«الحمد الله» یعنی جنس سپس –و آن، ستایش زیبائی اختیاری است- اختصاص به خداوند دارد. زیرا هر نیکی و زیبائیای که یافت شود، آن اثری از آثار جمال اوست؛ و هر خیر و خوبی که در جان است، از آثار فیض اوست.
… پس این، [کلمهی :الحمدالله] به منزلهی این است که گفته شود: همهی مدح و سپاس، برای کسی است که او را در برگیرندهی تمام کمالات و خیرهاست؛ زیرا هر کمال و خیری، از او و به خاطر اوست…
معنایش این میشود: خدا را با همهی ستایشها میستایم او را با همهی سپاسها سپاس میگزارم؛ [و نیز] خبر دادن به اینکه: در واقع در همهی مدح و ستایشها، ستاش شونده فقط خداست؛ گرچه حمدکننده، این مطلب را نداند!
زیرا قصد تعریف کننده و سپاسگوی زید مثلاً در برابر احسان او، تعریفش از آن روست که به او نعمتی داده است. در حالی که نعمتدهندهی حقیقی در همهی نعمتها، خداوند است؛ چنانکه در دعای [بیستم] «صحیفهی سجّادیّه» است: «وَ اَنتَ مِن دُونِهم وَلیُّ الاِعطاءِ»
«و از آنان تنها تو عهدهدار عطاء و صاحب بخشش هستی!»
منبع: کتاب به سوی دوست، ص ۱۵۱
پاسخ دهید