آیات و روایات فراوانی خطاب به انسانها وجود دارد که ماده اولیه خلقتشان را به آنان یادآور نموده و از آن به پستی یاد شده است. مانند اینکه  شما را از آبی گندیده آفریدیم!:
«أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهین»؛‏[۱] آیا شما را از آبى پست و ناچیز نیافریدیم؟!
«ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَهٍ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ»؛[۲] سپس نسل او را از عصاره‌‏اى از آب ناچیز و بى‌‏قدر آفرید!
«عَجِبْتُ لِابْنِ آدَمَ أَوَّلُهُ نُطْفَهٌ وَ آخِرُهُ‏ جِیفَهٌ وَ هُوَ قَائِمٌ بَیْنَهُمَا وِعَاءً لِلْغَائِطِ ثُمَّ یَتَکَبَّرُ»؛[۳] در شگفتم از فرزند آدم که اوّلش نطفه و پایانش مردار و در بین ظرف براى نجاست بوده، و با این حال تکبّر می‌نماید!
و …
بدیهی است که همان ماده بی‌ارزش نیز مخلوقی شگفت‌انگیز از پروردگار و یکی از نشانه‌های قدرت و حکمت اوست، اما در مورد اینکه چرا خدا از این مخلوق خود اینگونه یاد کرده؟ باید گفت که مورد خطاب این عبارات، منکران و تکذیب کنندگان آیات الهی و متکبران هستند، و براى تحقیر و تهدید کفار بوده و اشاره به نفوذ قدرت، عظمت و خالقیت خدای متعال دارد؛ لذا انسان را مورد خطاب عتاب‌آمیز خود قرار می‌دهد که آیا شما افراد بشر را از منى سست بی‌مقدار خلق ننمودیم.
در حقیقت این تعابیر در راستای منت و اظهار قدرت و نیز تذکر برای ذلت و خوارى بشر است؛ خطاب تهدیدآمیز به بت‌‏پرستان و کفار که چگونه در مقام مبارزه با ساحت کبریائى برمی‌آیند، در حالی‌که پروردگار، هر یک از افراد بشر را از ماده تناسلى پست و گندیده و متعفن آفریده است؛ از آب منى که از کثافات به شمار می‌رود و انسان از آن نفرت و دورى می‌نماید[۴] و یا حداکثر آن‌که برای او بها و ارزشی ندارد.
بنابر این، آیات و روایات از این نوع در مقام آن می‌باشد که ارزش والای انسانی وابسته به جسم او نیست که از ماده‌ای گندیده‌ای آغاز شده و در طول زندگی‌اش حامل کثافات بوده و در نهایت به مرداری تبدیل خواهد شد، بلکه ارزش او وابسته به ایمان و اعمال نیکویش می‌باشد.
این نوع تعابیر می‌خواهد به انسان‌های متکبر بگوید؛ چرا نشانه‌‌های پروردگار، آخرت و قیامت را تکذیب می‌کنید و رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ را نمی‌پذیرید؟ حامل پیامی برای ما است که در اصل آفرینش خود بیندیشیم ‌که چگونه آیت و نشانه آشکارى براى راهنمایى ما به قدرت خداوند متعال بر همه چیزها است. ما را از موجود کوچک و حقیرى که جز با میکروسکوپ‌ قابل مشاهده نیست، و به خواست خداوند متعال – نه به اراده ما- در زهدان مادر قرار داد، با تبعیت از قوانین و سنت‌هایى که نسبت به اکثر آنها آگاهی نداریم، ما را رشد و پرورش داد تا به صورت یک انسان تمام عیار، مرد یا زن، در آمدیم. پروردگار ما را در برابر این حقایق فطرى قرار می‌دهد که هیچ‌کس راهى براى انکار کردن آنها ندارد.
لذا این آیات و روایات منافاتی با مقام و جایگاه بلند انسان ندارد؛ چرا که ارزش انسان به مقام معنوی وی که همان تقوای الهی باشد، باز می‌گردد: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم».[۵]

 

 منبع:اسلام کوئست


پی نوشت: 

[۱]. مرسلات، ۲۰٫

[۲]. سجده، ۸٫

[۳]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏۱، ص ۲۷۶، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.

[۴]. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی‏، محمد باقر، ج ‏۱۷، ص ۲۸۳، تهران، کتابفروشی لطفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.

[۵] حجرات، ۱۳٫