سهل بن عبد الله تستری که بود و چه عقایدی داشت؟
سهل بن عبد الله تستری که بود و دارای چه طریقت و احوالاتی بود؟
پاسخ اجمالی
أبو محمد سهل بن عبد الله بن یونس تستری، یکی از بزرگان و علمای صوفیه بوده[۱] که در سال ۲۰۰هـ.ق به دنیا آمد[۲] و در سال ۲۸۳ از دنیا رفت.[۳] زندگی تستری در سده های نخستین اسلامی، به نقش و اهمیت این عالم صوفی مسلک افزوده و طبیعی است که این امتیاز، نظریات او را از اهمیت دو چندان برخوردار کرده است.
تستری که در زمان خود بزرگ و شیخ اهل تصوّف حساب می شد،[۴] ریاضت ها و روزه های سختی می گرفت و مریدان بسیاری داشت که کرامات بسیاری را به او نسبت داده اند.[۵] او در شهر شوشتر به دنیا آمد[۶] و بعد از چند هجرت به شهر های دیگر، در نهایت به بصره رفت و تا پایان عمر خود در همان جا ماند.[۷]
تستری اصول مذهب خود را در هفت مورد ابراز کرده است: تمسک به قرآن، عمل به سنت پیامبر(ص)، استفاده تنها از مال حلال، بی آزار بودن، دوری از گناه، توبه و ادای حقوق.[۸] البته در ذیل هر یک از اینها، آموزه و دستورات مختلفی برای مریدان و پیروان خود داده است؛ برای نمونه تستری، برخی دستورات را اهمیت ویژه ای داده و بر آنها تأکید می کرد: «هر آنچه که پیامبر(ص) گفته و یا بدان عمل کرده باید از آن تبعیت کرد، پاک بودن نیت در تمام اعمال برای خداوند اهمیت بسیار دارد و باید تلاش شود تمام اعمالی که انجام می دهد برای خداوند باشد».[۹]
تستری، به لحاظ فقهی و کلامی از اهل سنت بود و در برخی از اعتقادات مخالف شیعه و حتی تعریض هایی به آنها داشت.[۱۰]
حال، برای شناخت بهتر ایشان، تعدادی از گفتارهای او را نقل می کنیم:
«از میان انسان ها، تنها سه دسته می باشند که آرزوی مرگ می کنند: انسان های نادانی که به وقایع پس از مرگ جاهل هستند. افرادی که از تقدیر الهی در فرار هستند و انسان مشتاقی که دوست دارد به لقاء الله برسد و با مرگ به وصال خود خواهد رسید».[۱۱]
«از تستری در مورد ایمان سؤال شد و این که ایمان چیست؟ تستری گفت: گفتار، عمل، نیت و سنت؛ زیرا ایمان اگر گفتار باشد بدون این که به آن عمل شود، این کفر خواهد بود. اگر گفتار و عمل باشد بدون نیت، این نفاق خواهد بود. همچنین اگر گفتار، عمل و نیت بوده باشد اما از سنت تبعیت نکند، این بدعت خواهد بود».[۱۲]
«خداوند در سیری، جهل و معصیت و در گرسنگی، علم و حکمت را قرار داده است».[۱۳]
تفسیر تستری
با این که از اهل تصوف، تفاسیر چندانی نگارش نیافته است، اما همان تعدادی که نگارش یافته و به ما رسیده نیز دارای اهمیتی ویژه می باشند. حال با ذکر نکاتی به بررسی این تفسیر می پردازیم:
۱ – تفسیر تستری، اولین تفسیر اهل تصوف می باشد که نگارش یافته است. این تفسیر در واقع تفسیر باطنی قرآن است که در خود به تأویل برخی از آیات نیز پرداخته است.[۱۴]
۲ – از برخی قرائن موجود در این تفسیر، به دست می آید که نگارش حداقل مقداری از این تفسیر به وسیله خود تستری نبوده است، بلکه شخصی به نام أبو بکر محمد بن أحمد بلدی نظرات تفسیری تستری را جمع آوری کرده است[۱۵] که البته ما کسی را که در اصل انتساب محتوای این کتاب به تستری، شبهه نکرده باشد، نیافتیم.
۳ – با این که این تفسیر از سوره حمد تا آخرین سوره قرآن را در بر دارد، اما در حجم بسیار کمی بوده و بدون پی نوشت های و فهرست ها، امروزه تنها در دویست و دوازده صفحه چاپ شده است. البته در این تفسیر تنها آیاتی ذکر شده که مطالبی در ذیل آن وجود دارد و طبیعی است که بسیاری از آیات، مورد بحث و بررسی قرار نگرفته اند.
۴ – تستری از بزرگان صوفیه می باشد و برای پیروان این فرقه استفاده از تأویل و تفسیر باطنی آیات امری طبیعی است؛ با این حال قست های عمده این تفسیر قابل فهم و استفاده برای عموم می باشد و حتی کلمات و نوع نگارش مختصر آن به نوعی است که خواننده عامی نیز از خواندنش استفاده می برد. این خصیصه، تفسیر تستری را از بسیاری تفاسیر اهل تصوف و غیر تصوف، متمایز می کند.
۵ – گفتارها و نظریات تستری، دارای اهمیت بالایی بوده و برای بسیاری از مفسران و عارفان قابل تأمّل و دقت بوده است؛ لذا برخی از مفسران شیعه[۱۶] و سنی[۱۷] به اقوال و گفتار او استناد کرده اند که نشان از اهمیت این تفسیر دارد.
۶ – این تفسیر، تنها به دنبال بیان تفسیر ظاهری نیست، بلکه تلاش می کند لایه های درونی آیات را بیان دارد؛ زیرا در نگاه تستری برای هر آیه ای از قرآن چهار وجه وجود دارد؛ ظاهر، باطن، حد و مطلع؛ ظاهر قرآن تلاوت آن می باشد، باطن، فهم آن است، حد آن؛ حلال و حرام است، مطلع؛ اشراف قلب بر مراد آیات می باشد.[۱۸]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج ۳، ص ۱۴۳، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.
[۲]. معرفت، محمد هادى، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعه الرضویه للعلوم الاسلامیه، چاپ اوّل، ۱۴۱۸ق.
[۳]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج ۱۱، ص ۷۴، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
[۴]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج ۲۱، ص ۱۸۷، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
[۵]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ۳، ص ۵۲، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
[۶]. همان.
[۷]. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۱، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.
[۸]. مغراوی، أبو سهل محمد بن عبد الرحمن، موسوعه مواقف السلف فی العقیده و المنهج و التربیه، ج ۴، ص ۴۰۴، مراکش، مصر، المکتبه الإسلامیه، النبلاء للکتاب، چاپ اول، بی تا.
[۹]. صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد، ج ۱۱، ص ۴۲۸، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق؛ شاطبی، إبراهیم بن موسى بن محمد، الاعتصام، تحقیق، هلالی، سلیم بن عید، ج ۲، ص ۸۶۷، عربستان سعودی، دار ابن عفان، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
[۱۰]. موسوعه مواقف السلف فی العقیده و المنهج و التربیه، ج ۴، ص ۴۰۴٫
[۱۱]. سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، شرح الصدور بشرح حال الموتى و القبور، محقق، حلبی، عبد المجید طعمه، ج ۱، ص ۲۳، لبنان، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
[۱۲]. ابن سحمان، سلیمان بن سحمان بن مصلح، تنبیه ذوی الألباب السلیمه، ج ۱، ص ۷۰، ریاض، دار العاصمه، بی تا.
[۱۳]. ظهیر پاکستانی، إحسان إلهی، دراسات فی التصوف، ج ۱، ص ۲۹، دار الإمام، چاپ اول، ۱۴۲۶ق.
[۱۴]. التفسیر و المفسرون، ج ۲، ص ۵۴۰٫
[۱۵]. رضوان، عمر بن ابراهیم، آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج ۲، ص ۷۵۹، دار الطیبه، بی تا؛ ذهبى، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج ۲، ص ۳۸۰، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بی تا.
[۱۶]. صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق، خواجوی، محمد، ج ۳، ص ۲۴۸، قم، انتشارات بیدار، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش.
[۱۷]. رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عده الأبرار، تحقیق، حکمت، علی اصغر، ج ۱، ص ۱۰۹، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱، ص ۲۶۹، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
[۱۸]. تستری، ابومحمد سهل بن عبدالله، تفسیر التستری، تحقیق، عیون السود، محمد باسل، ص ۱۶، بیروت، منشورات محمدعلی بیضون، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
پاسخ دهید