بطورکلی استفاده رهبران عربستانسعودی از عوامل و فاکتورهای سیاسی – اقتصادی خویش ، نقش محوری آنان را در روند تحولات منطقه تحکیم بخشیده است . اما پارهای از اختلاف نظرها در میان برخی از کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس ، نکتهای است که تا حدی این مساله را خدشهدار میکند. اختلافات ارضی و مرزی در میان شش کشور عضو شورای همکاری میتواند بعنوان عامل بالقوه تهدید و آتش زیرخاکستر موجب اختلال شورا و نگرانی در نگرش امنیتی رهبران سعودی گردد. چراکه بعد از خاتمه جنگ ایران و عراق، چه بسا ممکن است دامنه این اختلافات بواسطه منافع اقتصادی معتنابه موجود در جزایر مورد اختلاف گسترش یابد و بدنبال این دعاوی، روابط عربستانسعودی با برخی از این کشورها دچار چالش خواهدشد و در این میان دعاوی احتمالی عراق با عربستانسعودی ; خصوصا” پس از پایان جنگ ایران و عراق، قابل تامل میباشد. همچنین، آینده نقش عربستانسعودی در رابطه با حفظ امنیت در منطقه خلیجفارس بدون توجه به ویژگیهای کشوری که تمامی کرانههای شمالی آن را در اختیار دارد و پرجمعیتترین و قدرتمندترین کشور منطقه است ، نمیتواند کامل باشد. ایران به عنوان کشوری که دارای طویلترین مرزهای موجود در خلیجفارس است ، با موقعیت ژیوپولیتیکی خاص خویش باعث گردیده تا نقش جدایی ناپذیری با سرنوشت خلیجفارس پیدا نماید. این نقش تاریخی و استراتژیک اثرات خود را به شکلی اجتناب ناپذیر بر استراتژی منطقهای عربستانسعودی برجای خواهد گذارد و احتمالا” رهبران سعودی در آینده بر سر مسائل منطقه ناچار تنشهایی با ایران خواهند داشت ، زیرا از یکطرف تامین واقعی امنیت منطقه خلیجفارس جز با همکاری کشورهای منطقه تحقق نخواهد یافت . از طرف دیگر، تلاش هرچه بیشتر عربستان برای تحکیم و توسعه موضع خود بالاجبار مغایر با همکاری مورد نظر خواهدبود. بنابراین نقش آینده عربستانسعودی در منطقه خلیجفارس منوط به انتخاب یکی از دو راه مورد بحث است : یکی کوشش برای برتری جویی نسبی، دیگری همکاری با کلیه کشورهای ساحلی خلیجفارس بویژه ایران، بدون تردید تحولات بینالمللی و رویدادهای سیاسی در منطقه در انتخاب یکی از دو راه مزبور بیاثر نخواهدبود.
نقش عربستانسعودی در منطقه خاورمیانه (پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران)
مقاله ای از محمد قربان زاده آهنگری
پاسخ دهید