با توجّه به داستان حضرت موسی (علیه السّلام) و دختران شعیب، که موسی حاضر شد هشت سال به عنوان «مهریه» کار کند، آیا میتوان کار و خدمات را مهریه قرار داد؟ و چگونه میتوان با چنین همسری همبستر گردید در حالی که هنوز زمان پرداخت تمام مهریهی او فرا نرسیده است و حتّی قدرت به پرداخت همهی آن را یکجا ندارد؟
هیچ دلیلی بر عدم جواز چنین مهری وجود ندارد، بلکه اطلاق ادلّهی مهر در شریعت ما نیز هر چیزی را که ارزش داشته باشد شامل میشود. ضمناً لزومی ندارد که تمام مهر را یکجا بپردازند، همین اندازه که تمام آن در ذمّهی شوهر قرار گیرد کافی است.
و امّا اینکه چگونه ممکن است خدمت کردن به پدر، مهر دختر قرار داده شود؟
در اینباره دو گونه اظهار نظر شده است. عدّهای از بزرگان و مفسّرین فقهاء از جمله استاد شهید آیه الله مطهّری، این قانون را مربوط به شرایط پیش از اسلام دانسته بر این باورند که اسلام آئین کار داماد برای پدر زن را منسوخ کرد. ایشان با بیان این نکته که داستان موسی و شعیب (علیه السّلام) در قرآن[۱] حاکی از وجود چنین رسمی است و ریشهی آن دو چیز بود:
۱ – نبودن ثروت که به جای آن خدمت داماد به زن یا پدر زن غالباً منحصر به این بوده که برای آنها کار کند.
۲ – رسم جهاز دادن که به اعتقاد جامعشناسان یک سنّت کهن است. به هر حال در اسلام این آیین منسوخ شده و پدر زن حق ندارد مَهر را مالِ خود بداند.[۲]
امّا عدّهای دیگر معتقدند که شعیب از سوی دخترش در این مسئله احراز رضایت نموده و وکالت داشت که چنین عقدی را اجرا کند، و به تعبیر دیگر مالک اصلی در ذمّهی موسی، همان دختر شعیب بود، امّا از آنجا که زندگی همهی آنها به صورت مشترک و در نهایت صفا و پاکی میگذشت و جدایی در میان آنها وجود نداشت (همانگونه که هم اکنون در بسیاری از خانوادههای قدیمی یا روستایی دیده میشود که زندگی یک خانوادهی کاملاً بر هم آمیخته است) این مسئله مطرح نبود، که ادای این دَین چگونه باید باشد، خلاصه اینکه مالک مهر تنها دختر است نه پدر؛ و خدمات موسی نیز به این منظور بود[۳]. البتّه در زمان جاهلیت، پدران و مادران، مهر را به عنوان حق الزّحمه و «شیر بها» حق خود میدانستند و هنگامی که دختری برای یکی از آنها به دنیا میآمد و دیگری میخواست به او تبریک بگوید میگفت: «هَنِیئاً لکَ النافِجَهَ»[۴]؛ «این مایهی افزایش ثروت، تو را گوارا باد» کنایه از اینکه بعداً این دختر را شوهر میدهی و مهر دریافت میکنی.
به هر حال، همانطور که استاد شهید مطهّری میفرمایند: در روایات اسلامی، مَهر حقّ دختر است و قوانین مغایر آن نسخ شده است، بلکه در روایات آمده است که اگر مَهر به دختر داده شود، ولی در عقد ازدواج برای پدر به عنوان امری جداگانه از مَهر، چیزی شرط شود، باز هم عقد صحیح نیست.[۵]
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی حقوق خانوادگی زن؛ دفتر نشر معارف – مؤلف: سید ابراهیم حسینی
[۱]. قصص (۲۸)، آیات ۲۶ تا ۲۸٫
[۲]. مجموعه آثار، مرتضی مطهّری، ج ۱۹، ص ۲۰۵-۲۰۴٫
[۳]. تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۶۸٫
[۴]. الصحاح، جوهری، ج ۱، ص ۳۴۵٫
[۵]. مجموعه آثار، مرتضی مطهّری، ج ۱۹، ص ۲۰۵-۲۰۳٫
پاسخ دهید