نبود تصویری روشن از چیستی «متنِ تاریخنگارانه»، مفهومسازی و نظریهپردازی در حوزه مطالعاتِ نظریِ دانش تاریخ را با دشواریهایی روبهرو ساخته است. این دشواری تا تشخیص مصادیق متن تاریخنگارانه از سوی پژوهشگران حوزه تاریخ تاریخنگاری دامن گسترانده است. به نظر میرسد برای یافتن راه برونرفت از این وضعیت، به الگویی از متون تاریخی نیاز داریم که با تکیه بر آن بتوان به مفهوم متن تاریخنگارانه وضوح بخشید و به مدد آن، تشخیص مصادیق را ضابطهمند کرد. این نوشتار با چنین هدفی و با این پیشفرض سامان یافته است که گونههایی از آثار مکتوب تاریخی در دست است که بر سر تلقیِ آنها به عنوانِ متنِ تاریخنگارانه، اجماعی نامصرح وجود دارد و بنابراین میتوان آنها را «متونِ الگو» نامید. بر اساس یافتههای این مقاله «رخداد تاریخی» را میتوان فصل مشترک موضوعات این دسته از متون و عنصر بنیادی متون تاریخنگارانه و ملاک تشخیص مصادیق شمرد. بر اساس تعریفی که از «رخداد تاریخی» در متن مقاله ارائه شده است، موضوعاتِ متونی همچون طبقات، سفرنامه، زندگینامه، انساب و مزارات یک موضوع غیرتاریخی است و در نتیجه، ماهیتِ این آثار، متفاوت از ماهیت متون تاریخنگارانه ارزیابی شده است.
نقشِ «موضوع» در روشن ساختن مفهومِ «متنِ تاریخ نگارانه»
مقاله ای از امیر آغایلی؛ ابوالحسن فیاض انوش؛ مصطفی پیرمرادیان
پاسخ دهید