بلال ، موذن پیامبر، رسول خدا را در خواب دید که به او مى فرماید: اى بلال ، این چه جفایى است ؟آیا وقت آن نشده که به زیارت من آیى؟ بلال بیدار شد و ندوهگین و ترسان گشت . بر مرکب خود سوارشده به زیارت قبر پیامبر در مدینه آمد و شروع کرد به گریستن و صورت بر قبر پیامبر مالیدن. چون حسن و حسین علیهمالسلام آمدند، آن دو را درآغوش کشید و بوسید.
تاریخ طبرى، ج ۱ ص ۱۶۱ و ۱۶۹ – معجم البلدان، ج ۳ ص ۲۰۸ – تاریخ ابن کثیر،ج ۱ ص ۱۷۴ و ۱۹۷
مستدرک حاکم، ج ۴ ص ۵۱۵ – وفاء الوفاء، ج ۲ ص ۴۱۰
–مروان روزى مردى را دید که صورت و پیشانى بر قبر پیامبر نهاده است . گردن او را گرفت و گفت : مى دانى چه مى کنى ؟وقتى سربلند کرد، دید ابوایوب انصارى است . ابوایوب گفت : آرى ! من سراغ سنگ نیامده ام ، سراغ رسول الله آمده ام . از آن حضرت شنیدم که مى فرمود: بر دین گریه نکنید وقتى که شایستگان عهده دار آن شوند، بلکه زمانى بر دین گریه کنید که نااهلان عهده دار و والى آن گردند!
مستدرک حاکم، ج ۴ ص ۵۱۵ – وفاء الوفاء، ج ۲ ص ۴۱۰
الفقه على المذاهب الاربعه، ج ۱ ص ۴۲۱
المنهاج، محیى الدین نورى شافعى ، ج ۱ ص ۳۵۷ چاپ شده در حاشیه شرح مغنى.
تاریخ طبری، ج ۱ ص ۸۰ – العرائس ثعلبى ، ص ۲۹/
حاشیه ابى الاخلاص حنفى ، ج ۱ ص ۱۶۸ در حاشیه دررالحکام.
تاریخ طبرى، ج ۱ ص ۱۶۱ و ۱۶۹ – معجم البلدان، ج ۳ ص ۲۰۸ – تاریخ ابن کثیر، ج ۱ ص ۱۷۴ و ۱۹۷/
– ابن منکدر (از تابعین ، متوفاى ۱۳۰) همراه اصحابش مى نشست و گاهى که تشنگى سراغش مىآمد، درهمان لحظه برخاسته صورت برقبر پیامبر مىنهاد و درمقابل اعتراض همراهانش ، مىگفت : از قبر پیامبر شفا مىگیرم . وى گاهى به صحن مسجد مىآمد و در جاى خاصى بر زمین مىخوابید، علت را که مىپرسیدند، مىگفت : خودم دیدم که پیامبر در همین جا خوابیده بود.
وفاء الوفاء، ج ۲ ص ۴۴۴
المغنى، ج ۱ ص ۴۹۵، درباره چاههاى مدینه – الوفاء الوفاء، ج ۲ ص ۱۱۹ تا ۱۴۹
الفقه على المذاهب الاربعه، ج ۱ ص ۴۲۱
تاریخ طبرى، ج ۱ ص ۱۶۱ و ۱۶۹ – معجم البلدان، ج ۳ ص ۲۰۸ – تاریخ ابن کثیر، ج ۱ ص ۱۷۴ و ۱۹۷/
عبدالله بن احمد حنبل مى گوید از پدرم درباره حکم کسى که به منبر رسول خدا دست مى کشد و تبرک مى جوید و آن را مى بوسد و با قبرنیز همین کار را مى کند تا ثواب ببرد، پرسیدم . گفت : اشکالى ندارد.
مستدرک حاکم، ج ۴ ص ۵۱۵، – وفاء الوفاء، ج ۲ ص ۴۱۰
عبدالله بن عمر، هنگام زیارت قبر پیامبر، دست راست را روى قبر مىنهاد و بلال حبشى چهره برآن مىنهاد. روشن است که علاقه زیاد و عشق و محبت به این کار فرمان مىدهد و این نوعى احترام و بزرگداشت است و مردم به تناسب شوقشان حالات متفاوتى دارند. بعضیها وقتى قبر را مى بینند، بى اختیار به سمت آن مى شتابند، برخى هم با تاخیر و درنگ ، و همه محل خیرند.
تاریخ بغداد، خطیب بغدادى ، ج ۱ ص ۱۴۶ – تاریخ الشام، ابن عساکر، ج ۶ ص ۱۰۸
المنتظم، ابن جوزى ، ج ۵، ص ۹۹
سنن ابن داود، ج ۲ ص ۷۲ – صحیح بخارى ، ج ۲ ص ۲۴۷
–محمد بن احمد رملى ، از بزرگان شافعیه در «شرح منهاج» گفته است : سایهبان گذاشتن روى قبرو بوسیدن صندوق قبر و لمس کردن آن هنگام زیارت ، مکروه است ، مگر آن که به قصد تبرک باشد، هم چنان که فتوا دادهاند اگر کسى در اثر ازدحام نمیتواند حجرالاسود را لمس کند، با عصا به آن اشاره کند، آن گاه عصا را ببوسد.
–مناقب خوارزمى، ص ۲۵۲، – فرائد السمطین، باب اول – مستدرک حاکم، ج ۳ ص ۱۵۱/ (این مطلب از الغدیر، ج ۱ ص ۳۰۰ نقل شده است).
– فتوای ابن حنبل : ابن جماعه شافعی می گوید : عبد الله بن احمد حنبل این روایت را از پدرش نقل کرده است : « از پدرم در باره مردی که منبر و قبر رسول خدا ( صلّی الله علیه وآله ) را برای ثواب مس می کرد و تبرک می جست و می بوسید پرسیدم ، در جواب گفت : اشکالی ندارد. (وفاء الوفاء ، ج ۴ ، ص ۱۴۱۴)
–عبدالله، فرزند احمد بن حنبل می گوید: از پدرم پرسیدم: مسّ منبر رسول الله و تبرّک با مس کردن آن، و بوسیدن و یا مسّ و متبرّک شدن به قبر شریف و یا بوسیدن آن به قصد ثواب، چه حکمی دارد؟ پدرم گفت: هیچ اشکالی ندارد. (الجامع فی العلل و معرفه الرجال، ج۲، ص۳۲ – وفاءالوفا، ج۴، ص۱۴۱۴)
–رملی شافعی می گوید: تبرّک جستن به قبر پیامبر و یا عالم و یا اولیا جایز است و بوسیدن و استلام آن ایرادی ندارد. (کنز المطالب، ص ۲۱۹)
–محب الدین طبری شافعی گوید: بوسیدن قبر و دست گذاشتن روی آن جایز است و سیره و عمل علما و صالحان بر آن است. (اسنی المطالب، ج۱، ص۳۳۱)
– زرکشی: تربت قبر حمزه از حکم منع برداشتن خاک حرمین، استثنا شده است، زیرا اتفاق همگان بر جواز نقل آن برای معالجه صداع است. ،وفاء الوفا، ج۱، ص۶۹)
– سُبکی می گوید: مردم سمرقند به قدری از خاک قبر بخاری برداشتند که قبر ظاهر شد به طوری که نمی شد جلوی مردم را گرفت تا این که ضریح مانندی را بر روی قبر گذاشتند! (طبقات الشافعیه، ج۲، ص۲۳۳ – سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۴۶۷)
– ابن کثیر می گوید: تشییع کنندگان دستمال و عمامههای خود را به عنوان تبرک روی جنازه ابن تیمیه انداختند… و آب غسل او را به عنوان تبرک نوشید! (البدایه و النهایه، ج۱۴، ص۱۳۶)
– محمد بن مؤمل شاگرد ابن خُزیمه که شیخ بخاری و مسلم و به اصطلاح شیخ الاسلام است می گوید: به همراه استادم ابن خزیمه و جمعی از اساتید به زیارت بارگاه قبر علی بن موسی الرضا(ع) در طوس رفتیم، استادم ابن خزیمه چنان در برابر آن بقعه متبرکه تعظیم و تواضع کرد که همگی در شگفت ماندیم. (تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹)
–ابو علی خلال، شیخ حنابله، می گوید: هرگاه مشکلی بر من عارض شود، قبر موسی بن جعفر(ع) را زیارت می کنم و به ایشان متوسل می شوم و خداوند مشکل مرا آسان می کند. (تاریخ بغداد، ج۱، ص ۱۲۰)
–محمد بن ادریس شافعی به قبر ابو حنیفه ، و احمدبن حنبل به قبر شافعی متوسل می شد. (مناقب ابی حنیفه، ج۲، ص۱۹۹)
مسلمانان، به قبر ابو ایوب انصاری متوسل می شدند و برای طلب باران به قبر او پناه می بردند. (مستدرک حاکم، ج۳، ص ۵۱۸)
تاریخ طبرى، ج ۱ ص ۱۶۱ و ۱۶۹ – معجم البلدان، ج ۳ ص ۲۰۸ – تاریخ ابن کثیر،ج ۱ ص ۱۷۴ و ۱۹۷
مستدرک حاکم، ج ۴ ص ۵۱۵ – وفاء الوفاء، ج ۲ ص ۴۱۰
–مروان روزى مردى را دید که صورت و پیشانى بر قبر پیامبر نهاده است . گردن او را گرفت و گفت : مى دانى چه مى کنى ؟وقتى سربلند کرد، دید ابوایوب انصارى است . ابوایوب گفت : آرى ! من سراغ سنگ نیامده ام ، سراغ رسول الله آمده ام . از آن حضرت شنیدم که مى فرمود: بر دین گریه نکنید وقتى که شایستگان عهده دار آن شوند، بلکه زمانى بر دین گریه کنید که نااهلان عهده دار و والى آن گردند!
مستدرک حاکم، ج ۴ ص ۵۱۵ – وفاء الوفاء، ج ۲ ص ۴۱۰
الفقه على المذاهب الاربعه، ج ۱ ص ۴۲۱
المنهاج، محیى الدین نورى شافعى ، ج ۱ ص ۳۵۷ چاپ شده در حاشیه شرح مغنى.
تاریخ طبری، ج ۱ ص ۸۰ – العرائس ثعلبى ، ص ۲۹/
حاشیه ابى الاخلاص حنفى ، ج ۱ ص ۱۶۸ در حاشیه دررالحکام.
تاریخ طبرى، ج ۱ ص ۱۶۱ و ۱۶۹ – معجم البلدان، ج ۳ ص ۲۰۸ – تاریخ ابن کثیر، ج ۱ ص ۱۷۴ و ۱۹۷/
– ابن منکدر (از تابعین ، متوفاى ۱۳۰) همراه اصحابش مى نشست و گاهى که تشنگى سراغش مىآمد، درهمان لحظه برخاسته صورت برقبر پیامبر مىنهاد و درمقابل اعتراض همراهانش ، مىگفت : از قبر پیامبر شفا مىگیرم . وى گاهى به صحن مسجد مىآمد و در جاى خاصى بر زمین مىخوابید، علت را که مىپرسیدند، مىگفت : خودم دیدم که پیامبر در همین جا خوابیده بود.
وفاء الوفاء، ج ۲ ص ۴۴۴
المغنى، ج ۱ ص ۴۹۵، درباره چاههاى مدینه – الوفاء الوفاء، ج ۲ ص ۱۱۹ تا ۱۴۹
الفقه على المذاهب الاربعه، ج ۱ ص ۴۲۱
تاریخ طبرى، ج ۱ ص ۱۶۱ و ۱۶۹ – معجم البلدان، ج ۳ ص ۲۰۸ – تاریخ ابن کثیر، ج ۱ ص ۱۷۴ و ۱۹۷/
عبدالله بن احمد حنبل مى گوید از پدرم درباره حکم کسى که به منبر رسول خدا دست مى کشد و تبرک مى جوید و آن را مى بوسد و با قبرنیز همین کار را مى کند تا ثواب ببرد، پرسیدم . گفت : اشکالى ندارد.
مستدرک حاکم، ج ۴ ص ۵۱۵، – وفاء الوفاء، ج ۲ ص ۴۱۰
عبدالله بن عمر، هنگام زیارت قبر پیامبر، دست راست را روى قبر مىنهاد و بلال حبشى چهره برآن مىنهاد. روشن است که علاقه زیاد و عشق و محبت به این کار فرمان مىدهد و این نوعى احترام و بزرگداشت است و مردم به تناسب شوقشان حالات متفاوتى دارند. بعضیها وقتى قبر را مى بینند، بى اختیار به سمت آن مى شتابند، برخى هم با تاخیر و درنگ ، و همه محل خیرند.
تاریخ بغداد، خطیب بغدادى ، ج ۱ ص ۱۴۶ – تاریخ الشام، ابن عساکر، ج ۶ ص ۱۰۸
المنتظم، ابن جوزى ، ج ۵، ص ۹۹
سنن ابن داود، ج ۲ ص ۷۲ – صحیح بخارى ، ج ۲ ص ۲۴۷
–محمد بن احمد رملى ، از بزرگان شافعیه در «شرح منهاج» گفته است : سایهبان گذاشتن روى قبرو بوسیدن صندوق قبر و لمس کردن آن هنگام زیارت ، مکروه است ، مگر آن که به قصد تبرک باشد، هم چنان که فتوا دادهاند اگر کسى در اثر ازدحام نمیتواند حجرالاسود را لمس کند، با عصا به آن اشاره کند، آن گاه عصا را ببوسد.
–مناقب خوارزمى، ص ۲۵۲، – فرائد السمطین، باب اول – مستدرک حاکم، ج ۳ ص ۱۵۱/ (این مطلب از الغدیر، ج ۱ ص ۳۰۰ نقل شده است).
– فتوای ابن حنبل : ابن جماعه شافعی می گوید : عبد الله بن احمد حنبل این روایت را از پدرش نقل کرده است : « از پدرم در باره مردی که منبر و قبر رسول خدا ( صلّی الله علیه وآله ) را برای ثواب مس می کرد و تبرک می جست و می بوسید پرسیدم ، در جواب گفت : اشکالی ندارد. (وفاء الوفاء ، ج ۴ ، ص ۱۴۱۴)
–عبدالله، فرزند احمد بن حنبل می گوید: از پدرم پرسیدم: مسّ منبر رسول الله و تبرّک با مس کردن آن، و بوسیدن و یا مسّ و متبرّک شدن به قبر شریف و یا بوسیدن آن به قصد ثواب، چه حکمی دارد؟ پدرم گفت: هیچ اشکالی ندارد. (الجامع فی العلل و معرفه الرجال، ج۲، ص۳۲ – وفاءالوفا، ج۴، ص۱۴۱۴)
–رملی شافعی می گوید: تبرّک جستن به قبر پیامبر و یا عالم و یا اولیا جایز است و بوسیدن و استلام آن ایرادی ندارد. (کنز المطالب، ص ۲۱۹)
–محب الدین طبری شافعی گوید: بوسیدن قبر و دست گذاشتن روی آن جایز است و سیره و عمل علما و صالحان بر آن است. (اسنی المطالب، ج۱، ص۳۳۱)
– زرکشی: تربت قبر حمزه از حکم منع برداشتن خاک حرمین، استثنا شده است، زیرا اتفاق همگان بر جواز نقل آن برای معالجه صداع است. ،وفاء الوفا، ج۱، ص۶۹)
– سُبکی می گوید: مردم سمرقند به قدری از خاک قبر بخاری برداشتند که قبر ظاهر شد به طوری که نمی شد جلوی مردم را گرفت تا این که ضریح مانندی را بر روی قبر گذاشتند! (طبقات الشافعیه، ج۲، ص۲۳۳ – سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۴۶۷)
– ابن کثیر می گوید: تشییع کنندگان دستمال و عمامههای خود را به عنوان تبرک روی جنازه ابن تیمیه انداختند… و آب غسل او را به عنوان تبرک نوشید! (البدایه و النهایه، ج۱۴، ص۱۳۶)
– محمد بن مؤمل شاگرد ابن خُزیمه که شیخ بخاری و مسلم و به اصطلاح شیخ الاسلام است می گوید: به همراه استادم ابن خزیمه و جمعی از اساتید به زیارت بارگاه قبر علی بن موسی الرضا(ع) در طوس رفتیم، استادم ابن خزیمه چنان در برابر آن بقعه متبرکه تعظیم و تواضع کرد که همگی در شگفت ماندیم. (تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹)
–ابو علی خلال، شیخ حنابله، می گوید: هرگاه مشکلی بر من عارض شود، قبر موسی بن جعفر(ع) را زیارت می کنم و به ایشان متوسل می شوم و خداوند مشکل مرا آسان می کند. (تاریخ بغداد، ج۱، ص ۱۲۰)
–محمد بن ادریس شافعی به قبر ابو حنیفه ، و احمدبن حنبل به قبر شافعی متوسل می شد. (مناقب ابی حنیفه، ج۲، ص۱۹۹)
مسلمانان، به قبر ابو ایوب انصاری متوسل می شدند و برای طلب باران به قبر او پناه می بردند. (مستدرک حاکم، ج۳، ص ۵۱۸)
منبع:پرسمان
پاسخ دهید