از منظر فلاسفه و عرفای مسلمان، علم جزئی و تفصیلی، یک صفت حقیقیه ذات اضافه محسوب میشود؛ لذا برای تحقّق علم، گریزی از لحاظ کردن نحوهای ثبوت برای معلومات نیست. چون این دیدگاه، ذات اضافه بودن را در گوهر و حقیقت علم، مندرج میداند، طبیعتاً حکم میکند که علم خداوند متعال نیز ذات اضافه بوده، اثبات علم الهی بدون لحاظ نحوهای تحقّق برای معلوم، مردود است. امّا قائل شدن به هر نوع ثبوت برای فعل اختیاریْ پیش از انجام، به معنای نقض سلطه فاعل بر فعل خویش و در حقیقت، نفی اختیار واقعی است. اینجاست که اشکال «جبر برخاسته از علم الهی»، در دیدگاه فلسفی- عرفانی بروز و ظهور ویژهای مییابد. مقاله حاضر بر آن است تا با دقّت در «ذات اضافه دانستن علم» و سپس نقد و بررسی راهحلّهای فلسفی- عرفانیِ بیان شده برای سازگار نمودن علم پیشین الهی و اختیار، ناکارآمدی این راهکارها را نشان دهد، و تأکید نماید که تنها راه برون رفت از این اشکال، نفی عنصر اضافه و نسبتِ علمی، از علم خداوند متعال است.
اهل بیت > جستارهایی در قرآن و حدیث > مواجهه فلاسفه و عرفای مسلمان با اشکال جبر برخاسته از علم پیشین الهی
مواجهه فلاسفه و عرفای مسلمان با اشکال جبر برخاسته از علم پیشین الهی
مقاله ای از ابوذر نوروزی؛ جستار هایی در قرآن و احادیث
پاسخ دهید