد میفرماید ما اینها را امام قرار دادیم. این جعل امامت هم جعل تکوینی است و هم جعل تشریعی است.
[۱]– سورهی حجرات، آیه ۷٫
[۲]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۴، ص ۱۰۷٫
[۳]– سورهی انبیاء، آیه ۷۳٫
پاسخ دهید