مادرش می‌گوید: «علیرضا دیر به دیر به مرخصی می‌آمد. یک بار از او پرسیدم تو مگر چه کاره هستی که دیر به دیر به ما سر می‌زنی؟ گفت: «من تو آشپزخانه پیاز و سیب‌زمینی پوست می‌کنم.» گفتم: «مادر جان این کار را من هم می‌توانم انجام بدهم، این که دیگر شش ماه به شش ماه به مرخصی آمدن ندارد، باید زود زود بیایی؛» البته بعد از شهادتش فهمیدیم که او از فرماندهان جنگ بود.


رسم خوبان ۲۰ – فروتنی و پرهیز از خودبینی، ص ۱۳۴٫ / بی‌کرانه‌ها، ص ۲۲۶٫