واژگان «حوت» که در قرآن مورد استفاده قرار گرفته، به معنای نهنگ است و یا به هر نوع ماهی گفته میشود؟!
منظور از «حوت» در داستان حضرت یونس(ع) چیست؟ آیا به همین نهنگ هم حوت می گویند؟
پاسخ اجمالی
لغت شناسان «حوت» را هم به «ماهی» بزرگ(نهنگ)،[۱] و هم به «ماهی» کوچک و معمولی معنا کرده اند.[۲] از موارد استعمال آن در قرآن نیز به دست می آید که به ماهى بزرگ و کوچک هر دو «حوت» گفته می شود؛ مانند ماهیی که حضرت یونس(ع) را بلعید و ماهیی که غذای حضرت موسى(ع) و جوان همراهش بود.[۳]
در داستان حضرت یونس(ع) در قرآن کریم آمده است؛ هنگامی که دریا طوفانى شد، و بار کشتى سنگین بود و هر لحظه خطر غرق شدن، سرنشینان کشتى را تهدید می کرد و چاره اى جز این نبود که براى سبک شدن کشتى بعضى از افراد را به دریا بیفکنند، قرعه به نام یونس(ع) افتاد، او را به دریا انداختند، و درست در همین لحظه نهنگى فرا رسید و او را در کام خود فرو برد. در این جا واژه «حوت» به «ماهى» عظیم(نهنگ) معنا شده است:[۴] «فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ».[۵]
اما در داستان حضرت موسى(ع) بعد از آن که از مجمع البحرین گذشتند و از سفر خسته شده به تجدید نیرو نیازمند شده بودند. حضرت موسى به جوان[۶] همراه خود فرمود تا غذایشان را که ماهیى بود که با خود برداشته بودند بیاورد.
در آن لحظه جوان حکایت ماهى را بیاد آورد و گفت آیا میدانى هنگامی که در کنار صخره نشسته بودیم، ماهى زنده شد و به دریا رفت. و من فراموش کردم که این مسئله را به شما یادآور شوم: «فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ».[۷]
در این جا حوت به ماهیی معمولی اطلاق شده است. بنابر این، با توجه به آنچه که بیان شد، در قرآن کریم «حوت» هم به معنای ماهی بزرگ(نهنگ) و هم ماهی کوچک استعمال شده است؛ لذا دقیقاً نمی توان گفت که منحصر در همان نهنگ باشد، اگرچه بعضی از لغت شناسان[۸] گفته اند که در بیشتر موارد به معنای نهنگ است.
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۲۶۱، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
[۲]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۲، ص ۲۶، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
[۳]. قاموس قرآن، قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۲، ص ۱۹۱، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
[۴]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۴۸۵، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۵]. صافات، ۱۴۲٫
[۶]. «برخی از مفسران معتقدند آن جوان جناب یوشع نبی بود». طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج ۶، ص ۷۴۱، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
[۷]. کهف، ۶۳٫
[۸]. ابن درید، محمد بن حسن، جمهره اللغه، ج ۱، ص ۳۸۷، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۸م؛ المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۶۱٫
پاسخ دهید