حدیث صحیح السندی که امروز میخواهم خدمت شما عزیزان عرض کنم،شاید برای بعضی از شنودندگانفدلخوش کننده باشد.
در این حدیث امام محمّد باقر (ع) نمازها را به سه بخش تقسیم میکنند: اوّل: نمازهایی که همهاش قبول است و خلاصه تامّ و تمام است.
دوم: نمازهایی که در بعضی قسمتهایش توجّه میشود و بعضی دیگر حواس پرت میشود.
سوم: نمازی که همهاش باطل است، سراپا بیتوجّهی است.
امام باقر (ع) در این حدیث میفرمایند: اگر انسانی نماز تمام و کاملی بخواند، خدا این نماز و بقیهی نمازهای او را نیز قبول میکند، «قُبِلَتْ جَمِیعُ صَلَاتِهِ»، امّا اگر نماز ناقصی بخواند ـ ناقص به این معنا نیست که یک رکعتش را نخواند بلکه منظور نمازی است که رکوع و سجده و بقیهی اجزاء نماز را بر حسب ظاهر، تمام و صحیح بخواند؛ امّا وسطش یک مقدار حواسش پرت بوشدفیک مقدار توجّهش کم بشود، پس نمازی که خوانده است، مقداری از آن صحیح بوده و در مقداری حواسش به جاهانی دیگر بوده است ـ این قسم دوم را هم خدا قبول میفرماید به شرط آنکه نافلههای بعد از نماز واجب را بخواند تا نقایص را جبران نماید و إنشاءالله نمازش پذیرفته شود. یعنی همان قسمت اوّلش که توجّه داشته، پذیرفته میشود امّا قسمتهای بعد، با نافله جبران میشود.
خدا نافله را قرار داد تا اگر ما در نماز یک فساد معنوی داشتیم، مثلاً توجّه نداشتیم یا بیرغبتی داشتیم، با قرائت این نافله، آنچه در نماز واجب کم و ناقص بوده، جبران شود.[۱]
امّا اگر نمازش از قسم سوم باشد، یعنی نمازی بخواند که سرپا بی توجّهی و استخفاف به نماز باشد، چنین نمازی فاسد است؛ البتّه روز قیامت تارک الصلوه حساب نمیشود؛ امّا نمازش هم نماز تامّ با آن برکات نیست.
خداوند من و شما را جزء گروه سوم قرار ندهد و إنشاءالله ما از قسم اوّل نمازگزاران یا حداقل قسم دوم آنها باشیم.
پس سعی کنیم نمازهایمان را با توجّه بخوانیم و بعد از نماز هم نافله بخوانیم، تا هم از نور نماز بهرهمند باشیم و إنشاءالله نمازمان نماز تامّی باشد.
خدایا! همهمان را به نافله خواندن به خصوص نماز شب موفّق فرما.
خداوندا! ما و همهی شنوندگان عزیز را با نمازگزاران حقیقی، خصوصاً امیر المؤمنین علی (ع) که در محراب عبادت، در حال نماز و مناجات شهید شد، محشور فرما.
وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
منبع: کتاب لحظه های عروج؛ انتشارات پیام هادی علیه السلام
[۱]ـ کافی، ج ۳، ص ۲۶۹، ح ۱۱٫ سند حدیث صحیح است (مرآه العقول، ج ۱۵، ص ۱۶).
پاسخ دهید