چرا قرآن نسبت به نشوز مردان، تنها به نصیحت کفایت کرده امّا دربارهی نشوز زنان دستور به کتک داده است؟
دربارهی نشوز مردان در قرآن آمده است[۱]: «اگر زنی از نشوز یا اعراض شوهرش بترسد، مانعی برای آن نیست که میان خود را صلح و سازش دهند و صلح بهتر است. ولی بخل و بیگذشت بودن در نفوس، حضور و غلبه دارد و اگر نیکی کنید و پرهیزکاری پیشه نمایید، قطعاً خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است)».
«نشوز» مرد از زن عبارت است از بیمیلی و بیاعتنایی او به زن در عمل جنسی که معمولاً و به طور طبیعی در رویگردانی مرد از نز نمود مییابد.
اینکه زن در موقع نشوز مرد، چه باید بکند؟! از آیات قرآنی به دست میآید، اصلاح رابطهی زن و مرد بر هر کاری اولویت دارد. این اصلاح بر دو نوع است:
۱ – اصلاح شخصی: یعنی چنانکه مرد در بعضی موارد برای حفظ خانواده، از برخی خطاهای زن چشمپوشی و گذشت کند؛ زن نیز میتواند با گذشت و تحمّل، به اصلاح نظام خانواده و رفع اختلاف کمک کند.
۲ – اصلاح قانونی: یعنی مراجعه به داوری یا حاکم شرع، که با نظر به مصلحت طرفین، حکم مقتضی را صادر کند. با توجّه به قدرت بدنی و جسمانی مردان، برای حمایت از آسیبپذیری و جبران ضعف بدنی و ضعف موقعیتی زن، اسلام چارهی کار را در حمایت دستگاه قضایی و حاکم شرع از زنان دانسته است. اینکه در بعضی از روایات و فتاوای فقها، گذشتِ زن مطرح شده است، به هیچ وجه الزامی نیست؛ بلکه برای اصلاح شخصی میان زن و شوهر و تداوم رابطهی خانوادگی است.[۲]
البتّه در نظام خانواده مرد در جایگاه مدیر و مسئول قرار دارد و به طور طبیعی مدیر یک مجموعه، از حقوق ویژهای برخوردار است و از سوی دیگر –چنانکه در روایات وارد شده و روانشناسان نیز به آن پرداختهاند- حالت محبوب بودن زن نزد مرد، امری غیر قابل انکار است و لذا پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَهِ إِنِّی أُحِبُّکِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً»[۳]؛ «اگر مردی به زنش بگوید: تو را دوست دارم، هیچگاه [این گفتار] از قلب زن بیرون نمیرود».
بنابراین به جهت وجود این صفت و حالت در زن، مرد میتواند در صورت نشوز زن و پس از موعظهی او، از همبستر شدن با وی پرهیز کند و در مرحلهی آخر نیز او را تنبیه و تأدیب نماید. بدیهی است رویگردانی مرد از همسرش و یا ضرب وی، بسیار سنگین خواهد بود و لذا راهی برای اصلاح امور و پایداری خانواده خواهد بود. امّا در مورد مرد –که از احساسات و عواطف کمتری نسبت به زن برخوردار است- اموری مانند روی گردانی همسرش از همبستر شدن با او ویا ضرب وی، چندان تأثیری در مرد نخواهد گذاشت و حتّی گاهی نتیجهی عکس خواهد داشت به طوری که دوری مرد از خانه و یا مشاجره و درگیری بیشتر را به دنبال دارد. علاوه بر اینکه زدن مدیر و مسئول خانه به لحاظ آیندهی آن خانواده و ادارهی آن پیامدهای سوئی دارد. از این رو دربارهی نشوز مرد، به زن گفته شد، تا با گذشت و صحبت کردن مرد را متنبّه و متوجّه سازد و در صورتی که این شیوه، کارساز نبود، میتواند به حاکم مراجعه کند و او به اصلاح بین زن و شوهر همّت گمارد.
بنابراین احکام مربوط به نشوز مرد، بیان راه کارهای صرفاً اخلاقی و توصیهای نیست، بلکه هم در جانب مرد و هم در جانب زن، از ضمانتهای اجرای لازم برخوردار میباشد. در مورد نشوز مرد که در حقّ همخوابگی و انفاق به زن مربوط میشود، برنامهی اسلام در درجهی اوّل نصیحت و موعظه و بعد رجوع به محکمه و سپس تعزیر است، فقهای بزرگوار اسلام با تتبّع در کتاب الهی و روایات ائمّه (علیهم السّلام)که در واقع ترجمان کلام الهی است، فرمودهاند: در صورت تحقّق نشوز از جانب مرد، زن حق دارد برای گرفتن حق خود او را موعظه نماید و اگر موعظه سودمند نشد، به حاکم ارجاع دهد و حاکم باید او را الزام کند که به وظیفهی خود عمل نماید و اگر شوهر باز هم امتناع کرد تعزیر میشود.[۴]
قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی، با پیروی از نظریهی مشهور فقها، ضمانتهای یاد شده را مدوّن نموده است تا دادگاهها در مقام صدور حکم مشکلی نداشته باشند. مادّهی ۱۱۱۱ قانون مجازات چنین مقرّر میدارد: «زن میتواند در صورت استنکاف شوهر از داده نفقه به محکمه رجوع کند در این صورت محکمه میزان نفقه را معیّن و شوهر را به دادن آن محکوم میکند». در مادّهی ۶۴۲ قانون مجازات اسلامی به راهکار دیگری یعنی تعزیر اشاره میکند: «هر کس با داشتن استطاعت مالی نفقهی زن خود را در صورت تمکین ندهد یا از تأدیهی نفقه سایر اشخاص واجب النّفقه امتناع نماید دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم مینماید».
از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که علّت تفاوت در نحوهی برخورد با زن ناشزه و مرد نشوزکننده در این است که:
۱ – هدف از این ساز و کار، اصلاح طرفین و ثبات و قوام کانون خانواده و عدم اقدام به طلاق است.
۲ – به دلیل تفاوت زن و مرد در روحیات، و احساسات، چنین قانون متفاوتی وضع شده است.
۳ – چنین نیست که مرد در برخورد با زن به طور مطلق رها و آزاد باشد؛ بلکه حتّی در زدن زن هم با حفظ موازین و شرایط است.
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی حقوق خانوادگی زن؛ دفتر نشر معارف – مؤلف: سید ابراهیم حسینی
[۱]. نساء (۴)، آیه ۱۲۸٫
[۲]. شرح و تفسیر نهج البلاغه، علّامه محمّد تقی جعفری، ج ۱۱، ص ۲۸۴- ۲۸۰٫
[۳]. وسائل الشّیعه، ج ۲۰، ص ۲۳، ح ۹٫
[۴]. جواهر الکلام، محمّد حسن نجفی، بیروت، مؤسسه المرتضی العالمیه (۱۵ جلدی)، ج ۱۰، ص ۱۳۳٫
پاسخ دهید